Perdic | تجزیه و تحلیل هزینه مواد | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (11 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	material cost analysis U	تجزیه و تحلیل هزینه مواد

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	cost analysis U	تجزیه و تحلیل هزینه
	cost benefit analysis U	تجزیه و تحلیل سود و زیان تحلیل هزینه و سود
	analysis staff U	ستاد تجزیه و تحلیل کننده گروه تجزیه و تحلیل کننده
	crater analysis U	تجزیه و تحلیل قیف انفجار تجزیه و تحلیل قیف حاصله از انفجار گلوله ها
	research and analysis U	تجزیه و تحلیل
	analysis U	تجزیه و تحلیل
	job analysis U	تجزیه و تحلیل مشاغل
	static analysis U	تجزیه و تحلیل ایستا
	numerical analysis U	تجزیه و تحلیل عددی
	job analysis U	تجزیه و تحلیل شغل
	contour analysis U	تجزیه و تحلیل کرانهای
	cost analysis U	تجزیه و تحلیل قیمت
	correlation analysis U	تجزیه و تحلیل همبستگی
	regression analysis U	تجزیه و تحلیل رگرسیون
	dataflow analysis U	تجزیه و تحلیل داده
	operations analysis U	تجزیه و تحلیل عملیات
	cryptanalysis U	تجزیه و تحلیل رمز
	factor analysis U	تجزیه و تحلیل عوامل
	error analysis U	تجزیه و تحلیل خطا
	depth psychology U	تجزیه و تحلیل روانی
	technical analysis U	تجزیه و تحلیل تکنیکی
	problem analysis U	تجزیه و تحلیل مسئله
	break even analysis U	تجزیه و تحلیل نقطه سربسر
	terrain analysis U	تجزیه و تحلیل زمین عملیات
	dynamic analisis U	تجزیه و تحلیل پویای اقتصادی
	Error analysis U	تجزیه و تحلیل خطا [ریاضی]
	analyzable U	قابل تجزیه و تحلیل فرگشاپذیر
	cost analysis U	تجزیه و تحلیل قیمت اجناس
	cost analysis U	تجزیه تحلیل هزینههای کار
	analysis U	کتاب یا موضوع تجزیه و تحلیل شده
	cost benefit analysis U	تحلیل هزینه و منفعت
	cost effectiveness analysis U	تحلیل تاثیر بخشی هزینه ها
	infrared resolution U	تجزیه و تحلیل و کاوش هدف با عکاسی مادون قرمز
	analog to digital converter U	تجزیه و تحلیل اطلاعات برای کامپیوتر با دستگاه حافظه ان
	gap analysis U	تجزیه و تحلیل فاصله بین پیش بینی و واقعیت
	chromatolysis U	تجزیه وتحلیل مواد رنگی سلول
	dynamic analisis U	تجزیه و تحلیل وقایع اقتصادی با در نظرگرفتن تغییرات گذشته و حال و احتمالا" اینده
	sherlu U	اولین برنامه زبان طبیعی که تجزیه و تحلیل نحوی ومعناشناسی را با معلومات جهان مجتمع کرده است
	ferrets U	هواپیما یا کشتی یا خودرویی که مخصوص کشف و تعیین محل و ثبت و تجزیه و تحلیل تشعشعات الکترومغناطیسی ورادار دشمن تهیه شده باشند
	ferret U	هواپیما یا کشتی یا خودرویی که مخصوص کشف و تعیین محل و ثبت و تجزیه و تحلیل تشعشعات الکترومغناطیسی ورادار دشمن تهیه شده باشند
	blue book U	کتابی است که وزارت امور خارجه هرکشور هر چند سال یک مرتبه منتشر و مسائل سیاسی عنوان شده در طی ان چندسال را تجزیه و تحلیل وروشن میکند
	mathematical school U	مکتبی که مسائل اقتصادی را از دیدگاه ریاضی مورد تجزیه و تحلیل قرار میدهد از جمله اقتصاددانان این مکتب میتوان از استانلی جونز و لئون والراس نام برد
	radar prediction U	بررسی به وسیله رادار تجزیه و تحلیل اطلاعات به وسیله رادار
