English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
local action U تخلیه موضعی باتری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
overdischarge of battery U تخلیه فرساینده باتری
total discharge U تخلیه الکتریکی عمیق [در باتری]
NiCad U نوعی باتری قابل شارژ در laptop که با باتری Nimh جایگزین شده است
to jump-start an engine U موتوری را با کابل باتری به باتری روشن کردن
booster cable [jumper cable] U کابل باتری به باتری [اتومبیل رانی ]
cargo outturn message U پیام تخلیه محمولات ناو گزارش خاتمه تخلیه بارکشتی
evacuation U تخلیه یک نقطه ازاهالی یا نیرو تخلیه پزشکی
NiMH U نوعی باتری قابل شارژ در laptop که امکان شارژ شدن بهتر از باتری Nicad دارد. شارژ آن سریع تر است و نگران حافظه نیست
clearing U تخلیه محل تخلیه بیماران
clearings U تخلیه محل تخلیه بیماران
topical U موضعی
local U موضعی
local <adj.> U موضعی
regional <adj.> U موضعی
focal U موضعی
locals U موضعی
local paraysis U فلج موضعی
local velocity U سرعت موضعی
local oscillator U اوسیلاتور موضعی
spot checks U مقابله موضعی
localization U موضعی کردن
local anasthesia U بیهوشی موضعی
ischmia U کم خونی موضعی
local U مکانی موضعی
concentrated or single load U بار موضعی
spasms U تشنج موضعی
spasm U تشنج موضعی
ischaemia U کم خونی موضعی
ischemia U کم خونی موضعی
spot checks U بررسی موضعی
spot check U بررسی موضعی
spot check U مقابله موضعی
locals U مکانی موضعی
position correction U تصحیحات موضعی
position defense U دفاع موضعی
position warfare U نبرد موضعی
locally U بطور موضعی
gripe U تشنج موضعی
spot lamp U لامپ موضعی
position warfare U جنگ موضعی
local deformation U تغییر شکل موضعی
transient ischemia U کم خونی موضعی موقت
focal seizure U حمله صرعی موضعی
depression U فرو رفتگی موضعی
depressions U فرو رفتگی موضعی
to anaesthetize locally U سر کردن بیهوشی موضعی زدن
osteomyelitis U التهاب موضعی و مخرب استخوان
localizing U محلی کردن موضعی ساختن
localizes U محلی کردن موضعی ساختن
localize U محلی کردن موضعی ساختن
novocain U ماده بی حس کننده موضعی پروکائین
localising U محلی کردن موضعی ساختن
localises U محلی کردن موضعی ساختن
asymmetric local deformation U تغییر شکل موضعی بی تقارن
vorticity U میزان برداری دوران موضعی سیال
napping U نیمرخ محلی یا موضعی سطح زمین
napped U نیمرخ محلی یا موضعی سطح زمین
nap U نیمرخ محلی یا موضعی سطح زمین
naps U نیمرخ محلی یا موضعی سطح زمین
nips U فشار موضعی بین دو جزء یاقطعه مجاور
nipped U فشار موضعی بین دو جزء یاقطعه مجاور
nip U فشار موضعی بین دو جزء یاقطعه مجاور
aeromedical unit U یکان تخلیه پزشکی هوایی یکان مسئول تخلیه پزشکی
waisting U کاهش موضعی قطر ناشی ازجریان برگشت ناپذیر حاصل از تنش در نقطه شکست
benzocaine U ماده متبلورسفیدی بفرمول 2NO11H9C که بعنوان داروی بیحس کننده موضعی مصرف میشود
cargo outturn report U گزارش تخلیه محمولات ناو گزارش تخلیه ناو
nibbler U ابزاری برای بریدن ورقههای فلزی توسط برشهای متعدد و پیاپی موضعی قائم بکمک مته
batteries U باتری
c battey U باتری سی
battery water U اب باتری
battery copper U مس باتری
battery U باتری
battery charging rectifier U باتری پر کن
h.t. battery U باتری ب
filament battery U باتری ا
b battery U باتری ب
h.b. battery U باتری ا
chargers U باتری پر کن
storage cell U باتری
heater battery U باتری ا
charger U باتری پر کن
battery charger U باتری پر کن
vortex line U خطی که جهت ان در هر نقطه بر بردار دوران منطبق وخطوط مماس براین خط باجهت موضعی جریان موازی میباشند
battery charging plug U دو شاخه باتری پر کن
storage cell U پیل باتری
storage battery U باتری بارشدنی
battery charging rheostat U رئوستای باتری پر کن
storage battery U باتری انبارهای
battery charging cable U کابل باتری پر کن
batterty cover U سرپوش باتری
battery discharger U باتری خالی کن
battery current U برق باتری
battery cradle U کلاف باتری
secondary battery U پیل باتری
