English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
agreed value policy U بیمه نامه با ارزش توافق شده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
valued policy U بیمه نامه با ارزش معین
unvalued policy U بیمه نامه ارزش گذاری نشده
valued policy U بیمه نامه دریایی که در ان مبلغ بیمه دقیقا" تعیین و ذکر میشود
accomodation line قبول یک نوع خطر به وسیله بیمه گزار وقتی با بیمه نامه های دیگری همراه است
policy U بیمه نامه ورقه بیمه
policies U بیمه نامه ورقه بیمه
insured value U ارزش بیمه شده
insurance policy U بیمه نامه
insurance policies U بیمه نامه
policies U بیمه نامه
policy U بیمه نامه
contract note U سند مقاطعه توافق نامه
mixed policy U بیمه نامه مختلط
covering note U بیمه نامه موقت
comprehensive insurance policy U بیمه نامه جامع
open policy U بیمه نامه باز
blanket policy U بیمه نامه جامع
cover note U گواهی بیمه نامه
open cover U بیمه نامه باز
cover note U بیمه نامه موقت
policy holder U دارنده بیمه نامه
blanket policy U بیمه نامه کلی
floating policy U بیمه نامه متغیر
all risk insurance policy U بیمه نامه تمام خطر
time policy U بیمه نامه مدت دار
bearer policy U بیمه نامه بدون نام
open policy U بیمه نامه قابل تغییر
accountable mail U پست یا نامه سفارشی و بیمه شده
underwrite policy U بیمه نامه را فهر نویسی کردن
time policy U بیمه نامه دریایی با مدت محدود
blanket policy U بیمه نامه ایکه همه اقلام را در برمیگیرد
average clause U عبارتی که در بیمه نامه دریایی درج میشود و حاکی از ان است که برخی از کالاهااز شمول این خسارت خارج میباشد
We have agreed in princeple . U درکل توافق کرده ایم ( توافق درکلیات )
self insurance U بیمه شدگی توسط خویشتن بیمه شدن پیش خود
enewal of contract by tacit agreement U تجدید توافق بر اساس توافق ضمنی
excess loss cover U بیمه مجدد ان قسمت از زیان که بیش از مقدار بیمه شده قبلی است
continuation clause U مادهای که درقرارداد بیمه ذکر گردیده وبراساس ان قراداد بیمه تمدیدمی گردد
exclusion clause U مادهای از قرارداد بیمه که در ان مواردی که مشمول بیمه نمیگردد ذکر شده است
open policy U بیمه نامهای که در ان قیمت کالای بیمه شده معین نشده ودر وقت تلف شدن تعیین میشود
reassurances U بیمه اتکایی بیمه ثانوی
reassurance U بیمه اتکایی بیمه ثانوی
book value U ارزش هر شیی برحسب انچه دردفترحساب نشان داده شود ارزش سهام طبق دفاتر
ad valorem U به نسبت ارزش کالا براساس ارزش
neoclassical theory of value U تئوری ارزش نئوکلاسیک .براساس این نظریه ارزش یک کالا براثر تداخل عرضه وتقاضا برای کالای مورد نظربدست می اید
value added U قیمت یا ارزش افزوده شده قیمت یک محصول در بازاربدون توجه به ارزش مواداولیه یی که در تولید ان به کار رفته است
end U با ارزش ترین رقم که درکم ارزش ترین محل اضافه شود. در محاسبات BCD
ended U با ارزش ترین رقم که درکم ارزش ترین محل اضافه شود. در محاسبات BCD
ends U با ارزش ترین رقم که درکم ارزش ترین محل اضافه شود. در محاسبات BCD
axiological U وابسته به ارزش ها یا علم ارزش ها
no par value U بدون ارزش واقعی بی ارزش
capital gain U منافع حاصل از فروش یاتعویض اقلام دارایی به قیمتی بیش از ارزش دفتری اضافه ارزش سرمایه سرمایه باز یافته
c & f U قیمت کالا وهزینه حمل ان بدون بیمه دریایی و تولید کننده پس ازتسلیم کالا به شرکت کشتیرانی و پرداخت هزینه حمل از خودسلب مسئولیت میکند و حق بیمه تا مقصد به عهده خریدار است
post script U مطلبی که در هنگام تهیه نامه فراموش شده و بعدا درذیل نامه ذکر میگردد
letter of intent U تمایل نامه نامه علاقه مندی به انجام معامله
pourparler U جلسه غیررسمی برای مذاکره در اطراف عهد نامه یا موافقت نامه تبادل نظر کردن
pourparley U جلسه غیررسمی برای مذاکره در اطراف عهد نامه یا موافقت نامه تبادل نظر کردن
cryptoparts U بخشهای یک نامه رمز قسمتهای رمزی نامه
carries U با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
carry U با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
carried U با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
carrying U با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
libels U هجو نامه یا توهین نامه افترا
libelling U هجو نامه یا توهین نامه افترا
libeled U هجو نامه یا توهین نامه افترا
libel U هجو نامه یا توهین نامه افترا