	directional radar prediction U	تجزیه و تحلیل سمتی رادار پیش بینی سمتی رادار
	radar discrimination U	قدرت تجزیه و تحلیل هدفهای مختلف از روی صفحه رادار قدرت قرائت هدف از روی صفحه رادار
	ptomaine U	مواد الی قلیایی سمی که دراثر پوسیدگی باکتریها برروی مواد ازتی تشکیل میگردد
	durable material U	مواد غیراستهلاکی مواد بادوام زیاد
	transudate U	مواد فرانشت شده مواد مترشحه
	dye-stuff U	ماده رنگی در رنگرزی الیاف [این رنگینه ها یا بصورت سنتی از مواد طبیعی مانند اکثر گیاهان و بعضی حیوانات و یا از مواد شیمیایی تهیه می شوند]
	magnaflux U	نام انحصاری تست غیرمخربی برای مواد مغناطیسی بااستفاده از میدانهای مغناطیسی و مواد فلورسان
	enzymes U	مواد الی پیچیدهای که درموجود زنده باعث تبدیل مواد الی مرکب به موادساده تر وقابل جذب می گردد انزیم
	enzyme U	مواد الی پیچیدهای که درموجود زنده باعث تبدیل مواد الی مرکب به موادساده تر وقابل جذب می گردد انزیم
	cost center U	قسمت هزینه در یک موسسه واحدی در یک موسسه که وفیفه اش تعیین قیمت کالا ازطریق توزیع و سرشکن کردن هزینه هاست
	lighterage U	هزینه دوبه هزینه بارگیری و تخلیه کشتی توسط دوبه
	slated items U	مواد سوختی قوال و بسته بندی شده مواد سوختی یک جاو در بسته
	desiccant U	مواد خشک کننده گیاهان مواد شیمیایی خشک کننده روییدنیها
	economic of scale U	کاهش دادن هزینه ها کاهش یافتن هزینه ها
	cost contract U	قرارداد مربوط به پرداخت هزینه ها قرارداد هزینه
	cost accounts	حساب های هزینه یابی حساب هزینه ای حساب مخارج
	marginal cost pricing U	قیمت گذاری بر مبنای هزینه نهائی قیمت معادل هزینه نهائی
	spectrophotometry U	اسپکتروفتومتر [در این روش با تجزیه رنگ ها و مقایسه آن نمونه های مرجع، نوع رنگینه بکار رفته مشخص می شود. این روش خصوصا در تجزیه رنگ های فرش های قدیمی و شناخت رنگینه های آن مورد استفاده قرار می گیرد.]
	capacity cost U	هزینه تولید وقتی که واحدتولید کننده حداکثر فرفیت خودرا برای تولید به کار برد هزینه تولید با حداکثر فرفیت
	resolution U	تحلیل
	resolutions U	تحلیل
	absorbency U	تحلیل
	marasmic U	تحلیل رو
	analysis U	تحلیل
	erosion U	تحلیل
	analysts U	تحلیل گر
	analyst U	تحلیل گر
	comsumption U	تحلیل
	corrosion U	تحلیل
	analyzer U	تحلیل گر
	task analysis U	تحلیل تکلیف
	motion analysis U	تحلیل حرکات
	narcoanalysis U	تحلیل تخدیری
	item analysis U	تحلیل پرسش
	character analysis U	تحلیل منش
	lexical analysis U	تحلیل لغوی
	mental analysis U	تحلیل ذهنی
	criterion analysis U	تحلیل ملاک
	job analysis U	تحلیل شغلی
	atrophying U	تحلیل رفتن
	assimilates U	تحلیل رفتن
	assimilated U	تحلیل رفتن
	content analysis U	تحلیل محتوا
	vector analysis U	تحلیل برداری
	corrodible U	تحلیل رفتنی
	variance analysis U	تحلیل واریانس
	lysis U	تحلیل کافتن
	assimilating U	تحلیل رفتن
	eat U	تحلیل رفتن
	undermined U	تحلیل بردن
	undermine U	تحلیل بردن
	consumptible U	تحلیل رفتنی
	marginal analysis U	تحلیل نهائی
	dwindling U	تحلیل رفتن
	dwindles U	تحلیل رفتن
	dwindled U	تحلیل رفتن
	dwindle U	تحلیل رفتن
	qualitative analysis U	تحلیل کیفی
	value analysis U	تحلیل ارزش
	data analysis U	تحلیل داده ها
	wearing U	تحلیل برنده
	atrophied U	تحلیل رفتن
