Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
Over 1,000 pirate discs were seized during the raid.
U
بیش از ۱۰۰۰ سی دی بدون اجازه ناشر چاپ شده در حمله پلیس ضبط و توقیف شد.
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
pirates
U
بدون اجازه ناشر یا صاحب حق طبع چاپ کردن
pirated
U
بدون اجازه ناشر یا صاحب حق طبع چاپ کردن
pirate
U
بدون اجازه ناشر یا صاحب حق طبع چاپ کردن
pirating
U
بدون اجازه ناشر یا صاحب حق طبع چاپ کردن
authorization to copy
U
اجازه ناشر نرم افزار به کاربر برای کپی کردن از برنامه در تعدادی معین
bust
[colloquial]
U
حمله ناگهانی پلیس
round-up
U
حمله ناگهانی پلیس
police raid
U
حمله ناگهانی پلیس
large scale raid
U
حمله ناگهانی تعداد زیاد پلیس
inofficial
U
بدون اجازه
awol
U
غایب بدون اجازه
absent without leave
U
نهستی بدون اجازه
intrusion
U
دخول سرزده و بدون اجازه
intrusions
U
دخول سرزده و بدون اجازه
she doesnt even cough without her husband s permission(consent)
U
بدون اجازه شوهرش آب نمی خورد
intruders
U
کسیکه سرزده یا بدون اجازه وارد شود
to commandeer something
U
چیزی را
[بدون اجازه]
برای خود برداشتن
intruder
U
کسیکه سرزده یا بدون اجازه وارد شود
secure system
U
سیستمی که بدون اجازه قابل دستیابی نیست
scavenging
U
جستجو و دستیابی به پایگاه داده بدون اجازه
protects
U
محل حافظه که قابل تغییر یا دستیابی بدون اجازه نیست
protecting
U
محل حافظه که قابل تغییر یا دستیابی بدون اجازه نیست
protect
U
محل حافظه که قابل تغییر یا دستیابی بدون اجازه نیست
I'd like to change some 1000 euro.
میخواهم ۱۰۰۰ یورو را تبدیل کنم.
policing district
U
ایستگاه پلیس
[در منطقه ای که پلیس پاسخگو باشد]
precinct
[American E]
U
ایستگاه پلیس
[در منطقه ای که پلیس پاسخگو باشد]
police district
U
ایستگاه پلیس
[در منطقه ای که پلیس پاسخگو باشد]
district
U
ایستگاه پلیس
[در منطقه ای که پلیس پاسخگو باشد]
protection
U
عملی که مانع کپی گرفتن از دادههای محرمانه افراد بدون اجازه میشود.
licences
U
اجازه از یک تولید کننده به دیگری برای کپی کردن محصولات بدون پرداخت مبلغی
licence
U
اجازه از یک تولید کننده به دیگری برای کپی کردن محصولات بدون پرداخت مبلغی
licenses
U
اجازه از یک تولید کننده به دیگری برای کپی کردن محصولات بدون پرداخت مبلغی
extensibility
U
کیفیتی که اجازه میدهد بتن بدون ترک خوردن تغییر شکل کششی راتحمل کند
mush
U
افزایش ناگهانی زاویه حمله بدون شتاب قائم انی متعاقب که از اندازه حرکت در امتدادمسیر اصلی ناشی میشود
drop
U
دستور برنامه ازکاربر یا خطایی که با عث توقف برنامه بدون اجازه ترسیم میشود
drops
U
دستور برنامه ازکاربر یا خطایی که با عث توقف برنامه بدون اجازه ترسیم میشود
dropping
U
دستور برنامه ازکاربر یا خطایی که با عث توقف برنامه بدون اجازه ترسیم میشود
dropped
U
دستور برنامه ازکاربر یا خطایی که با عث توقف برنامه بدون اجازه ترسیم میشود
habeas corpus
U
حکم توقیف از طرف دادگاه باذکر دلایل توقیف
piracy
U
چاپ کردن تالیف دیگری بدون اجازه تقلید غیر قانونی اثر دیگری privateer
re attachment
U
در مورد کسی که قبلا" توقیف شده بوده وبه علتی بدون تعیین تاریخ دقیق ازاد شده بوده است die sine
under restraint
U
در توقیف تحت توقیف د ربند
communication
U
بافری در گیرنده که به یک وسیله جانبی کند اجازه قبول داده از یک وسیله جانبی سریع میدهد بدون کم کردن سرعت
publisher
U
ناشر
publicist
U
ناشر
publicists
U
ناشر
publishers
U
ناشر
trojan horse
U
برنامه وارد شده در سیستم توسط سک شخص کلاهبردار. یک تابع نامناسب انجام میدهد درحین کپی کردن اطلاعات در فایل با اولویت کمتر که از آن پس آن شخص بدون اجازه کاربر به آن دسترسی خواهد داشت
velimirovic attack
U
حمله ولیمیروویچ در حمله سوزین از دفاع سیسیلی شطرنج
hysterics
U
حمله خنده غیر قابل کنترل حمله گریه
counter riposte
U
حمله شمشیرباز پس از دفع حمله متقابل حریف
