Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 21 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
adynamia
U
بی حالی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
packet
U
کامپیوتر مخصوص که داده سریال را از ترمینال آسنکرون به حالی که در امتداد بسته ها
packets
U
کامپیوتر مخصوص که داده سریال را از ترمینال آسنکرون به حالی که در امتداد بسته ها
demonstrator
U
حالی کننده
demonstrators
U
حالی کننده
swapping
U
فعالیتی که در آن داده برنامه از حافظه اصلی به دیسک می رود در حالی که برنامه دیگر آماده اجرا است
inaction
U
بی حالی تنبلی
pipeline
U
اجرای پردازش دستور دوم در حالی که هنوز پردازش اولی تمام نشده است برای سرعت اجرای برنامه
pipelines
U
اجرای پردازش دستور دوم در حالی که هنوز پردازش اولی تمام نشده است برای سرعت اجرای برنامه
apophasis
U
افهار مطلبی درعین حالی که گوینده بی میلی خود را نسبت به افهار ان بیان داشته
get across
U
حالی کردن
inverted camel
U
نوعی چرخش در حالی که پای ازاد مستقیم است
narcosis
U
حالت بی حسی وخواب الودگی بی حالی
passivism
U
رفتاراز روی بی حالی
through thick and thin
U
درهمه حالی
time the essence of the contract
U
مدت در حالی که از اصول اساسی عقد باشد
titular charge daffaires
U
کاردارسفارتخانه در حالی که اختیارات خاص داشته باشد
to bring home
U
حالی کردن
to grind a person in a subject
U
مطلبی راخوب حالی کسی کردن
unease
U
پریشان حالی
get across to
U
حالی کردن
Partial phrase not found.
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com