Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 79 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
innocuously
U
بی انکه گزندی رساند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
harmlessly
U
بی انکه اسیبی رساند
innoxiousness
U
بی گزندی
innocuity
U
بی گزندی
innocuousness
U
بی گزندی
i beg to inform you
U
محترما" به استحضار عالی می رساند
mal
U
خطا نادرست و متقلبانه را می رساند
The sentence doesnt convey the meaning.
U
این جمله معنی رانمی رساند
rough breathing
U
که دردستوریونانی تلفظ شدن حرف اول را می رساند
clean the bases
U
ضربه زدنی که بازیگران درپایگاهها را به پایگاه اصلی می رساند
production run
U
اجرای یک برنامه اصلاح شده که بطور معمول اهدافش راباتمام می رساند
optimum schedule
U
مطلوبترین برنامه اجرائی برنامه ایکه مخارج پروژه رابه حداقل می رساند
one who
U
انکه
whoever
U
هر انکه
he who
U
انکه
that which
U
انکه
or
U
یا انکه
encke
U
انکه
imprimis
U
اول انکه
imprlmis
U
نخست انکه
on one side
<adv.>
U
یکی انکه
ninthly
U
نهم انکه
on the condition that
U
به شرط انکه
seventhly
U
هفتم انکه
tenthly
U
دهم انکه
for one thing
<adv.>
U
یکی انکه
for one thing
U
یکی انکه
that
U
که برای انکه
provided
U
مشروط به انکه
provided
U
بشرط انکه
before
U
پیش انکه
while
U
حال انکه
even if
U
ولو انکه
on the one hand
<adv.>
U
یکی انکه
in the second place
U
دوم انکه
secondly
U
دوم انکه
without his knowing it
U
بدون انکه بداند
his reputed son died
U
انکه پس اوبشمارمیرفت مرد
inoffensively
U
بی انکه زننده باشد
lastly
U
اخر از همه انکه
his reputed son died
U
انکه مشهوربودپسراوست مرد
on cne's own initiative
U
بی انکه کسی گفته باشد
irrelatively
U
بی انکه وابستگی داشته باشد
out of sigt out of mind
U
از دل برود هر انکه از دیده برفت
frothily
U
بی انکه مغزیامعنی داشته باشد
ineffectively
U
بی انکه اثری داشته باشد
for no p reason
U
بی انکه دلیل خاصی داشته باشد
inartistically
U
بی انکه نشان هنراز ان نمایان باشد
numbly
U
بی انکه حس داشته باشد یا تکان خورد
affimable
U
شایسته انکه بطورقطع گفته شود
parathesis
U
پیوند دو واژه بی انکه تغییری درانهاروی دهد
inefficaciously
U
ناسودمندانه بی انکه سودیا فایدهای داشته باشد
affirmance
U
افهارسخنی بقیدراستی وقطعیت بی انکه سوگندی بخورند
pointlessly
U
بی انکه معنی ویژه یا لطفی داشته باشد
orthopaedy
U
معالجه ناخوشی بی انکه دارویی بکار برند
profound gangrene
U
یعنی انکه گوشت زیادی را تباه کرده باشد
permanent set
U
حالت ثابت فلزپس از انکه کارکرده و فشاردیده است
inexorably
U
بی انکه نرم شودیا بلابه کسی گوش دهد
to spray a tree
U
داروی ویژه بردرختی افشاندن تا انکه میکربهای ان کشته شود
to drag in a subject
U
موضوعی رابدون انکه ضرورت داشته باشد بمیان اوردن
tie-ins
U
فروش جنسی بشرط انکه مشتری کالای دیگری را هم بخرد
tie in
U
فروش جنسی بشرط انکه مشتری کالای دیگری را هم بخرد
tie-in
U
فروش جنسی بشرط انکه مشتری کالای دیگری را هم بخرد
sacks
U
حمله کردن به مهاجم پشت خط تجمع پیش از انکه بتواندپاس بدهد
fetch ahead
U
فرایند واکشی یک دستورالعمل قبل از انکه اخرین دستوراجرای ان تمام شود
sack
U
حمله کردن به مهاجم پشت خط تجمع پیش از انکه بتواندپاس بدهد
sacked
U
حمله کردن به مهاجم پشت خط تجمع پیش از انکه بتواندپاس بدهد
forwarding merchant
U
حق الزحمهای دریافت می دارد بدون انکه دروسیله حمل یا پرداخت کرایه شریک باشد
customs of war
U
اداب مربوط به جنگ که بدون انکه قدرت قانونی داشته باشد موردقبول دولتهاست
equitable mortgage
U
بدون انکه موضوع این عمل یاتاسیس صراحتا" یا منجزا"به رهن دلالت داشته باشد
latest event time
U
دیرترین زمانیکه تا ان زمان یک واقعه میتواند اتفاق بیافتد بدون انکه مدت اجرای پروژه طولانی تر گردد
to die a dry death
U
مردن بدون انکه علت مرگ غرق شدن یاکشته شدن باشد
prior possession
U
تصرف به عنوان مالکیت دلیل مالکیت است مگر انکه خلاف ان ثابت شود
push pop stack
U
ثباتی که اطلاعات را ازشمارنده برنامه گرفته ومکانهای ادرس دستورالعمل را بر مبنای "انکه اول رفته اخر خارج شود" ذخیره میکند
academic freedom
آزادی طلاب و محققین در تدریس وتحقیق و نشر افکار خود بدون انکه موسسهای که دراستخدام انند بتواند به انان تعرضی بکند و یا ایشان را درفشار بگذارد
individualism
U
فلسفه اصالت فردیت روش فکری که معتقد به ازاد گذاشتن فرد درجمیع امور و شئون است بدون انکه مصالح جمع این ازادی را محدود کند
misdirection
U
در CL منظوراشتباه قاضی است در موردتفهیم نکات قضایی موضوع برای اعضاء هیات منصفه پیش از انکه وارد شور شوندو این میتواند باعث تجدیدمحاکمه شود
gresham's law
U
پول بد پول خوب را از جریان خارج میکند از دو نوع پول با ارزش قانونی یکسان انکه پشتوانه اش طلاست در جریان می ماند
implied trust
U
امانت فرضی حالتی است که کسی به حکم مندرج در قانون و یاجمع شدن شرایطی که قانون پیش بینی کردن عنوان امین می یابد و یا در موردی مسئول تلقی میشود بدون انکه شخصا" به این امرتمایل داشته باشد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com