software publisher
U
ناشر نرم افزار
light emitting diode
U
دیود ناشر نوری
bank of issue
U
بانک ناشر اسکناس
conduits
U
ناشر غیرانتفاعی نرم افزاراموزشی
conduit
U
ناشر غیرانتفاعی نرم افزاراموزشی
vortex breakdown/brust
U
جدایی ناگهانی جریانهای حلقوی از لبه حمله بالهای دلتا در زاویه حمله معین که واماندگی این نوع بالها رانشان میدهد
rio treaty
U
اکوادور ونیکاراگوئه به سال 7491 که به موجب ان در صورت حمله به یک از کشورهای امریکایی همه کشورهای دیگر حق حمله مسلحانه را دارند
flat
U
برنامه پایگاه داده که به دادههای رابط های اجازه نمیدهند. و فقط اجازه ذخیره داده در یک فایل میدهد
flattest
U
برنامه پایگاه داده که به دادههای رابط های اجازه نمیدهند. و فقط اجازه ذخیره داده در یک فایل میدهد
hysterogenic
U
حمله تشنجی شبیه حمله
ond shot
U
بیک حمله دریک حمله
hysteroid
U
حمله تشنجی شبیه حمله
clearance
U
اجازه ترخیص اجازه نامه
ATC
U
مجوز ناشر نرم افزار به کاربر برای گرفتن چندین کپی از برنامه
emulation
U
رفتار یک چاپگر یا کامپیوتر که دقیقاگ مشابه دیگری باشد و به برنامههای مشابه اجازه اجرا و به دادههای مشابه اجازه پردازش می دهند
informally
U
بدون تشریفات بدون رعایت مراسم اداری یا قانونی
without any reservation
U
بدون هیچ قید وشرط بدون استثنا مطلقا
led
U
یک واحد نمایش الفبا عددی متداول که هر گاه با ولتاژبه خصوصی تغذیه شود می درخشد دیود ناشر نور
prior admission
U
اجازه پرواز قبلی هوایی اجازه عبور قبلی
unformed
U
بدون شکل منظم هندسی بدون سازمان
front line
U
خط حمله خط حمله یادفاع
flattest
U
ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
flat
U
ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
of no interest
U
بدون اهمیت
[بدون جلب توجه]
independently
U
آزاد یا بدون کنترل یا بدون اتصال
target date
U
زمان حمله به هدف یا تاریخ حمله به هدف
Taoism
U
روش فکری منسوب به lao-tseفیلسوف چینی که مبتنی است بر اداره مملکت بدون وجوددولت و بدون اعمال فرمها واشکال خاص حکومت
gendarmes
U
پلیس
constable
U
پلیس
bobbies
U
پلیس
constables
U
پلیس
bobby
U
پلیس
gendarme
U
پلیس
guard dog
U
سگ پلیس
german shepherd
U
سگ پلیس
police dog
U
سگ پلیس
K9
[canine]
U
سگ پلیس
polices
U
پلیس
cop
U
پلیس
cops
U
پلیس
police
U
پلیس
policed
U
پلیس
parataxis
U
مرتب شدن بدون ربط منطقی توالی دو عبارت یا جمله بدون ربط یا عوامل دستوری دیگر
lynch law
U
مجازات بدون دادرسی که مردم از پیش خود معین کنند, مجازات مجرمین بدون رسیدگی قضایی وقانونی
road guard
U
پلیس راه
vice squads
U
جوخه پلیس
police forces
U
نیروی پلیس
police forces
U
دادگاه پلیس
battle lights
U
چراغ پلیس
police force
U
دادگاه پلیس
police stations
U
مرکز پلیس
police station
U
ایستگاه پلیس
shore patrol
U
پلیس ساحلی
police station
U
مرکز پلیس
police stations
U
ایستگاه پلیس
Interpol
U
پلیس بینالمللی
patrolmen
U
پلیس گشتی
patrolman
U
پلیس گشتی
border police
U
پلیس مرزبانی
police force
U
نیروی پلیس
border guard
U
پلیس مرزبانی
frontier police
U
پلیس مرزبانی
vice squad
U
جوخه پلیس
police officer
U
افسر پلیس
flatfoot
U
پلیس گشتی
police office
U
پاسگاه پلیس
police calls
U
استمداد پلیس
plainclothesman
U
پلیس مخفی
patrol wagon
U
اتومبیل پلیس
paddywagon
U
اتومبیل پلیس
police officers
U
مامور پلیس
police officers
U
افسر پلیس
policemen
U
مامور پلیس
policeman
U
مامور پلیس
local building inspector
U
پلیس ساختمان
police officer
U
مامور پلیس
runners
U
افسر پلیس
runner
U
افسر پلیس
police power
U
نیروی پلیس
police power
U
دادگاه پلیس
police reporter
U
مخبر پلیس
achylous
U
بدون کیلوس بدون قیلوس
unbranched
U
بدون انشعاب بدون شعبه
offhand
U
بدون مقدمه بدون تهیه
unstressed
U
بدون اضطراب بدون کشش
black Maria
U
اتومبیل گشتی پلیس
The police held the crowd back.
