English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
all risk insurance U بیمه تمام حوادث
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
accident insurance U بیمه حوادث
all risk insurance policy U بیمه نامه تمام خطر
voyage policy U بیمه کشتی در تمام مدت یک سفر
valued policy U بیمه نامه دریایی که در ان مبلغ بیمه دقیقا" تعیین و ذکر میشود
self insurance U بیمه شدگی توسط خویشتن بیمه شدن پیش خود
continuation clause U مادهای که درقرارداد بیمه ذکر گردیده وبراساس ان قراداد بیمه تمدیدمی گردد
exclusion clause U مادهای از قرارداد بیمه که در ان مواردی که مشمول بیمه نمیگردد ذکر شده است
excess loss cover U بیمه مجدد ان قسمت از زیان که بیش از مقدار بیمه شده قبلی است
accomodation line قبول یک نوع خطر به وسیله بیمه گزار وقتی با بیمه نامه های دیگری همراه است
open policy U بیمه نامهای که در ان قیمت کالای بیمه شده معین نشده ودر وقت تلف شدن تعیین میشود
policy U بیمه نامه ورقه بیمه
policies U بیمه نامه ورقه بیمه
reassurance U بیمه اتکایی بیمه ثانوی
reassurances U بیمه اتکایی بیمه ثانوی
meteorgraph U حوادث جوی
sequence of events U رشته حوادث
goings on U اتفاقات حوادث
natural disaster U حوادث طبیعی بد
the course of events U جریان حوادث
accident prevention U پیشگیری از حوادث
eventfully U با داشتن حوادث و اتفاقات
meteoric phenomena U رویداها یا حوادث جوی
current of everts U روش یا جریان حوادث
march of events U جریان یا سیر حوادث
incidence rate U میزان حوادث و تصادفات
accident ambulance U اتومبیل اضطراری برای حوادث
acts of God U قوه جابره حوادث غیرمترقبه
dopester U پیش بینی حوادث سیاسی
natural phenomena U حوادث طبیعی تجلیات طبیعت
The situation is fI'lled with impending troubles (incidents). U اوضاع آبستن حوادث است
act of God U قوه جابره حوادث غیرمترقبه
c & f U قیمت کالا وهزینه حمل ان بدون بیمه دریایی و تولید کننده پس ازتسلیم کالا به شرکت کشتیرانی و پرداخت هزینه حمل از خودسلب مسئولیت میکند و حق بیمه تا مقصد به عهده خریدار است
forecasts U پیش بینی وضع هوا یا حوادث
forecasted U پیش بینی وضع هوا یا حوادث
forecast U پیش بینی وضع هوا یا حوادث
fatidic U وابسته به پیش گویی حوادث و وقایع
adventure درمعرض مخاطره گذاشتن دستخوش حوادث کردن
underplot U یک سلسله حوادث تبعی و عرفی نمایش توط ئه
adventures U : درمعرض مخاطره گذاشتن دستخوش حوادث کردن
scripts U ساختار الگو گونه برای نمایش ترتیب حوادث
acts of God U حوادث ناگهانی و غیر قابل پیش بینی طبیعی
act of God U حوادث ناگهانی و غیر قابل پیش بینی طبیعی
beta software U نرم افزاری که هنوز تمام آزمایش ها رویش تمام نشده و ممکن است هنوز مشکل داشته باشد
terminates U تمام شدن تمام کردن
terminated U تمام شدن تمام کردن
terminate U تمام شدن تمام کردن
floating fender U زنجیر شناوری که به فاصلههای معینی از یک کانال نصب میشود تا در موقع حوادث ازان استفاده شود
tragicomic U حاوی حوادث حزن اور وخنده اور
adobe type manager U استاندارد برای نوشتارهایی که اندازه شان قابل تغییر است که توسط System Apple و Windows Microsoft برای تقریبا تمام اندازه ها و قابل چاپ روی تمام چاپگرها ایجاد شده است
raster U سیستم اسکن کردن تمام صفحه نمایش CRT تمام صفحه , پیش نمایش CRT با یک اشعه تصویر با حرکت افقی روی آن و حرکت به پایین در انتهای هر خط
insurance U بیمه
underwriter U بیمه گر
level premium U حق بیمه
assurer U بیمه گر
aids to trade U بیمه
premium U حق بیمه
insurance U حق بیمه
premiums U حق بیمه
insurance permium U حق بیمه
insurance premium U حق بیمه
assurance U بیمه
assurances U بیمه
insurers U بیمه گر
insurer, underwriter U بیمه گر
cost,insurance,freight and exchange(cif& U بیمه
underwriters U بیمه گر
insurer U بیمه گر
lapped U یک دور کامل زمین اسبدوانی تمام کردن یک دور اسبدوانی رسیدن به اسب جلویی تمام کردن یک دور
lap U یک دور کامل زمین اسبدوانی تمام کردن یک دور اسبدوانی رسیدن به اسب جلویی تمام کردن یک دور
beneficial occupancy U اشغال ساختمان نیمه تمام استفاده از ساختمان نیمه تمام
life insurance U بیمه عمر
health insurance U بیمه بهداشت
health insurance U بیمه تندرستی
insurance agent U نماینده بیمه
health insurance U بیمه بهداشتی