secondary battery U باتری بارشدنی
stand by battery U باتری یدکی
standby battery U باتری اضطراری
starting battery U باتری استارت
lighting battery U باتری روشنایی
secondary cell U پیل باتری
alkaline battery U باتری قلیایی
automobile battery U باتری اتومبیل
battery filler U سرنگ باتری
battery cell U پیل باتری
voltaic battery U باتری ولتایی
b. eliminator U جانشین باتری ب
battery acid U اسید باتری
battery ammeter U امپرسنج باتری
battery box U جعبه باتری
battery capacity U فرفیت باتری
battery carbon U زغال باتری
battery carrier U شاسی باتری
battery case U جعبه باتری
air cell a battery U باتری رادیو
discharger for battery U باتری خالی کن
battery electrode U الکترود باتری
battery terminal U قطب باتری
battery turntable U میز باتری
battery vise U گیره باتری
battery voltage U ولتاژ باتری
pillar post of battery U ستون باتری
burning rack U قاب باتری
nickel iron battery U باتری ادیسن
impurities in battery U ناخالصیهای باتری
cell cover U درپوش باتری
ignition battery U باتری استارت
gelatine battery U باتری ژلاتینی
dry battery U باتری خشک
dry storage battery U باتری ژلاتینی
edison U باتری ادیسن
floating battery U باتری ذخیره
grid of a battery U شبکه باتری
gelatine battery U باتری خشک
battery solution U محلول باتری
battery receiver U رادیو باتری
battery polarization U قطبش باتری
battery electrolyte U الکترولیت باتری
solution of battery U الکترولیت باتری
plante cell U باتری پلانته
battery syringe U سرنگ باتری
battery hold down U میانگیردار باتری
hold down for batteryseparator U میانگیردار باتری
battery insulator U عایق باتری
battery insulator U میانگیر باتری
battery isolator U لایی باتری
isolator for battery plate U لایی باتری
battery jar U فرف باتری
battery liquid U مایع باتری
battery liquid U الکترولیت باتری
battery mounting U پایه باتری
battery oven U کوره باتری
battery paint U رنگ باتری
battery plate U صفحه باتری
gravity battery U باتری وزنی
rechargeable battery U باتری بارشدنی
acummulator battery U باتری بارشدنی
sediment U درد باتری
sediments U درد باتری
polarization U پلاریزاسیون باتری
universal receiver U رادیو برق و باتری
battery still U دیگ تقطیر باتری
lead acid battery U باتری سرب- اسید
reversed battery plate U صفحه باتری معکوس
discharge U خالی کردن باتری
separator U میان گیر باتری
battery steamer U کوره باتری بخاری
battery resistance U مقدار مقاومت باتری
porosity of battery plate U تخلخل صفحه باتری
backs U که یک باتری پشتیبان دارد
plunge battery U باتری با الکترد شناور
plate puller U انبر صفحه باتری
battery hydrometer U چگالی سنج باتری
plate press U پرس صفحه باتری
carbon battery plate U صفحه باتری کربنی
cell tester U ولت سنج باتری
dry storage battery U باتری انبارهای خشک
train lighting battery U باتری روشنایی ترن
thin plate battery U باتری صفحه نازک
faure plate U صفحه باتری خمیری
pasted plate U صفحه باتری خمیری
twenty four hour charge rate U امپر مجاز باتری
group of battery plates U دسته صفحات باتری
cutout relay U رله باتری پرکن
hardened battery plate U صفحه باتری سخت
heater battery U باتری گرم کننده
shedding of battery plate U ریزش صفحه باتری
idle voltage of battery U ولتاژ هرز باتری
closed circuit battery U باتری با مدار بسته
cementation U سیمانی شدن باتری
back U که یک باتری پشتیبان دارد
cell connector U رابط پیل باتری
to charge the battery U باتری را بار کردن
nickel iron battery U باتری نیکل-اهن
battery U که یک باتری پشتیبان دارد
plante battery plate U صفحه باتری پلانته
battery connector U رابط پیل باتری
area of battery plate U سطح صفحه باتری
ampere hour efficiency of storage batter U بازده باتری انبارهای
batteries U که یک باتری پشتیبان دارد
overfilling of battery U سرشار کردن باتری
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com