Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 14 (1 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
boiled eggs
U
تخم مرغ اب پزیا جوشانده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
coction
U
جوشانده
sodden
U
جوشانده
parboil
U
جوشانده کردن
tisane
U
داروهای جوشانده
parboiled
U
جوشانده کردن
parboils
U
جوشانده کردن
parboiling
U
جوشانده کردن
Hard-boiled egg.
U
تخم مرغ سفت ( جوشانده )
tortellini
U
خوراک رشته فرنگی پر ازچاشنی جوشانده
panade
U
نان جوشانده درشیر با زرده تخم مرغ وغیره
panada
U
نان جوشانده درشیر با زرده تخم مرغ وغیره
soy
U
سبوس یا چاشنی چینی یاژاپونی مرکب از لوبیای جوشانده وشیر وغیره
kedgeree
U
خوراک فرنگی که عبارت است ازماهی سردوبرنج جوشانده وتخم مرغ
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com