English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 62 (6783 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
tremulous U تحریر دار
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
write U تحریر کردن
writes U تحریر کردن
desk U میز تحریر
desks U میز تحریر
Teletype U ماشین تحریر خود کار گیرنده پیام ازمسافات دور
Teletype U ماشین تحریر راه دور تله تایپ
Teletypes U ماشین تحریر خود کار گیرنده پیام ازمسافات دور
Teletypes U ماشین تحریر راه دور تله تایپ
teleprinter U ماشین تحریر تلگرافی
teleprinters U ماشین تحریر تلگرافی
ribbon U نوار ماشین تحریر
ribbons U نوار ماشین تحریر
courier U نوشتاری تک فضایی که مشابه نوشتار ماشین تحریر شرکتها است
couriers U نوشتاری تک فضایی که مشابه نوشتار ماشین تحریر شرکتها است
whiting U گچ تحریر
writing desk U میز تحریر
writing desks U میز تحریر
typewriter U ماشین تحریر
typewriters U ماشین تحریر
quaver U لرزش و تحریر صدا در اواز ارتعاش
quavered U لرزش و تحریر صدا در اواز ارتعاش
quavering U لرزش و تحریر صدا در اواز ارتعاش
quavers U لرزش و تحریر صدا در اواز ارتعاش
type U باسمه ماشین تحریر
type U با ماشین تحریر نوشتن
typed U باسمه ماشین تحریر
typed U با ماشین تحریر نوشتن
types U باسمه ماشین تحریر
types U با ماشین تحریر نوشتن
trill U با تحریر خواندن
trilled U با تحریر خواندن
trills U با تحریر خواندن
affranchisement U تحریر
console type writer U ماشین تحریر میز فرمان
electric typewriter U ماشین تحریر برقی
elite type U یک اندازه تحریر که دوازده کاراکتر را در هر اینچ تحریرقرار میدهد
ingross U تحریر کردن جمع اوری نیروها
keyboard terminal U صفحه کلیدی شبیه به دستگاه ماشین تحریر که اجازه میدهد تا اطلاعات به درون یک سیستم کامپیوتری وارد شود
photocomposition U کاربرد پردازش الکترونیکی درتهیه چاپ که مستلزم تعریف و تنظیم تحریر و تولید ان به وسیله پردازش از طریق عکاسی میباشد
platen U صفحه پهن فلز قالب ریزی و ریخته گری نورد ماشین تحریر و غیره
platen U نگهدارنده کاغذ در چاپگر نورد ماشین تحریر
qwerty keyboard U ترتیب صفحه کلید که روی بسیاری از صفحه کلیدهای موجود در ماشین تحریر وکامپیوتر و کلمه پردازهااستاندارد میباشد صفحه کلید کورتی
redact U اماده چاپ کردن تحریر کردن
rollover U میانگیری که میتواندکاراکترها و فرمانهای تحریر شده را به هنگام بالابودن سرعت دخول انها نسبت به پردازش کامپیوتر ذخیره کند
rolltop desk U میز تحریر دارای رویه کشودار
roulade U تحریر
secretaire U میز تحریر
teletypewriter U دورنگاره ماشین تحریر راه دور
teletypewriter U ماشین تحریر راه دور
tremolo U لرزش صدا تحریر
tremulant U تحریر
tremulously U با تحریر
tty U ماشین تحریر راه دور
tvt U Writer Type Television ماشین تحریر تلویزیونی
type bar U میله ماشین تحریر
type write U با ماشین تحریر نوشتن
type writer U ماشین تحریر
typeball U یک عنصر ضربه زننده ماشین تحریر که شامل تمام کاراکترهای قابل استفاده میباشد
typewrite U باماشین تحریر نوشتن
The letter is well typed . U نامه قشنگ ماشین شده است (با ماشین تحریر )
stroke U ضربه [ماشین تحریر]
Partial phrase not found.
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com