English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 217 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
gameless U بی شکار
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
retriever U سگ مخصوص یافتن شکار ومجروحین
retrievers U سگ مخصوص یافتن شکار ومجروحین
falconry U شکار با شاهین
falconry U تربیت و شکار با قوش وشاهین و باز و عقاب
bag U شکار کردن با تیر
bags U شکار کردن با تیر
fox hunting شکار روباه بطور گروهی با اسب و تازیها
bolt U تیر کوتاه سگی که شکار را از لانه بیرون می کشد
bolted U تیر کوتاه سگی که شکار را از لانه بیرون می کشد
bolting U تیر کوتاه سگی که شکار را از لانه بیرون می کشد
bolts U تیر کوتاه سگی که شکار را از لانه بیرون می کشد
strike U فروبردن پارو در اغاز هر حرکت در اب به قلاب افتادن ماهی نخ را سفت کشیدن یافتن بوی شکار بوسیله سگ
strikes U فروبردن پارو در اغاز هر حرکت در اب به قلاب افتادن ماهی نخ را سفت کشیدن یافتن بوی شکار بوسیله سگ
shoot U هدف گرفتن شکار
shoot U زخمی کردن یا کشتن شکار هدف تیراندازی
shoots U هدف گرفتن شکار
shoots U زخمی کردن یا کشتن شکار هدف تیراندازی
turtle U لاک پشت شکار کردن
turtles U لاک پشت شکار کردن
prowl U درپی شکار گشتن
prowled U درپی شکار گشتن
prowling U درپی شکار گشتن
prowls U درپی شکار گشتن
hound U باتازی شکار کردن تعقیب کردن
hounded U باتازی شکار کردن تعقیب کردن
hounding U باتازی شکار کردن تعقیب کردن
hounds U باتازی شکار کردن تعقیب کردن
cover U بوته زار پناهگاه شکار
coverings U بوته زار پناهگاه شکار
covers U بوته زار پناهگاه شکار
poach U دزدکی شکار کردن
poach U برخلاف مقررات شکار صید کردن
poach U شکار در مناطق ممنوعه و حفافت شده
poached U دزدکی شکار کردن
poached U برخلاف مقررات شکار صید کردن
poached U شکار در مناطق ممنوعه و حفافت شده
poaches U دزدکی شکار کردن
poaches U برخلاف مقررات شکار صید کردن
poaches U شکار در مناطق ممنوعه و حفافت شده
check U و شدن بوی شکار
checked U و شدن بوی شکار
checks U و شدن بوی شکار
course U تعقیب کردن شکار از طرف سگ
coursed U تعقیب کردن شکار از طرف سگ
courses U تعقیب کردن شکار از طرف سگ
pointer U سگ شکاری یابنده شکار
pointers U سگ شکاری یابنده شکار
sport U تفریحی شکار وماهیگری و امثال ان الت بازی
sported U تفریحی شکار وماهیگری و امثال ان الت بازی
sports U تفریحی شکار وماهیگری و امثال ان الت بازی
mask U کلاه مخصوص شمشیربازی سر روباه شکار شده
masks U کلاه مخصوص شمشیربازی سر روباه شکار شده
case U محل ماهیگیری سگان بدنبال شکار
cases U محل ماهیگیری سگان بدنبال شکار
game U سرگرمی شکار
game U شکار
game U شکار گرفته شده
prey U شکار
predatory U تغذیه کننده از شکار
hunt U شکار کردن
hunt U شکار
hunt U اداره کردن تازیها در شکار
hunted U شکار کردن
hunted U شکار
hunted U اداره کردن تازیها در شکار
hunts U شکار کردن
hunts U شکار
hunts U اداره کردن تازیها در شکار
outfitter U فروشنده لوازم شکار
outfitters U فروشنده لوازم شکار
blood sport U کشتن شکار
blood sports U کشتن شکار
covert U بوته زار انبوه مخفیگاه شکار
stool U گروه فریبنده شکار
drive U راندن اسب باشلاق راندن قایق موتوری ترساندن شکار و راندن ان بسوی شکارچی
drives U راندن اسب باشلاق راندن قایق موتوری ترساندن شکار و راندن ان بسوی شکارچی
hunter U اسب شکار
hunters U اسب شکار
break U حرکت سگ جهت اوردن شکار بازکردن بدنه اسلحه دویدن قبل ازصدای تپانچه
breaks U حرکت سگ جهت اوردن شکار بازکردن بدنه اسلحه دویدن قبل ازصدای تپانچه
safari U سفر برای شکار بزرگ
safaris U سفر برای شکار بزرگ
quarries U لاشه شکار
quarries U شکار
quarries U شکار موردنظر
quarry U لاشه شکار
quarry U شکار
quarry U شکار موردنظر
quarrying U لاشه شکار
quarrying U شکار
quarrying U شکار موردنظر
hank U شکار
hank U طعمه شکار
hanks U شکار
hanks U طعمه شکار
raven U شکار طعمه شکاری
ravens U شکار طعمه شکاری
hunting U شکار
hunting U شکار کردن جستجو کردن
hunting U شکار دشمن یا زیردریایی
Other Matches
chevy U شکار
chace U شکار
venery U شکار
ravin U شکار
predatin U شکار
chase U شکار
chased U شکار
chases U شکار
chasing U شکار
gamey U پر از شکار
game keep U پاسبان شکار
king hunt U شاه شکار
game law U قانون شکار
gamy U پراز شکار
whaling U شکار نهنگ
victim U دستخوش شکار
poniter U نوعی سگ شکار ی
huntsmen U شکار باز
huntsman U شکار باز
gunning U شکار با تفنگ
victims U دستخوش شکار
ducking U شکار مرغابی
hunting district U شکار گاه