	atrophies U	تحلیل رفتن
	analysis U	تحلیل جداگری
	assimilate U	تحلیل رفتن
	analysis U	تحلیل کاوش
	atrophy U	تحلیل رفتن
	cluster analysis U	تحلیل خوشهای
	eats U	تحلیل رفتن
	logic analysis U	تحلیل منطقی
	two way analysis U	تحلیل دو عاملی
	consume U	تحلیل رفتن
	consumed U	تحلیل رفتن
	consumes U	تحلیل رفتن
	lithotripsy U	خردسازی یا تحلیل
	trend analysis U	تحلیل روند
	transactional analysis U	تحلیل تبادلی
	undermines U	تحلیل بردن
	path analysis U	تحلیل مسیر
	stability analysis U	تحلیل ثبات
	analyzing U	تحلیل کردن
	die down U	تحلیل رفتن
	analyzed U	تحلیل کردن
	solvency U	تحلیل بردنی
	analysing U	تحلیل کردن
	analyses U	تحلیل کردن
	analysed U	تحلیل کردن
	muscular dystrophy U	تحلیل عضلانی
	direct analysis U	تحلیل رهنمودی
	analyzer U	تحلیل کننده
	static analysis U	تحلیل ایستا
	purchasing analyst U	تحلیل گر خرید
	benefit cost analysis U	تحلیل فایده
	strode analysis U	تحلیل ضربهای
	probability analysis U	تحلیل احتمالات
	depth analysis U	تحلیل عمقی
	graphic analysis U	تحلیل نگارهای
	profile analysis U	تحلیل نیمرخ
	analyzes U	تحلیل کردن
	prosternation U	تحلیل نیرو
	statistical analysis U	تحلیل اماری
	static analysis U	تحلیل استاتیک
	analyse U	تحلیل کردن
	analysis of variance U	تحلیل پراکنش
	ego analysis U	تحلیل خود
	quantitative analysis U	تحلیل مقداری
	regression analysis U	تحلیل برگشت
	regression analysis U	تحلیل رگرسیون
	emaciate U	تحلیل رفتن
	fiddle away U	تحلیل بردن
	active analysis U	تحلیل فعال
	fault analysis U	تحلیل عیب
	activity analysis U	تحلیل فعالیت
	economic analysis U	تحلیل اقتصادی
	dynamic analysis U	تحلیل دینامیک
	analysis of variance U	تحلیل واریانس
	quantitative analysis U	تحلیل کمی
	analysis of covariance U	تحلیل هم پراکنش
	analysand U	تحلیل شونده
	analitics U	علم تحلیل
	sales analysis U	تحلیل فروش
	resolutive U	تحلیل برنده
	frequency analysis U	تحلیل بسامدی
	pulled U	تحلیل رفته
	factor analysis U	تحلیل عاملی
	blind analysis U	تحلیل بی نام
	systems analyst U	تحلیل گر سیستم
	syntactical analysis U	تحلیل ترکیبی
	operation analysis U	تحلیل عملکرد
	consumptives U	تحلیل رفته
	consumptive U	تحلیل رفته
	stub U	تحلیل بردن
	income analysis U	تحلیل درامد
	system analysis U	تحلیل سیستم
	network analysis U	تحلیل شبکه
	dynamic analysis U	تحلیل پویا
	incide U	تحلیل بردنlooper
	systems analysis U	تحلیل سیستم
	system analysis U	تحلیل سازگان
	erosion U	تحلیل تدریجی
	system analyst U	تحلیل گر سیستم
	case analysis U	تحلیل مورد
	existential analysis U	تحلیل وجودی
	hypnoanalysis U	تحلیل هیپنوتیسمی
	stubbing U	تحلیل بردن
	exhausted U	تحلیل رفته
	systems analyzer U	تحلیل گر سیستم
	group analysis U	تحلیل گروه
	psychoanalysis U	تحلیل روانی
	indifference analysis U	تحلیل بی تفاوتی
	stubbed U	تحلیل بردن
	incorrodible U	غیرقابل تحلیل
	systems analysis U	تحلیل سیستم ها
	stubs U	تحلیل بردن
	daseinanalyse U	تحلیل وجودی
	syntactical analysis U	تحلیل نحوی
	handwriting analysis U	تحلیل دستخط