U
پلیس جمعیت را عقب زد
filth
[British E]
U
پلیس
[اصطلاح روزمره]
rozzer
[British E]
U
پلیس
[اصطلاح روزمره]
cop
U
پلیس
[اصطلاح روزمره]
turn over to the police
U
تحویل پلیس دادن
black Marias
U
اتومبیل گشتی پلیس
peelers
U
اسباب پوست کن پلیس
peeler
U
اسباب پوست کن پلیس
posse comitatus
U
دسته افراد پلیس
under police surveillance
U
تحت نظر پلیس
The police stopped me.
U
پلیس جلویم را گرفت
constableship
U
وفیفه یا رتبه پلیس
raid
U
ورود ناگهانی پلیس
raided
U
ورود ناگهانی پلیس
raiding
U
ورود ناگهانی پلیس
mountie
U
پلیس سوار کانادا
give in charge
U
تحویل پلیس دادن
bust
[colloquial]
U
ورود ناگهانی پلیس
round-up
U
ورود ناگهانی پلیس
police raid
U
ورود ناگهانی پلیس
shore patrol
U
پلیس نیروی دریایی
raids
U
ورود ناگهانی پلیس
posse
U
دسته افراد پلیس جماعت
posses
U
دسته افراد پلیس جماعت
squad car
U
اتومبیل پلیس مجهز به فرستنده
gestapo
U
گشتاپو سازمان پلیس مخفی
give a person in charge
U
کسی را تحویل پلیس دادن
pig
[American E]
U
پلیس
[اصطلاح تحقیر آمیز]
squad cars
U
اتومبیل پلیس مجهز به فرستنده
Please call the police.
لطفا پلیس را خبر کنید.
concierges
U
پلیس محافظ درب ورودی
concierge
U
پلیس محافظ درب ورودی
patches
U
تصحیح کوچک در نرم افزار توسط کاربر در ساختار ناشر نرم افزار
patch
U
تصحیح کوچک در نرم افزار توسط کاربر در ساختار ناشر نرم افزار
policed
U
مامورین شهربانی با پلیس اداره کردن
polices
U
مامورین شهربانی با پلیس اداره کردن
police
U
مامورین شهربانی با پلیس اداره کردن
police
U
بوسیله پلیس اداره وکنترل کردن
The police officer took down the car number .
U
افسر پلیس نمره اتوموبیل را برداشت
polices
U
بوسیله پلیس اداره وکنترل کردن
He is known to the police .
U
هویتش نزد پلیس معلوم است
dog watch
U
پلیس یا نگهبان عصر و غروب افتاب
policed
U
بوسیله پلیس اداره وکنترل کردن
police state
U
اداره کشور بوسیله نیروی پلیس
police states
U
اداره کشور بوسیله نیروی پلیس
The thief surrender himself to the police.
U
سارق خود را تسلیم پلیس کرد
nark
U
مامور خفیه پلیس جاسوسی کردن
copper
[police officer]
U
پلیس
[اغلب تحقیر آمیز]
[اصطلاح عامیانه]
to call 911
[American English]
U
تلفن اضطراری کردن
[به پلیس یا آتش نشانی]
Police are out in force.
U
نیروی پلیس با قدرت بزرگی ظاهر است.
to search
[for]
[someone]
U
دنبال
[کسی]
گشتن
[ برای مثال پلیس]
The details of the report were verified by the police.
U
جزییات گزارش توسط پلیس تصدیق وتأیید شد
to report to the police
U
خود را به پلیس معرفی کردن
[بخاطر خلافی]
rookie
U
تازه کار
[بویژه در پلیس یا ارتش ]
[اصطلاح شوخی]
suppression
U
توقیف
attachment
U
توقیف
stoppages
U
توقیف
confiscation
U
توقیف
arrestment
U
توقیف
seizure
U
توقیف
seizures
U
توقیف
hold up
U
توقیف
constraint
U
توقیف
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com