Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
sign writer
U
تابلو نویس
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
addersser or or
U
نامه نویس عریضه نویس
ego loss programming
U
تنظیم کارهای برنامه نویسی بطوریکه اعتبار موفقیت یاگناه شکست باید بجای یک برنامه نویس میان چندبرنامه نویس تقسیم گردد
versions
U
نرم افزار کمکی که به چندین برنامه نویس امکان کارکردن رروی فایل منبع و بررسی تغییرات اعمال شده توسط هر برنامه نویس را میدهد
version
U
نرم افزار کمکی که به چندین برنامه نویس امکان کارکردن رروی فایل منبع و بررسی تغییرات اعمال شده توسط هر برنامه نویس را میدهد
board
U
تابلو
panel
U
تابلو
boarded
U
تابلو
tableaux
U
تابلو
tableaus
U
تابلو
tableau
U
تابلو
panels
U
تابلو
sign post
U
تابلو راهنما
notice board
U
تابلو اعلانات
panel box
U
جعبه تابلو
panel cutout
U
فیوز تابلو
guide board
U
تابلو راهنما
traffic sign
U
تابلو علایم
signposts
U
تابلو اعلان
bulletin
U
تابلو اعلانات
graphic panel
U
تابلو نگارهای
tablet
U
لوح تابلو
signpost
U
تابلو اعلان
switch board panel
U
تابلو کلید
tablets
U
لوح تابلو
bulletins
U
تابلو اعلانات
status board
U
تابلو وضعیت
touch sensitive tablet
U
تابلو حساس به تماس
deflection board
U
تابلو انحراف سنج
show bill
U
تابلو اعلان نمایش
charts
U
نوار تابلو نمودار
charting
U
نوار تابلو نمودار
traffic sign
U
تابلو نشانه گذاری
deflection board
U
تابلو تصحیح سمت
chart
U
نوار تابلو نمودار
charted
U
نوار تابلو نمودار
drawing
U
هنر طراحی تابلو نقاشی
drawings
U
هنر طراحی تابلو نقاشی
This painting has a green background.
U
زمینه این تابلو سبز است
signposts
U
تیر حامل اعلان تابلو راهنما
ambiance
U
نقوش و تزئینات اطراف یک تابلو نقاشی
notice
U
اعلامیه
[روی تابلو یا ستون آگهی]
ambience
U
نقوش و تزئینات اطراف یک تابلو نقاشی
signpost
U
تیر حامل اعلان تابلو راهنما
cabled
U
تمام کابلها اتصالات و تابلو ها در یک اداره یا ساختمان
cable
U
تمام کابلها اتصالات و تابلو ها در یک اداره یا ساختمان
connector
U
در یک شبکه FDDI وسیلهای که روی یک تابلو نصب میشود ویک اتصال است
patch
U
کابل کوچک با اتصال در هر انتها برای اجاد اتصال الکتریکی در تابلو
patches
U
کابل کوچک با اتصال در هر انتها برای اجاد اتصال الکتریکی در تابلو
chirographer
U
خط نویس
sign writer
U
لوحه نویس
pamphleteer
U
رساله نویس
prosateur
U
نثر نویس
rough or foul copy
U
چرک نویس
proser
U
نثر نویس
proverbialist
U
مثل نویس
rewriter
U
دوباره نویس
stenograph
U
تند نویس
pamphleteers
U
رساله نویس
programmer
U
برنامه نویس
songwriter
U
سرود نویس
scrabbler
U
مسوده نویس
programmers
U
برنامه نویس
grandiloquent
U
قلنبه نویس
historians
U
تاریخ نویس
scholiast
U
حاشیه نویس
historian
U
تاریخ نویس
geneologist
U
شجره نویس
prosaist
U
نثر نویس
acceptor
U
قبولی نویس
odist
U
قصیده نویس
fabler
U
افسانه نویس
magazinist
U
مجله نویس
epistoler
U
نامه نویس
epistler
U
رساله نویس
endorser
U
پشت نویس
endorser
U
فهر نویس
magazinist
U
مقاله نویس
endorseer
U
فهر نویس
magniloquent
U
قلنبه نویس
emblematist
U
مثل نویس
fabulist
U
افسانه نویس
fictionist
U
افسانه نویس
fictionist
U
داستان نویس
idyllist
U
قصیده نویس
inker
U
مرکب نویس
lapicide
U
سنگ نویس
head liner
U
سرصفحه نویس
letter writer
U
نامه نویس