life insurance U بیمه زندگی
insurance broker U دلال بیمه
insurance certificate U بیمه اتکایی
insurance certificate U گواهی بیمه
to u. a policy of insurance U سند بیمه
insurance company U شرکت بیمه
leading insurer U بیمه گر اصلی
insurance certificate U بیمه مشترک
insurance agent U عامل بیمه
accident insurance U بیمه تصادفات
insurance cover U پوشش بیمه
assured U بیمه شده
hull insurance U بیمه بدنه
assurances U بیمه عمر
insured, policy holder U بیمه شده
national insurance U بیمه اجتماعی
national insurance U بیمه ملی
assure U بیمه کردن
insurable U قابل بیمه
joint insurance U بیمه اشتراکی
industrial insurance U بیمه صنعتی
insurability U بیمه برداری
insurable U بیمه شدنی
assures U بیمه کردن
insurant U بیمه گذار
assuring U بیمه کردن
assurance U بیمه عمر
insurance broker U واسطه بیمه
wagering policy U بیمه قماری
unemployment insurance U بیمه بیکاری
assurance U گستاخی بیمه
assured U بیمه گزار
life assurance U بیمه عمر
life assurance U بیمه جان
insurable U بیمه کردنی
insurance policy U سند بیمه
liability insurance U بیمه بدهی
credit insurance U بیمه اعتبار
reinsurer U بیمه گر اتکائی
liability insurance U بیمه تعهدی
actuaries U کارشناس بیمه
actuaries U متخصص بیمه
contingency insurance U بیمه احتیاطی
actuary U کارشناس بیمه
actuary U متخصص بیمه
insured U بیمه شونده
insured U بیمه شده
fire insurance U بیمه حریق
employer's liability insurance company U شرکت بیمه
policy holder U دارنده بیمه
insured U بیمه گذار
property insurance U بیمه دارائی
pension insurance U بیمه بازنشستگی
old age insurance U بیمه بازنشستگی
insure U بیمه کردن
reinsurance U بیمه مجدد
reinsurance U بیمه اتکایی
reinsurance U بیمه اتکائی
deductible U فرانشیز بیمه
marine insurance U بیمه بحری
marine insurance U بیمه دریایی
assurable U بیمه کردنی
insurance policies U قرارداد بیمه
cargo insurance U بیمه محموله
cargo insurance U بیمه بار
cargo insurance U بیمه محمولات
insurance U پول بیمه
premiums U مبلغ بیمه
premiums U وثیقه حق بیمه
insurance policies U سند بیمه
insurance policies U بیمه نامه
assurer U بیمه کننده
insurance policy U بیمه نامه
insurance policy U قرارداد بیمه
assurances U گستاخی بیمه
blanket insurance U بیمه کلی
term insurance U بیمه موقت
premium U مبلغ بیمه
class d allotment U کسورات بیمه
social insurance U بیمه اجتماعی
co insurance U بیمه مشترک
policies U بیمه نامه
comprehensive insurance U بیمه جامع
coinsurance U بیمه اتکایی
policy U بیمه نامه
comprehensive insurance U بیمه کامل
coinsurance U بیمه مشترک
premium U وثیقه حق بیمه
panoramas U تمام نما اینه تمام نما
panorama U تمام نما اینه تمام نما
full track U تمام شنی خودرو تمام شنی
professional liability insurance U بیمه تعهدات شغلی
open policy U بیمه نامه باز
policy holder U دارنده بیمه نامه
proposal form U فرم درخواست بیمه
open cover U بیمه نامه باز
ordinary life insurance U بیمه عمر عادی
public liability insurance U بیمه تعهدات عمومی
dole U حق بیمه ایام بیکاری
insured value U ارزش بیمه شده
third party insurance U بیمه شخص ثالث
insure U بیمه بدست اوردن
re assurance policy U قرارداد بیمه اتکایی
reinsure U دوباره بیمه کردن
marine insurance U بیمه حمل دریایی
socialized medicine U بیمه پزشکی همگانی
reasure U دوباره بیمه کردن
mixed policy U بیمه نامه مختلط
prohibited risk U خطر بیمه نشدنی
endowment assurance U بیمه عمر مختلط
floating policy U بیمه نامه متغیر
contingency cover U بیمه حمل احتیاطی
comprehensive insurance policy U بیمه نامه جامع
covering note U بیمه نامه موقت
coinsure U بیمه اتکایی کردن
claim of insurance U ادعای اخذ بیمه
cif U بیمه و هزینه حمل
I want full insurance. من با بیمه کامل میخواهم.
blanket policy U بیمه نامه جامع
cover note U بیمه نامه موقت
cover note U گواهی بیمه نامه
cover note U گواهی پوشش بیمه
to be privately insured U بیمه خصوصی داشتن
to have private insurance [cover] U بیمه خصوصی داشتن
average U متوسط خسارت در بیمه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com