English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 182 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
vacant U بی متصدی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
central U متصدی مرکز تلفن مرکزی مرکزی
carrier U متصدی حمل و نقل
carriers U متصدی حمل و نقل
incumbent U متصدی
incumbents U متصدی
master of ceremonies U متصدی تفریحات یا معرف نطاق جلسه
masters of ceremonies U متصدی تفریحات یا معرف نطاق جلسه
machinist U ماشینیست متصدی دستگاه تراش
machinists U ماشینیست متصدی دستگاه تراش
pointer U متصدی کنترل ارتفاع لوله توپ
pointer U متصدی کنترل درجه توپ
pointers U متصدی کنترل ارتفاع لوله توپ
pointers U متصدی کنترل درجه توپ
fitter U متصدی نصب
fitters U متصدی نصب
receiver U متصدی دریافت
receivers U متصدی دریافت
pressman U متصدی ماشین چاپ
pressmen U متصدی ماشین چاپ
bartender U کسی که در بار مشروبات برای مشتریان می ریزد متصدی بار
bartenders U کسی که در بار مشروبات برای مشتریان می ریزد متصدی بار
operator U متصدی
operator U متصدی دستگاه
operator U متصدی ماشین
operators U متصدی
operators U متصدی دستگاه
operators U متصدی ماشین
major domo U متصدی امور خانوادگی دراسپانیا و ایتالیا
major-domo U متصدی امور خانوادگی دراسپانیا و ایتالیا
major-domos U متصدی امور خانوادگی دراسپانیا و ایتالیا
auctioneer U متصدی مزایده
auctioneer U متصدی حراج
auctioneers U متصدی مزایده
auctioneers U متصدی حراج
runner U متصدی
runners U متصدی
responsible U متصدی
ruling U رایج متصدی
rulings U رایج متصدی
stevedore U متصدی یانافر بارگیری وباراندازی
stevedore U متصدی بارگیری و تخلیه
stevedore U متصدی بارگیری و حمل و نقل
stevedores U متصدی یانافر بارگیری وباراندازی
stevedores U متصدی بارگیری و تخلیه
stevedores U متصدی بارگیری و حمل و نقل
signal box U توقف گاه متصدی علائم
signal boxes U توقف گاه متصدی علائم
unattended U بدون متصدی
gamekeeper U متصدی جانوران شکاری قرقچی
gamekeepers U متصدی جانوران شکاری قرقچی
fireman U متصدی اتش خانه موتور
firemen U متصدی اتش خانه موتور
heater U متصدی گرم کردن
heaters U متصدی گرم کردن
mortician U مقاطعه کار کفن ودفن متصدی کفن ودفن
morticians U مقاطعه کار کفن ودفن متصدی کفن ودفن
curator U نگهبان متصدی
curators U نگهبان متصدی
turf accountant متصدی شرط بندی
turf accountants U متصدی شرطبندی
officer U مامور متصدی
officer U متصدی ضابط عدلیه
officers U مامور متصدی
officers U متصدی ضابط عدلیه
liquidator U متصدی امورتصفیه شرکت
liquidators U متصدی امورتصفیه شرکت
acting U کفیل متصدی
clerk U متصدی
clerks U متصدی
pollster U متصدی اخذرای یا مراجعه به اراء عمومی
pollsters U متصدی اخذرای یا مراجعه به اراء عمومی
quartermaster U متصدی
quartermasters U متصدی
titular U متصدی دارای عنوانی
supplier U متصدی ملزومات
suppliers U متصدی ملزومات
account executive U متصدی رسیدگی به حساب مشتریها
adman U متصدی اعلانات
aerographer's mate U کمک ثبات هواشناسی متصدی چارت هواشناسی
air dispatcher U متصدی بارریزی هوایی متصدی پرتاب بار از هواپیما
ammunition handler U متصدی مهمات
ammunition handler U متصدی جابجایی مهمات
army postal clerk U متصدی پست ارتشی
aviarist U کسی که مرغداری میکند متصدی مرغان
biddy U متصدی نظافت خانه
billposter U متصدی نصب اعلانات بدیوارهاوغیره
blast furnaceman U مسئول یا متصدی کوره بلند
boiler maker U متصدی دیگ بخار
brakeman U متصدی ترمز ماشین وترن وغیره
cataloger U متصدی کاتالوگ
cataloguer U متصدی کاتالوگ
chartulary U متصدی بایگانی
checkman U متصدی کنترل اب دیگ بخار
church warden U متصدی دارایی کلیسا
