Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 86 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
dermatosis
U
بیماریهای پوستی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
social disease
U
بیماریهای مقاربتی بیماریهای شایع در اجتماع
dermoid
U
دارای ساختمان پوستی وبافتهای زیر پوستی
dermoidal
U
دارای ساختمان پوستی وبافتهای زیر پوستی
tropical sore
U
لیشمانیوز پوستی
[پزشکی]
[نوعی بیماری پوستی]
oriental sore
U
لیشمانیوز پوستی
[پزشکی]
[نوعی بیماری پوستی]
cutaneous leishmaniasis
U
لیشمانیوز پوستی
[پزشکی]
[نوعی بیماری پوستی]
chiclero's ulcer
U
لیشمانیوز پوستی
[پزشکی]
[نوعی بیماری پوستی]
chiclero ulcer
U
لیشمانیوز پوستی
[پزشکی]
[نوعی بیماری پوستی]
venereal diseases
U
بیماریهای امیزشی
pediatrician
U
ویژه گر بیماریهای کودکان
general practitioner
U
پزشک بیماریهای عمومی
gynecologist
U
متخصص بیماریهای زنان
osteopaths
U
متخصص بیماریهای استخوان
osteopath
U
متخصص بیماریهای استخوان
virosis
U
ابتلا به بیماریهای ویروسی
venereology
U
پزشکی بیماریهای امیزشی
venereologist
U
ویژه گر بیماریهای امیزشی یامقاربتی
urologist
U
ویژه گر بیماریهای دستگاه ادرار
gastroenterologist
U
متخصص بیماریهای معده وروده
otolaryngology
U
رشته بیماریهای گوش و گلو و بینی
tetter
U
بیماریهای تاول دار پوست مثل زرد زخم
big heads
U
انواع بیماریهای دامی که نشان آن آماس سر وگردن است
big head
U
انواع بیماریهای دامی که نشان آن آماس سر وگردن است
endodontia
U
شاخهای از دندانپزشکی که درباره بیماریهای حفره میانی دندان بحث میکند
endodontics
U
شاخهای از دندانپزشکی که درباره بیماریهای حفره میانی دندان بحث میکند
eliza
U
برنامهای که مباحثه یک بیمار را بایک متخصص بیماریهای دماغی شبیه سازی میکند
dermal
U
پوستی
pergameneous
U
پوستی
pelting
U
پوستی
tegumental
U
پوستی
integumentary
U
پوستی
barky
U
پوستی
cortical
U
پوستی
corticated
U
پوستی
crustal
U
پوستی
cutaneous
U
پوستی
corticate
U
پوستی
cutaneous sense
U
حس پوستی
skinny
U
پوستی
dermatic
U
پوستی
dermatoid
U
پوستی
parchmenty
U
پوستی
subcutaneous
U
زیر پوستی
skins
U
پوست پوستی
skinning
U
پوست پوستی
transcutaneal
U
ماوراء پوستی
transcutaneal
U
ورا پوستی
transcutaneous
U
ماوراء پوستی
skinned
U
پوست پوستی
skin
U
پوست پوستی
percutaneous
U
زیر پوستی
pell
U
طومار پوستی
dermal senses
U
احساسهای پوستی
hypodermal
U
زیر پوستی
intradermal
U
درون پوستی
intradermic
U
درون پوستی
parchment paper
U
کاغذ پوستی
busbies
U
یکجور کلاه پوستی
papilloma
U
ورم یا برامدگیهای پوستی
busby
U
یکجور کلاه پوستی
haptics
U
علم حواس پوستی
cutaneous pupillary reflex
U
بازتاب پوستی مردمک
dermatology
U
مبحث امراض پوستی
endermic
U
ازراه پوستی از ورا پوست
favus
U
نوعی بیماری پوستی قارچی واگیردار
chiclero's ulcer
U
سالک
[پزشکی]
[نوعی بیماری پوستی]
chiclero ulcer
U
سالک
[پزشکی]
[نوعی بیماری پوستی]
oriental sore
U
سالک
[پزشکی]
[نوعی بیماری پوستی]
cutaneous leishmaniasis
U
سالک
[پزشکی]
[نوعی بیماری پوستی]
tropical sore
U
سالک
[پزشکی]
[نوعی بیماری پوستی]
leishmaniosis
U
سالک
[پزشکی]
[نوعی بیماری پوستی]
pergameneous
U
مانند پوستی که برای نوشتن بکارمیرود
leishmaniosis
U
لیشمانیوز
[پزشکی]
[نوعی بیماری پوستی]
bill of health
U
گواهی نامهای که هنگام حرکت کشتی پس ازمعاینه کشتی از لحاظ بیماریهای مسری به ناخداداده میشود
to slit hide into thongs
U
پوستی را بریده تسمههای باریک ازان دراوردن
whitleather
U
پوستی که با زاج انرا خوراک داده باشند
Boer
U
سفید پوستی که نیاکانش در قرن هفدهم از هلند کوچ کردند
Boers
U
سفید پوستی که نیاکانش در قرن هفدهم از هلند کوچ کردند
acanthosisnigricans
U
بیماری نادر پوستی که پوست میانی هیپرتروپی وپیگمانتاسیون پیدا مینماید
quarantined
U
در موارد ذیل درCL مورد استفاده است زن بیوه پنجاه روز از مرگ شوهر فرصت دارد که بادریافت جهیزیه و حق الارث خود از منزل خارج شود مدت قرنطینه کشتیهایی که ازکشورهای الوده به بیماریهای واگیر می ایندپنجاه perch از زمین
quarantines
U
در موارد ذیل درCL مورد استفاده است زن بیوه پنجاه روز از مرگ شوهر فرصت دارد که بادریافت جهیزیه و حق الارث خود از منزل خارج شود مدت قرنطینه کشتیهایی که ازکشورهای الوده به بیماریهای واگیر می ایندپنجاه perch از زمین
quarantine
U
در موارد ذیل درCL مورد استفاده است زن بیوه پنجاه روز از مرگ شوهر فرصت دارد که بادریافت جهیزیه و حق الارث خود از منزل خارج شود مدت قرنطینه کشتیهایی که ازکشورهای الوده به بیماریهای واگیر می ایندپنجاه perch از زمین
quarantining
U
در موارد ذیل درCL مورد استفاده است زن بیوه پنجاه روز از مرگ شوهر فرصت دارد که بادریافت جهیزیه و حق الارث خود از منزل خارج شود مدت قرنطینه کشتیهایی که ازکشورهای الوده به بیماریهای واگیر می ایندپنجاه perch از زمین
magnetic skin effect
U
جابجایی فوران مغناطیسی اثر پوستی مغناطیسی
hypodermic injection
U
تزریق زیر جلدی تزریق پوستی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com