letter writer
U
کاغذ نویس
magazin
U
مجله نویس
gnomical
U
کوتاه لب نویس
gazetteer
U
روزنامه نویس
gazetteer
U
مجله نویس
foul copy
U
چرک نویس
elegist
U
مرثیه نویس
elegiast
U
قصیده نویس
elegiast
U
مرثیه نویس
paragrapher
U
عبارت نویس
phonographer
U
صدا نویس
aphorist
U
پند نویس
aphorist
U
موجز نویس
proforma
U
پیش نویس
annotator
U
تفسیر نویس
annotator
U
حاشیه نویس
annalist
U
تاریخچه نویس
anecdotist
U
حکایت نویس
allegorist
U
تمثیل نویس
affiant
U
گواهی نویس
paper stainer
U
کتاب نویس
calligrapher
U
خوش نویس
calligraphist
U
خوش نویس
editorialist
U
سرمقاله نویس
dramaturge
U
درام نویس
dialogist
U
مکالمه نویس
mythographer
U
اسطوره نویس
deponent
U
گواهی نویس
natural historian
U
تاریخ نویس
cryptographer
U
رمز نویس
copyreader
U
سرمقاله نویس
conveyancer
U
قباله نویس
orthographer
U
درست نویس
chronicler
U
وقایع نویس
lexicographer
U
لغت نویس
ballpens
U
روان نویس ها
ball pens
U
روان نویس ها
ballpoints
U
روان نویس ها
ballpoint pens
U
روان نویس ها
drafted
U
چرک نویس
drafted
U
پیش نویس
drafts
U
پیش نویس
drafts
U
چرک نویس
typewritter
U
ماشین نویس
bookmakers
U
کتاب نویس
bookmaker
U
کتاب نویس
dramatist
U
نمایشنامه نویس
songwriter
U
ترانه نویس
evangelists
U
انجیل نویس
draft
U
چرک نویس
draft
U
پیش نویس
evangelist
U
انجیل نویس
biographer
U
تذکره نویس
tabulating machine
U
جدول نویس
polygraphs
U
بسیار نویس
essayist
U
مقاله نویس
columnists
U
مقاله نویس
typists
U
ماشین نویس
typist
U
ماشین نویس
caption
U
زیر نویس
captions
U
زیر نویس
columnist
U
مقاله نویس
essayists
U
مقاله نویس
polygraph
U
بسیار نویس
the psalmist
U
زبور نویس
tabulator
U
جدول نویس
playwrights
U
پیس نویس
playwright
U
نمایشنامه نویس
playwright
U
پیس نویس
scriptwriters
U
نمایشنامه نویس
scriptwriter
U
نمایشنامه نویس
dramatists
U
نمایشنامه نویس
biographers
U
تذکره نویس
romancer
U
رمان نویس
novelists
U
رمان نویس
draftsmen
U
طرح نویس
draughtsman
U
طرح نویس
tractarian
U
مقاله نویس
story teller
U
افسانه نویس
playwrights
U
نمایشنامه نویس
draughtsmen
U
طرح نویس
write once read many
U
یکبار نویس
lexicographers
U
لغت نویس
novelist
U
رمان نویس
satirist
U
هجو نویس
satirists
U
هجو نویس
minute
U
پیش نویس
serialist
U
داستان نویس سریال
ink writer
U
در تلگراف مرکب نویس
roughs
U
طرح پیش نویس
systems programer
U
برنامه نویس سیستم
subscriber of shares
U
پذیره نویس سهام
systems progarmmer
U
برنامه نویس سیستم ها
systems programmer
U
برنامه نویس سیستم
subscript
U
زیر نویس امضاء
system programmer
U
برنامه نویس سیستم
to make a minute of
U
پیش نویس کردن
write black engine
U
موتور سیاه نویس
penny a line
U
ارزان نویس بی مایه
programmer analyst
U
برنامه نویس / تحلیل گر
story teller
U
افسانه گو حکایت نویس
proforma
U
پیام پیش نویس
parts programmer
U
برنامه نویس اجزاء
maintenance programmer
U
برنامه نویس نگهداشت
maintenance programmer
U
برنامه نویس پشتیبان
mythologist or ger
U
اساطیر نویس اساطیردان
mythopoet
U
شاعر افسانه نویس
relative coding
U
برنامه نویس نسبی
write white engine
U
موتور سفید نویس
endorsing
U
پشت نویس کردن
fountain pens
U
قلم خود نویس
protocol
U
پیش نویس سند
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com