libelled U هجو نامه یا توهین نامه افترا
libeling U هجو نامه یا توهین نامه افترا
currency devaluation U کاهش رسمی ارزش پول تضعیف ارزش پول
certificate U رضایت نامه شهادت نامه
credential U گواهی نامه اعتبار نامه
written agreement U موافقت نامه پیمان نامه
certificates U رضایت نامه شهادت نامه
affidavits U شهادت نامه قسم نامه
to a. letter U روی نامه عنوان نوشتن نامه نوشتن کاغذی رابعنوان
testacy U دارای وصیت نامه بودن نگارش وصیت نامه
rapport U توافق
analogies U توافق
analogy U توافق
accommodations U توافق
accommodation U توافق
settlements U توافق
agreement U توافق
settlement U توافق
concord U توافق
to come to an understanding U توافق
consent U توافق
band U توافق
bands U توافق
commensurableness U توافق
coincidence U توافق
conciliation U توافق
consented U توافق
consenting U توافق
consents U توافق
adaptation U توافق
adaptations U توافق
consistency U توافق
concert U توافق
keeping U توافق
maladapted U بی توافق
concerts U توافق
agreements U توافق
coincidences U توافق
commensurability U توافق
concurrence U توافق
accords U توافق
accorded U توافق
concent U توافق
accord U توافق
consonance U توافق صدا
correspondence principle U اصل توافق
deal U توافق تجاری
adaptations U توافق سازش
disconformity U عدم توافق
accompt U سازگاری توافق
disagreements U عدم توافق
adaptation U توافق سازش
deals U توافق تجاری
disagreement U عدم توافق
adhesion U همبستگی توافق
dissidence U عدم توافق
maladjusted U بی توافق دژسازگار
adaptable U قابل توافق
maladjustment U عدم توافق
discordance U عدم توافق
maladjustments U عدم توافق
adaptability U توافق سازگاری
plea agreement U توافق مدافعه
agreement of arguments U توافق نشانوندها
agreement coefficient U ضریب توافق
accordance U وفق توافق
consensus U توافق عام
conconancy U توافق صدا
breach U خطای رد یک توافق
breached U خطای رد یک توافق
compromiser U توافق کار
synesis U توافق معانی
arbitration agreement U توافق بر حکمیت
harmonometer U توافق سنج
reciprocal agreement U توافق دو جانبه
inadaptable U توافق ندادنی
maladaptation U عدم توافق
inconsonantly U باعدم توافق
mutual agreement U توافق طرفین
his painting lacked repose U نقاشی وی توافق
consistency U توافق سازگاری
give-and-take U آماده به توافق
collective agreement U توافق جمعی
speaking with prosecutor U توافق باشاکی
breaches U خطای رد یک توافق
master agreement U توافق اولیه
frame agreement U توافق اولیه
basic agreement U توافق اولیه
concordat U توافق دوستانه
adaptiveness U قوه توافق
adaption U توافق سازش
reach an agreement U به توافق رسیدن
adaptableness U قابلیت توافق
conformable U قابل توافق
conformation U سازش توافق
consistence U توافق سازگاری
skeleton agreement U توافق اولیه
modus vivendi U توافق موقت
outline agreement U توافق اولیه
disparities U عدم توافق
inharmoniousness U عدم توافق
disparity U عدم توافق
understandings U توافق تظر
understanding U توافق تظر
unilateral agreement U توافق یک جانبه
variance U مغایرت عدم توافق
discordantly U از روی عدم توافق
inconsonance U عدم توافق ناهماهنگی
approves U توافق در مورد چیزی
approve U توافق در مورد چیزی
consensus U توافق ورضایت عمومی
adaptability U قابلیت توافق و سازش
approving U توافق در مورد چیزی
come to an agreement U توافق حاصل کردن
compromises U توافق مصالحه کردن
compromising U توافق مصالحه کردن
master agreement U چهارچوب توافق [حقوق]
agreements U معاهده و مقاطعهء توافق
abidance U رفتار برطبق توافق
odds U عدم توافق مغایرت
conventionalization U توافق با ایین و رسوم
compromise U توافق مصالحه کردن
settlements U حل و فصل توافق بنگاه
agreement U معاهده و مقاطعهء توافق
outline agreement U چهارچوب توافق [حقوق]
skeleton agreement U چهارچوب توافق [حقوق]
meet someone half-way <idiom> U به توافق رسیدن با کسی
plea bargain U توافق مدافعه [حقوق]
basic agreement U چهارچوب توافق [حقوق]
frame agreement U چهارچوب توافق [حقوق]
settlement U حل و فصل توافق بنگاه
insurance permium U حق بیمه
premiums U حق بیمه
premium U حق بیمه
insurer U بیمه گر
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com