clerk of the scale U متصدی توزین سوارکار ووسایلش پس از مسابقه
common carrier U متصدی حمل ونقل حامل مشترک
common carrier U موسسه حمل و نقل عمومی شرکت حمل و نقل عمومی متصدی حمل و نقل
common carrier U متصدی حمل ونقل
contracting officer U افسر متصدی پیمان
data entry operator U متصدی داده دهی
Other Matches
necrologist U متصدی فهرست مردگان متصدی تهیه اگهی در باره مرگهای تازه
taximan U متصدی تاکسی کردن هواپیماها متصدی عبور ومرور هواپیماها روی باند
users U متصدی ها
operator U متصدی
user U متصدی
warden U متصدی
operators U متصدی ها
in charge U متصدی
signalman U متصدی علائم
radar man U متصدی رادار
radar operator U متصدی رادار
radio operator U متصدی بی سیم
signal man U متصدی علائم
radioman U متصدی بی سیم
infirmarian U متصدی بیمارستان
freshwater king U متصدی اب شیرین کن
litter bearer U متصدی برانکارد
machine operator U متصدی ماشین
operator command U فرمان متصدی
operator console U پیشانه متصدی
harbour master U متصدی بندر
groundskeeper U متصدی زمین
time keeper U متصدی اوقات
radarman U متصدی رادار
salesperson U متصدی فروش
salespersons U متصدی فروش
receptionist U متصدی پذیرش
salespeople U متصدی فروش
yard man U متصدی محوطه
winch driver U متصدی دوار
forwarding agent U متصدی حمل ونقل
liftman U اسانسورچی متصدی اسانسور
forwarder U متصدی حمل و نقل
fish warden U متصدی امور شیلات
keypunch operator U متصدی منگنه زنی
hold captain U متصدی انبار کشتی
majordomo U متصدی امور خانوادگی
mess treasurer U متصدی صندوق باشگاه
my p U متصدی پیش ازمن
wagoner U متصدی حمل ونقل
stoker U متصدی سوخت کوره
watertender U متصدی مخازن اب ناو
prothonotary U متصدی امضاء احکام
time keeper U متصدی اوقات کار
titular charge daffaires U متصدی شغل سیاسی
prontonotary U متصدی امضاء احکام
word processing operator U متصدی پردازش کلمه
plate layer U متصدی تعمیر خط اهن
orchardman U متصدی باغ میوه
orchardist U متصدی باغ میوه
peripheral equipment operator U متصدی تجهیزات جانبی
oilking U متصدی سوخت و اب کشتی
teletypist U متصدی دوره نگاره
time keeper U متصدی ثبت اوقات کار
stenotypisht U متصدی دستگاه ضبط سخنرانی
stickboy U متصدی نگهداری چوبهای هاکی
throttleman U متصدی دستگیره سرعت ناو
weeder U متصدی چیدن علف هرزه
bee-keepers U متصدی نگهداری از زنبور عسل
bee-keeper U متصدی نگهداری از زنبور عسل
vigorish U سود متصدی شرط بندی
to put in possession U مالکیت دادن متصدی کردن
engineman U درجه دار متصدی موتور
pantler U متصدی ابدارخانه و خوراک خانه
harbour master U مسئول بندر متصدی لنگرگاه
proetor U متصدی امور قضایی وکشوری
forwarder's receipt U رسید متصدی حمل و نقل
hotwalker U متصدی گرداندن اسب بعد ازمسابقه
lictor U پیشرو حاکم وغیره متصدی مجازات
king of arms U متصدی تشخیص وتعیین نشانهای خانوادگی
sacristan U متصدی حفافت فروف مقدسه کلیسا
vertical control operator U متصدی اندازه گیری تراز وارتفاع
sacrist U متصدی نگهداری فروف مقدسه کلیسا
raid clerk U نگهبان یا متصدی مرکزاطلاعات سیستم اعلام خطرهوایی
verderer U متصدی قضائی امور وابسته به جنگلهای سلطنتی
verderor U متصدی قضائی امور وابسته به جنگلهای سلطنتی
verger U متصدی نشان دادن محل جلوس مردم در کلیسا
property master U متصدی اثاثیهای که در روی صفحه نمایش بکار میرود
propety man U متصدی اثاثیهای که در روی صفحه نمایش بکار میرود
parish clerk U کشیش یا عامی که متصدی برخی کارهای کلیسای بخش می گرد د
lord of misrule U متصدی وسرپرست تفریحات ونمایشات مخصوص عید تولد مسیح
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com