Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 43 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
wet tank
U
تانکر حمل مایعات
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
tank
U
تانکر حمل سوخت تانکر
hydro kinetic
U
وابسته به حرکت مایعات ونیروی محرکه مایعات
tanker
U
تانکر
tankers
U
تانکر
tank vehicle
U
خودرو تانکر
dry tank space
U
محل بار خشک تانکر
bulk production
U
تخلیه سوخت از تانکر به مخزن
superfortress
U
نوعی هواپیمای تانکر سوخت 6 موتوره هوایی
stratotanker
U
نوعی هواپیمای تانکر سوخت رسان چهار موتوره هوایی
The damaged tanker disgorged thousands of liters of oil into the see.
U
از تانکر آسیب دیده هزاران لیتر نفت به دریا روان شد.
hosghead
U
پیمانه مایعات
succussion
U
لرزش مایعات
viscosity
U
چسبندگی مایعات
equilibrium
U
حد تعادل مایعات
emission
U
دفع مایعات
emissions
U
دفع مایعات
hydraulics
U
هیدرولیک مکانیک مایعات
runlet
U
واحدگنجایش مایعات قدیمی
hydrostatics
U
علم تعادل مایعات
rundlet
U
واحدگنجایش مایعات قدیمی
buttery
U
[انبار غذا و مایعات]
hydrokinetics
U
علم جنبش مایعات
aeration
U
هوا دادن به مایعات
agitator
U
اسباب بهم زدن مایعات
pneumercator
U
شاغول سنجش ارتفاع مایعات
wet cooper
U
سازنده چلیک برای مایعات
agitators
U
اسباب بهم زدن مایعات
fluid ounce
U
واحد گنجایش مایعات معادل 61/1 پینت
turbulator
U
اسباب مخصوص بهم زدن مایعات
fluid ounces
U
واحد گنجایش مایعات معادل 61/1 پینت
hydrometallurgy
U
استخراج یاتهیه فلزات بوسیله اب یا مایعات
hydrometer
U
الت سنجش وزن ویژه مایعات
phosphate esters
U
مایعات هیدرولیکی مقاوم در برابراتش و حرارت
liquid measure
U
مقیاس اندازه گیری مایعات حجم سنج
fluor
U
مایعات بدن حیوانات مواد فلورین دار
aerostatics
U
مبحث مطالعهء اجسام ساکن و مایعات و گازها در هوا
adsorption
U
انقباض گازها و مایعات روی سطوح سخت و جامد
fluid dram
U
واحد سنجش مایعات برابر با8/1 اونس مایع
back pressure valve
U
سوپاپ مخصوص ممانعت ازپس زنش مایعات در داخل لوله
viscosity valve
U
شیر کنترل در سیستم مایعات که توسط ویسکوزیته سیال فعال میشود
wet stowage
U
نوعی روش بارگیر مهمات درخودروها با غوطه ور کردن انها در مایعات ضد شعله
polar motion
U
وسیله نشان دادن حرکات قطعات یا مایعات سیال بااستفاده از انرژی مغناطیسی حرکت قطبی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com