Perdic | تراکتور زنجیری بشکل کرم صد پا حرکت کردن | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (31 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	caterpillar U	تراکتور زنجیری بشکل کرم صد پا حرکت کردن
	caterpillars U	تراکتور زنجیری بشکل کرم صد پا حرکت کردن

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	pusher tractor U	تراکتور چرخ زنجیری که اسکریپر را هنگام خاکبرداری به حرکت درمی اورد
	track layting tractor U	تراکتور چرخ زنجیری
	weaves U	حرکت قوسی بشکل 8 لاتین ازطرف سه مهاجم یا بیشترجلودروازه باپاس پی درپی
	weave U	حرکت قوسی بشکل 8 لاتین ازطرف سه مهاجم یا بیشترجلودروازه باپاس پی درپی
	chain shortening U	کوتاه کردن زنجیری
	countermining U	زنجیری کردن ترتیب انفجار مینها
	cruise U	سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
	cruised U	سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
	cruising U	سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
	cruises U	سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
	crawler tractor U	تراکتور
	tractors U	تراکتور
	tractor U	تراکتور
	diesel engined motive unit U	تراکتور دیزلی
	payloader U	تراکتور بالابر
	caterpillar tractor U	تراکتور کاترپیلار
	diesel engined tractor U	تراکتور دیزلی
	snow tractor U	تراکتور برف
	two wheel tractor U	تراکتور دوچرخه
	crawler type tractor U	تراکتور نوع خزنده
	wanigan U	سقف تراکتور یا ماشین باری
	wannigan U	سقف تراکتور یا ماشین باری
	Bobtail [tractor unit] [American English] U	تراکتور [کامیون بدون تریلر]
	hooks U	بشکل قلاب دراوردن کج کردن
	hook U	بشکل قلاب دراوردن کج کردن
	cake U	قالب کردن بشکل کیک دراوردن
	wiredraw U	مفتول کردن بشکل سیم در اوردن
	unionizes U	متحد کردن بشکل اتحادیه دراوردن
	unionized U	متحد کردن بشکل اتحادیه دراوردن
	unionize U	متحد کردن بشکل اتحادیه دراوردن
	calved U	بشکل غار درامدن جدا کردن
	calve U	بشکل غار درامدن جدا کردن
	unionization U	متحد کردن بشکل اتحادیه دراوردن
	unionizing U	متحد کردن بشکل اتحادیه دراوردن
	unionising U	متحد کردن بشکل اتحادیه دراوردن
	unionises U	متحد کردن بشکل اتحادیه دراوردن
	unionised U	متحد کردن بشکل اتحادیه دراوردن
	sprigs U	گلدوزی کردن بشکل شاخ وبرگ در اوردن
	sprig U	گلدوزی کردن بشکل شاخ وبرگ در اوردن
	tractors U	تراکتور یا ماشین شخم زنی گاو اهن موتوری
	tractor U	تراکتور یا ماشین شخم زنی گاو اهن موتوری
	differential ailerons U	ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
	cubes U	هرچیزی بشکل مکعب بشکل مکعب دراوردن
	cube U	هرچیزی بشکل مکعب بشکل مکعب دراوردن
	chain bridge U	پل زنجیری
	catenarian U	زنجیری
	cyclic U	زنجیری
	bandog U	سگ زنجیری
	andromeda U	زن زنجیری
	andromedae U	زن زنجیری
	concatenation U	هم زنجیری
	series field U	میدان زنجیری
	series connection U	اتصال زنجیری
	series conductor U	رسانای زنجیری
	series coil U	پیچک زنجیری
	chain saw U	اره زنجیری
	chain reaction U	واکنش زنجیری
	chain banking U	بانکداری زنجیری
	series circuits U	مدارهای زنجیری
	chained list U	لیست زنجیری
	sprocket hole U	سوراخ زنجیری
	series generator U	مولد زنجیری
	sprocket U	دندانهء زنجیری
	chains U	شبکه زنجیری
	sleeve link U	دکمه زنجیری
	chain rule U	قانون زنجیری
	chain U	شبکه زنجیری
	addition polymerization U	بسپارش زنجیری
	chain growth polymerization U	بسپارش زنجیری
	chain polymerization U	بسپارش زنجیری
	synthetic polymer U	بسپار زنجیری
	series turn U	دورهای زنجیری
	cyclic item U	اقلام زنجیری
	cumulative ionization U	یونش زنجیری
	chain saws U	اره زنجیری
	chained files U	فایلهای زنجیری
	lockstitch U	کوک زنجیری
	linkage effects U	اثرات زنجیری
	Lunatic. Raving mad. U	دیوانه زنجیری
	cascade control U	تنظیم زنجیری
	cascade converter U	تبدیلگر زنجیری
	chain mail U	زره زنجیری
	chain clamp U	گیره زنجیری
	chain printer U	چاپگر زنجیری
	tape gauge U	اشل زنجیری
	chain guage U	اشل زنجیری
	chain stitch	بافت زنجیری
	chain letters U	نامهی زنجیری
	chain letter U	نامهی زنجیری
	catenation U	زنجیری شدن
	chain stopper U	خفت زنجیری
	motor converter U	تبدیلگر زنجیری
	chain splice U	پیوند زنجیری
	chain reactions U	واکنش زنجیری
	chain effects U	اثرات زنجیری
	series parallel connection U	اتصال زنجیری- موازی
	chain rule U	قاعده زنجیری [ریاضی]
	series resonant circuit U	مدار همنوای زنجیری
	lockstitch U	کوک زنجیری زدن
	caterpillar gate U	دریچه چرخ زنجیری
	chain winding U	سیم پیچ زنجیری
	chain reactions U	واکنش زنجیری یاهستهای
	crawler loader U	لودر چرخ زنجیری
	chain survey U	نقشه برداری زنجیری
	chatelain U	کمربند زنجیری زنانه
	free radical chain reaction U	واکنش زنجیری رادیکالی
	skirmisher U	صورت بندی زنجیری
