English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 186 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
grinding attachment U تجهیزات سنگ سمباده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
column grinder U دستگاه سنگ سمباده با قسمت ساکن دستگاه سنگ سمباده ستونی
adopted types U انواع تجهیزات مورد قبول انواع تجهیزات قبول شده
emery U سمباده
abrasive U سمباده
abrasives U سمباده
grindstones U سنگ سمباده
grindstone U سنگ سمباده
grind stone U سنگ سمباده
grinding U سمباده زدن
wheel U چرخ سمباده
grinder U چرخ سمباده
grinders U چرخ سمباده
emery U سنگ سمباده
grinding stone U سنگ سمباده
abrasive paper U کاغذ سمباده
abrasive wheel U چرخ سمباده
corundum U سنگ سمباده
grinding wheel U چرخ سمباده
wheels U چرخ سمباده
emery paper U کاغذ سمباده
cup wheel U چرخ سمباده
emery cloth U کاغذ سمباده
emery wheel U چرخ سمباده
abrasive belt U سنگ سمباده
wheeling U چرخ سمباده
scouring machine U ماشین سمباده
grinder U دستگاه سنگ سمباده
contour grind U سنگ سمباده پروفیل
grinding arbor U محور سنگ سمباده
grinders U دستگاه سنگ سمباده
abrasive belt grinding U سنگ سمباده نواری
abrasive cloth U سمباده از جنس پارچه
automatic grinder U چرخ سمباده خودکار
grinding capacity U فرفیت سنگ سمباده
abrasive belt grinder U سنگ سمباده نواری
grinding machine U دستگاه سنگ سمباده
bench stone U سنگ سمباده رومیزی
abrasive belt tension U کشش تسمه سنگ سمباده
plain grinder U دستگاه چرخ سمباده مدور
abrasive belt grinder U دستگاه سنگ سمباده نواری
abrasive belt U نوار یا تسمه سنگ سمباده
grinder U چرخ سمباده دستگاه سوپاپ تراش
grinders U چرخ سمباده دستگاه سوپاپ تراش
foreign military sales U فروش نظامی خارجی فروش مواد و تجهیزات فروش مواد و تجهیزات نظامی به خارجیان
accouterments U تجهیزات
acoutrement U تجهیزات
appliance U تجهیزات
accouterment U تجهیزات
equipment U تجهیزات
fixture U تجهیزات
instrumentation U تجهیزات
equipments U تجهیزات
rigged U تجهیزات
rigs U تجهیزات
appliances U تجهیزات
materiel U تجهیزات
parrot U تجهیزات ای اف اف
parroted U تجهیزات ای اف اف
transfer equipment U تجهیزات
rig U تجهیزات
devices U تجهیزات
device U تجهیزات
parrots U تجهیزات ای اف اف
parroting U تجهیزات ای اف اف
garage equipment U تجهیزات گاراژ
cryptoequipment U تجهیزات رمز
extra equipment U تجهیزات اضافی
electric equipment U تجهیزات الکتریکی
equipment logbook U دفتر تجهیزات
machine equipment U تجهیزات ماشین
ventilating equipment U تجهیزات تهویه
turning attachment U تجهیزات تراشکاری
telephone equipment U تجهیزات تلفن
technical equipment U تجهیزات فنی
switching device U تجهیزات سوئیچینگ
standby equipment U تجهیزات جانشینی
radar equipment U تجهیزات رادار
war material U تجهیزات جنگی
protective equipment U تجهیزات حفافتی
peripheral equipment U تجهیزات جنبی
output equipment U تجهیزات خروجی
mechanical equipment U تجهیزات مکانیکی
individual aquipment U تجهیزات انفرادی
illuminating device U تجهیزات روشنایی
handling equipment U تجهیزات بار