hunting ground U شکار گاه
fair game U شکار قانونی
fair game U شکار مجاز
shotgunner U شکار با تفنگ
to go a hunting U شکار رفتن
shanking U شکار کوسه
fowling U شکار پرنده
area drive U شکار دواندن
predatory habit U خوی شکار
shooting U شکار باتفنگ
shootings U شکار باتفنگ
predation U شکار کردن
sniping U پاشله شکار کردن
foxhunt U شکار روباه باتازی
snipes U پاشله شکار کردن
predator U تغذیه کننده از شکار
sniped U پاشله شکار کردن
deer stalking U شکار اهو و گوزن
predators U تغذیه کننده از شکار
rabbits U شکار خرگوش کردن
finds U یافتن بوی شکار
big game U شکار حیوانات بزرگ
find U یافتن بوی شکار
bow hunting U شکار با تیر و کمان
snipe U پاشله شکار کردن
shining U پیداکردن شکار در شب بانورافکن
cub hunting U شکار بچه روباه
rabbit U شکار خرگوش کردن
raptatory U لازم برای شکار
raptatorial U لازم برای شکار
chevy U فریاد هنگام شکار
hog dress U بریدن گلوی شکار
predatorial U تغذیه کننده از شکار
foxhounds U تازی مخصوص شکار روباه
open season U فصل مجاز ماهیگیری یا شکار
wood craft U جنگل شناسی از لحاظ شکار
jaeger U علاقمند به شکار مرد شکارچی
master of U سرپرست گروه شکار روباه
foxhunt U باتازی شکار روباه کردن
still hunting U شکار باروش در کمین نشستن
privilegium U حق تقدم در شکار حیوانات اهلی
decoy shooting U شکار به کمک مرغ دام
predacious U شکاری تغذیه کننده از شکار
closed season U فصل منع ماهیگیری یا شکار
to p on any one's preserves U در جای قورق شکار کردن
predaceous U شکاری تغذیه کننده از شکار
to rid to hounds U با تازی شکار روباه کردن
to ride to hounds U با تازی شکار روباه کردن
close season U فصلصید ماهیو شکار در بریتانیا
foxhound U تازی مخصوص شکار روباه
tufter U کسی که شکار را رم میدهد شکارچی
falconers U کسیکه با شاهین شکار میکند
falconer U کسیکه با شاهین شکار میکند
wildfowl U مرغ شکار بخصوص مرغهای ابی
to give the tone U هنگام یافتن رد شکار پارس کشیدن
weigh in U وزن کردن رسمی شکار باتیروکمان
weigh-in U وزن کردن رسمی شکار باتیروکمان
weigh-ins U وزن کردن رسمی شکار باتیروکمان
challenge [of a dog] U پارس سگی [پس از دریافت بوی شکار]
hunting bow U کمان بلند و سنگین برای شکار
stag hunting U شکار اهو با حالت سواره وکمک تازیها
still hunting U روش شکار با تعقیب اهسته بدون کمک سگ
fox-hunting U شکار روباه بطور گروهی با اسب و تازیها
setters U سگی که با خزیدن محل شکار را نشان میدهد
setter U سگی که با خزیدن محل شکار را نشان میدهد
gaze hound U تازی که بیشتر با چشم دنبال شکار می رود تا با بو
buck fever U هیجان شکارچی تازه کار درمقابل شکار
drag hunt U شکار با تازی در مسیری بابوی مصنوعی روباه بخاطرورزش
pass shooting U شکار مرغابی هنگام گذشتن ازبالای موضع شکارچی
wing shooting U شکار یا نشانه روی مرغان شکاری در حال پرواز
fowling piece U تفنگ سبک برای شکار پرنده وحیوان کوچک
small game U پرندگان و حیوانات کوچک که برای تفریح شکار می شوند
flu flu U تیر مخصوص پرواز کوتاه ومستقیم برای شکار پرنده
gamey U دارای بو و مزه گوشت شکار که نزدیک فاسد شدن باشد
hoick U فریاد تازی دار بعلامت اعلام کشف مسیر شکار
floo floo U تیر مخصوص پرواز کوتاه ومستقیم برای شکار پرنده
buck fever U هیجان شکارچی تازه کار دردیدن شکار و خطا رفتن تیر
actaeon U اکتئون نام شکارگری که بدن لخت دیاناالههء شکار و جنگل را دیدوبشکل گوزن درامد
jacklight U ماهیگیری غیرمجاز در شب بکمک نورافکن نورافکن برای شکار غیر مجاز در شب
pigsticking U شکار گراز وحشی با نیزه گراز کشی
give tongue U عوعو کردن در پیدا کردن بوی شکار
bring down U به زمین انداختن حریف انداختن شکار
lurked U در تکاپو بودن درکمین شکار بودن
lurking U در تکاپو بودن درکمین شکار بودن
lurks U در تکاپو بودن درکمین شکار بودن
lurk U در تکاپو بودن درکمین شکار بودن
chase U دنبال کردن شکار کردن
chased U دنبال کردن شکار کردن
chasing U دنبال کردن شکار کردن
chases U دنبال کردن شکار کردن
chace U دنبال کردن شکار کردن
Imperial Silk Hunting Carpet U فرش شکارگاهی ابریشمی درباری [این فرش مربوط به قرن شانزده میلادی بوده و در زمینه حاشیه از صحنه های شکار به همراه گل های شاه عباسی و اسلیمی استفاده شده است.]
hunting design U طرح شکارگاهی [این طرح از زمان صفویه رواج یافته و در آن صحنه های مختلف شکار توسط انسان و یا نزاع حیوانات مختلف نشان داده می شود. منشاء اولیه آن کاشان ذکر شده است.]
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com