English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
energy radiation U تابش انرژی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
laser U هر روش تابش نور کوهرنت یا همسان توسط انرژی ذخیره شده در سیستم مولکولی یااتمی هنگام تحریک با سیگنال ورودی
lasers U هر روش تابش نور کوهرنت یا همسان توسط انرژی ذخیره شده در سیستم مولکولی یااتمی هنگام تحریک با سیگنال ورودی
Other Matches
virtual level U تراز انرژی سیستم هستهای داخل اتم که انرژی برانگیزش ان کمتر از کمترین انرژی جداشده از ذره هستهای بیشتر است
pair production U تغییر شکل انرژی سینتیک فوتون یا هر ذره پر انرژی به جرم
intrinsic energy U انرژی موجود در یک ترکیب شیمیایی انرژی ذاتی
energy transition U عبور انرژی [ عبور عرضه انرژی ازسوخت سنگواره ای به سوخت پایدار ]
european unclear a energy agency U اداره انرژی هستهای اروپا یکی از سازمانهایی که درسال 8591 در بطن سازمان همکاری اقتصادی اروپا و به منظور تولید انرژی اتمی وبرای مقاصد صلح امیز درکشورهای اروپای غربی ایجاد شده است
fission to yield ratio U توان بمب اتمی نسبت انرژی شکافت اتمی به انرژی حاصله از پرتاب بمب
sound absorption U خاصیت تبدیل انرژی صوتی خاصیت جذب انرژی صوتی
emissions U تابش
emission U تابش
radiation of heat U تابش
glitters U تابش
glittered U تابش
glitter U تابش
glinting U تابش
glinted U تابش
glint U تابش
lustre U تابش
total radiation U تابش کل
glow U تابش
glowed U تابش
shine U تابش
shines U تابش
brilliance U تابش
irradiation U تابش
radioactivity U تابش
radiational U تابش
glints U تابش
effulgence U تابش
isodose U هم تابش
coruscation U تابش
fulgency U تابش
phosphorogenic U تابش زا
effulge U تابش
erythema U تابش
eradiation U تابش
glows U تابش
radiation U تابش
radiation efficiency U راندمان تابش
thermal emission U تابش حرارتی
irradiation U تابش دهی
electromagnetic radiation U تابش الکترومغناطیسی
cosmic rays U تابش کیهانی
emissivity U تابش نسبی
lustreer U تابش فروزندگی
shines U فروغ تابش
exciting radiation U تابش برانگیزاننده
shine U فروغ تابش
irradiancy U درخشندگی تابش
plane of incidence U صفحه تابش
heat radiation U تابش گرما
soft radiation U تابش نرم
spectrum U گستره تابش
solarization U تابش افتاب
thermal radiation U تابش حرارتی
incidence angle U زاویه تابش
radiometer U تابش سنج
radiation pattern U الگوی تابش
radiant intensity U شدت تابش
radiation laws U قوانین تابش
radiation intensity U شدت تابش
radiation hazard U گزند تابش
radiation constants U ثابتهای تابش
bolometri U تابش سنجی
black light U تابش فرابنفش
radiation density U تراکم تابش
radiation field U میدان تابش
candescent U تابش یاگرما
radiation loss U گمگشتگی تابش
polarized radiation U تابش قطبیده
angle of incidence U زاویه تابش
irradiance U درخشندگی تابش
incidence plane U صفحه تابش
primary cosmic rays U تابش کیهانی
angle of reflection U زاویه تابش
anneal U پخت تابش
cosmic radiation U تابش کیهانی
annihilation radiation U تابش نابودی
background radiation U تابش زمینه
ultraviolet radiation U تابش فرابنفش
sheen U تابش برق
irradiating U تابش دادن
fluorescence U تابش ماهتابی
irradiate U تابش دادن
visible radiation U تابش مرئی
soaking U تابش متعادل
flashed U تابش انی
irradiates U تابش دادن
sunshine U تابش افتاب
flashes U تابش انی
flash U تابش انی
irradiated U تابش دادن
wave radiation U تابش موج
ionizing radiation U تابش یونیزه کننده
glowed U التهاب تابش گداختگی
bolometric magnitude U قدر تابش سنجی
blackbody radiation U تابش جسم سیاه
hard radiation U تابش یا پرتو سخت
glows U التهاب تابش گداختگی
flames U مشتعل شدن تابش
glow U التهاب تابش گداختگی
polarized electromagnetic radiation U تابش الکترومغناطیسی قطبیده
continuous background radiation U تابش زمینهای پیوسته