critical materials U تجهیزات مهم
ancillary equipment U تجهیزات پیرامونی
outfits U تجهیزات حفاری
plants U تجهیزات کارگاه
mobilization U تجهیزات قوا
capital equipments U تجهیزات سرمایهای
plant U تجهیزات کارگاه
accessory equipment U تجهیزات یدکی
ancillary equipment U تجهیزات اضافی
outfit U تجهیزات حفاری
assembly fixture U تجهیزات مونتاژ
auxiliary equipment U تجهیزات کمکی
auxiliary equipment U تجهیزات جانبی
ancillary equipment U تجهیزات جانبی
induction melting equipment U تجهیزات ذوب القائی
ingot conveying device U تجهیزات انتقال شمش
shuttles U بردن افرادو تجهیزات
x ray equipment U تجهیزات اشعه رونتگن
measuring device U تجهیزات اندازه گیری
honing equipment U تجهیزات سنگ زنی
shuttle U بردن افرادو تجهیزات
mobile lubricating equipment U تجهیزات روغنکاری متحرک
magazine feeding attachment U تجهیزات تغذیه مخزن
producer durable equipment U تجهیزات با دوام تولیدی
precision measuring equipment U تجهیزات سنجش دقیق
plant records U امار تجهیزات کارگاه
peripheral equipment operator U متصدی تجهیزات جانبی
panoply U تجهیزات و ارایش کامل
pattern milling attachment U تجهیزات فرز مدل
paint spraying equipment U تجهیزات رنگ پاشی
original equipment manufacturer U سازنده تجهیزات اصلی
oil reclamation equipment U تجهیزات احیا روغن
nitriting equipment U تجهیزات ازت دهی
mold making equipment U تجهیزات قالب سازی
table of organization and equipment (toe U جدول سازمان و تجهیزات
arsenal U ساختمان تجهیزات نظامی
defense articles U اماد و تجهیزات دفاعی
accoutre U با تجهیزات اماده نمودن
equipment logbook U دفترچه خدمتی تجهیزات
data terminal equipment U تجهیزات ترمینال داده
data communications equipment U تجهیزات ارتباطات داده ها
basic end item U تجهیزات ووسایل اولیه
emergency brake equipment U تجهیزات ترمز اضطراری
core blowing equipment U تجهیزات دمیدن هسته
forming attachment U تجهیزات تراش پروفیل
shuttled U بردن افرادو تجهیزات
cam turning attachment U تجهیزات تراش بادامک
die sinking attachment U تجهیزات فرز حدیده
component end item U قطعات و اقلام تجهیزات عمده
dead storage U انبار وسایط نقلیه و تجهیزات
deadlined equipment U لوازم و تجهیزات از کار افتاده
assets U ابزار تجهیزات مایملک و دارایی
stacks U ردیف کردن وسایل و تجهیزات
stacked U ردیف کردن وسایل و تجهیزات
stack U ردیف کردن وسایل و تجهیزات
unisys U یک سازنده بزرگ تجهیزات کامپیوتری
honeywell U یک سازنده بزرگ تجهیزات کامپیوتری
well-appointed U دارای تجهیزات یا اثاثیهی خوب
back drilling attachment U تجهیزات سوراخ کردن از پشت
cam grinding attachment U تجهیزات سنگ زنی قوسی
control data corporation U یک سازنده بزرگ تجهیزات کامپیوتری cyber
cutter grinding attachment U تجهیزات سنگ زنی قلم تراش
motorola U سازنده تجهیزات الکترونیکی شامل ریزپردازنده ها
equipment U تجهیزات جنگی وسایل الات و ابزار
friendly interface U ترکیب تجهیزات ترمینالی وبرنامههای کامپیوتری
integrated revision U بررسی نهایی جداول سازمان و تجهیزات
tweak U تنظیم عالی ومیزان نمودن یک قطعه تجهیزات