	streptobacillus U	باسیلهای زنجیری وپیوسته
	chain reaction U	واکنش زنجیری یاهستهای
	chains U	رکود داده در یک فایل زنجیری
	multiple series U	مدارهای زنجیری با اتصال چندگانه
	parallel series U	مدارهای زنجیری با اتصال چندگانه
	chain U	رکود داده در یک فایل زنجیری
	catenulate U	دارای شکل زنجیری زنجیروار
	series parallel dimming U	اتصال زنجیری- موازی لامپها
	branched chain structure U	ساختار زنجیری شاخه دار
	record U	رکورد داده در یک فایل زنجیری
	countermining distance U	فاصله ضد انفجار زنجیری مین
	concatenation motor control U	تنظیم زنجیری سرعت موتور
	series wound motor U	موتور با سیم پیچ زنجیری
	raster U	سیستم اسکن کردن تمام صفحه نمایش CRT تمام صفحه , پیش نمایش CRT با یک اشعه تصویر با حرکت افقی روی آن و حرکت به پایین در انتهای هر خط
	chain react U	تحت واکنشهای زنجیری واقع شدن
	checker U	بشکل شطرنجی ساختن یاعلامت گذاردن شطرنجی کردن
	searches U	جستجوی فایل عناصر به صورت لیست زنجیری
	searchingly U	جستجوی فایل عناصر به صورت لیست زنجیری
	searched U	جستجوی فایل عناصر به صورت لیست زنجیری
	search U	جستجوی فایل عناصر به صورت لیست زنجیری
	clue U	گلوله کردن بشکل کلاف یا گلوله نخ درامدن
	clues U	گلوله کردن بشکل کلاف یا گلوله نخ درامدن
	sailings U	باکشتی حرکت کردن روی هوا با بال گسترده پرواز کردن
	sailed U	باکشتی حرکت کردن روی هوا با بال گسترده پرواز کردن
	sail U	باکشتی حرکت کردن روی هوا با بال گسترده پرواز کردن
	chain store U	فروشگاه زنجیری فروشگاههای مشابه متعلق به یک شرکت یا کالا
	chain stores U	فروشگاه زنجیری فروشگاههای مشابه متعلق به یک شرکت یا کالا
	catena U	1-تعداد اعضای یک لیست زنجیری 2-مجموعهای از حروف در یک کلمه
	waving U	حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
	waves U	حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
	wave U	حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
	waved U	حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
	feinting U	فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
	feints U	فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
	feint U	فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
	feinted U	فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
	mouses U	نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
	mouse U	نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
	route order U	ترتیب حرکت در روی جاده حرکت به ستون راه
	braided U	ناگهان حرکت کردن جهش ناگهانی کردن
	lumbers U	چوب بری کردن سنگین حرکت کردن
	braid U	ناگهان حرکت کردن جهش ناگهانی کردن
	braids U	ناگهان حرکت کردن جهش ناگهانی کردن
	lumbering U	چوب بری کردن سنگین حرکت کردن
	lumber U	چوب بری کردن سنگین حرکت کردن
	lumbered U	چوب بری کردن سنگین حرکت کردن
	move on U	ازجای خود حرکت دادن ازجای خود حرکت کردن
	trackball U	وسیلهای برای حرکت نشانه گر روی صفحه که با حرکت دادن توپ موجود در محفظه کنترل می شوند
	move off the ball U	حرکت سریع از نقطه معین پس از حرکت توپ
	tape U	وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
	strokes U	حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
	stroke U	حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
	stroking U	حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
	taped U	وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
	tapes U	وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
	fish tailing U	حرکت نوسانی یا تاب [تریلر در حال حرکت]
	stroked U	حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
	loiter U	معطل کردن باتنبلی حرکت کردن
	loitering U	معطل کردن باتنبلی حرکت کردن
	loitered U	معطل کردن باتنبلی حرکت کردن
	loiters U	معطل کردن باتنبلی حرکت کردن
	to bear oneself U	حرکت کردن
	whir U	حرکت کردن
	departures U	حرکت کردن
	departure U	حرکت کردن
	sailed U	حرکت کردن
	move U	حرکت کردن
	moved U	حرکت کردن
	sail U	حرکت کردن
	moves U	حرکت کردن
	sailings U	حرکت کردن
	have way on U	حرکت کردن
	skews U	کج حرکت کردن
	skewing U	کج حرکت کردن
	waggling U	حرکت کردن
	waggled U	حرکت کردن
	to weigh anchor U	حرکت کردن
	skew U	کج حرکت کردن
	waggles U	حرکت کردن
	waggle U	حرکت کردن
	inch U	حرکت کردن
	get under way U	حرکت کردن
	transfers U	حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
	counter clockwise U	حرکت عکس حرکت عقربههای ساعت
	transferring U	حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
	transfer U	حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
	compound motion U	حرکت صلیبی حرکت عرضی و طولی
	sail U	با نازوعشوه حرکت کردن
	lugs U	سنگین حرکت کردن
	sneaks U	دزدکی حرکت ه کردن
	ranges U	سیر و حرکت کردن
	sneak U	دزدکی حرکت ه کردن
	submarine U	زیردریا حرکت کردن