planck's radiation law U قانون تابش پلانک
kirchhoff radiation law U قانون تابش کیرشهف
flame U مشتعل شدن تابش
near ultraviolet radiation U تابش فرابنفش نزدیک
net radiation factor U ضریب تابش خالص
ionizing radiation U تابش یون ساز
radiation of heat U انتقال گرمابوسیله تابش
opalescence U تابش قوس و قزحی
photon U تنها یک الکترون تابش شود
dazzle U تابش یا روشنی خیره کننده
accidentalism U اثرات تابش نورمصنوعی براشیاء
dazzled U تابش یا روشنی خیره کننده
dazzling U تابش یا روشنی خیره کننده
glare U تابش خیره کننده تشعشع
dazzles U تابش یا روشنی خیره کننده
glares U تابش خیره کننده تشعشع
radioactive U پرتو افشان تابش دار
glared U تابش خیره کننده تشعشع
sunlight U تابش افتاب انعکاس نور خورشید
isodose U دارای تابش یا اشعه برابر هم شعاع
roentgen U واحد تابش تشعشعات یونیزه کننده
thermionic U مربوط به تابش الکترونها ازاجسام داغ
radiation cooling U سرد شدن توسط تابش مستقیم از سطح
roentgenography U عکس برداری بوسیله تابش اشعه مجهول
angle of incidence U زاویه بین شعاع تابش و عمود به صفحه
footcandle U واحد روشنایی برابر تابش نور در یک فوت مربع
delayed neutrons U نوترونهای تابش شده از یک هسته برانگیخته در یک پروسه رادیواکتیو
photoemissive U مادهای که در اثر روشنایی یانور از خود الکترون تابش میکند
laser [light amplification by stimulated emission of radiation] U لیزر [تقویت نور به روش گسیل القایی تابش] [فیزیک]
luminescence U پدیده نورافشانی جسمی پس ازقرار گرفتن درمعرض تابش اشعه
roentgenogram U عکسی که توسط تابش اشعه مجهول درست شده است
airglow U روشنایی که در هنگام غروب به علت تابش افتاب به جوزمین پدید می اید
phototude U لوله الکترون دارای کاتد و اندکه بترتیب فوتون تابش وجذب می کنند
actinoelectric U اجسامی که دارای خاصیت تولید الکتریسیته در اثر تابش طول موجی متناسب با نورباشند
powered U انرژی
energy barrier U سد انرژی
low energy U انرژی کم
powering U انرژی
isenergic U هم انرژی
high energy U پر انرژی
zips U انرژی
zipping U انرژی
power U انرژی
zip U انرژی
powers U انرژی
deenergized U بی انرژی
zipped U انرژی
exergonic U انرژی ده
vigor U انرژی
vigour U انرژی
energies U انرژی
endrgized U با انرژی
energy U انرژی
energy line U خط انرژی
wein law U طول موج بیشترین شدت تابش حاصل از منبع جسم داغ با دمای مطلق نسبت عکس دارد
field energy U انرژی میدان
hydration energy U انرژی ابپوشی
energy transmission U انتقال انرژی
power transfer U انتقال انرژی
ionization energy U انرژی یونیزاسیون
energy supply U منبع انرژی
low energy U انرژی پایین
light energy U انرژی نور
lattice energy U انرژی شبکه
energy spectrum U طیف انرژی
energy spectrum U بیناب انرژی
kiloton energy U کیلوتن انرژی
energy stage U لایه انرژی
energy storage U انباره ی انرژی
energy theorem U تئوری انرژی
energy transfer U انتقال انرژی
deformation energy U انرژی تغییرشکل
loss of energy U افت انرژی
ionization energy U انرژی یونش
heat energy U انرژی حرارتی
heat energy U انرژی گرمایی
excitation energy U انرژی تحریک
gravitational energy U انرژی گرانشی
fermi energy U انرژی فرمی
free energy U انرژی ازاد
fusion energy U انرژی فوزیون
exchange energy U انرژی تبادل
fusion energy U انرژی گداخت
internal energy U انرژی درونی
internal energy U انرژی داخلی
inductance U گیرنده انرژی
high energy electron U الکترون پر انرژی
fusion energy U انرژی ذوب
transformation of energy U تبدیل انرژی
rest energy U انرژی سکون
resonance energy U انرژی رزنانسی
rediant energy U انرژی تابشی
power transmission U انتقال انرژی
transducer U مبدل انرژی
vibration energy U انرژی ارتعاشی
total energy equation U بقای انرژی کل
total binding energy U انرژی بستگی کل
thermal energy U انرژی گرمایی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com