equipment bay U محفظه یا جعبهای که تجهیزات الکترونیکی در ان نصب میشود
showdown U چیدن کلیه تجهیزات برای بازدید نمایشی
tweaking U تنظیم عالی ومیزان نمودن یک قطعه تجهیزات
tweaks U تنظیم عالی ومیزان نمودن یک قطعه تجهیزات
tweaked U تنظیم عالی ومیزان نمودن یک قطعه تجهیزات
aircraft role equipment U تجهیزات لازم برای انجام ماموریت هواپیما
showdowns U چیدن کلیه تجهیزات برای بازدید نمایشی
trigraph U حروف رمز سه گانه مربوط به کد فنی تجهیزات انفرادی
footprints U شکل و سطح لازم برای قطعهای از تجهیزات جای کامپیوتر
radio sheck U یک سازنده و توزیع کننده تجهیزات الکترونیکی شامل سیستمهای ریزکامپیوتر
so U علامتی برای معین کردن قابلیتهای فقط فرستادنی تجهیزات
footprint U شکل و سطح لازم برای قطعهای از تجهیزات جای کامپیوتر
downtime U پریودی که تجهیزات موردنظردراثر نقص فنی از فعالیت بازمانده است
decus U Society Users EqupmentComputer Digital انجمن استفاده کنندگان تجهیزات کامپیوتری
pcm U تلفیق رمزضربان Compatible Plug شرکت تولید تجهیزات کامپیوتری anufacturerodulation
power house building U ساختمانهائی که برای نصب ونگهداری تجهیزات نیروی برق بکار می روند
foreign excess U تجهیزات نظامی که از مصرف داخلی اضافه تر بوده و به خارج ارسال یا فروخته می شوند
fallout U خرابی مولفههای الکترونیکی که به هنگام کنترل کیفی یک قطعه جدید از تجهیزات به وقوع می پیوندد
bundle U بستهای که حاوی کامپیوتر و نرم افزار و تجهیزات جانبی آن است که با قیمت مخصوص فروخته میشود
bundles U بستهای که حاوی کامپیوتر و نرم افزار و تجهیزات جانبی آن است که با قیمت مخصوص فروخته میشود
bundling U بستهای که حاوی کامپیوتر و نرم افزار و تجهیزات جانبی آن است که با قیمت مخصوص فروخته میشود
accumulated depreciation U کل مقدار پولی که شرکت یا سازمان می تواند از ارزش ماشین یا تجهیزات به دلیل مستهلک شدن کسر کند
collimate U تنظیم کردن هرنوع تجهیزات اپتیکی برای داشتن پرتو نوری موازی از یک منبع نقطهای نور یا برعکس
beach gear U وسایل پیاده کردن بار وسایل تخلیه کشتی تجهیزات اسکله
claimant agency U شعبه کارپردازی شعبه تعیین امادو تجهیزات عمومی ارتش
serviceability criteria U وضعیت امادگی تجهیزات وضعیت قابلیت استفاده ازوسایل
two way telephone equipment U تجهیزات مکالمه متقابل تاسیسات مکالمه تلفنی
electronic office U محل تجهیزات الکترونیکی دفتر الکترونیکی
uptime U پریود زمانی که در طول ان یک سیستم کامپیوتر فعال است یا صحیح عمل میکندیک دوره زمانی که تجهیزات بدون خرابی کار می کنند
oem U Equipment Original شرکت یا سازمانی که کامپیوترها وتجهیزات دستگاه جانبی را به منظور استفاده از انها درمحصولات و تجهیزاتی که بعدا" به مشتریان فروخته خواهد شد خریداری می نمایدسازنده تجهیزات اصلی anufacturer
plug compatible manufacurer U شرکت تولیدکننده تجهیزات کامپیوتری که بدون نیازمندی به رابطهای سخت افزاری یانرم افزاری اضافی میتواندبه سیستم کامپیوتری موجودوصل شود
service test U ازمایش از وضعیت تجهیزات و وسایل پشتیبانی ازمایش امادگی رزمی وسایل
cryptoancillary equipment U وسایل و تجهیزات رمز وسایل تامین ارسال رمز
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com