English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (30 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
faradize U بوسیله القای برق معالجه کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
electrotherapy U معالجه امراض بوسیله حرارت حاصله از الکتریسته معالجه با برق
roentgenize U بوسیله اشعه مجهول معالجه کردن
psychanalyze U بوسیله تجزیه وتحلیل روانی معالجه کردن
aerotherapeutics U معالجه بوسیله هوا
diathermy U معالجه بوسیله حرارت
pyretotherapy U معالجه ناخوشی بوسیله تولیدتب
hydropathy U معالجه امراض بوسیله اب وتجویز اب
massotherapy U معالجه بوسیله مشت و مال
phototherapy U معالجه ناخوشیهای پوست بوسیله روشنایی
immunotherapy U معالجه یاجلوگیری از بیماری بوسیله پادگن
hypnotherapy U معالجه امراض بوسیله خواب مغناطیسی
homeopathy U معالجه امراض بوسیله تجویزدارویی که دراشخاص سالم علائم ان مرض را بوجوداورد
definitive hospitalization U سیستم معالجه قطعی معالجه نهایی
misrepresent a case U القای شبهه کردن
instill doubts into one's mind U القای شبهه کردن
pretreat U قبلا معالجه کردن
examination U معالجه کردن بازجویی امتحان کردن
examinations U معالجه کردن بازجویی امتحان کردن
negative induction U القای منفی
expression U القای حالت
neural induction U القای عصبی
expressions U القای حالت
magnetic induction U القای مغناطیسی
electrical induction U القای برقی
mutual induction U القای متقابل
electrostatic induction U القای الکتروستاتیکی
manual override U القای دستی
electromagnetic induction U القای الکترومغناطیسی
electrodynamic induction U القای الکترودینامیک
electromagnetic induction U القای الکترو مغناطیسی
coefficient of mutual induction U ضریب القای متقابل
osmose U نفوذ کردن در بوسیله تراوش تجزیه کردن بوسیله نفوذ تجزیه کردن
lyophilization U خشک کردن چیزی بوسیله منجمد کردن ان در لوله هی خالی از هوا
to scrape down U تراشیدن وکوچک کردن بوسیله کشیدن پابرزمین سخن کسیراپایمال کردن
ratten U بوسیله دزدیدن یا خراب کردن افزارش اذیت کردن
quick count U کوتاه کردن علامتهای قراردادی بوسیله مهاجم میانی در خط تجمع بمنظورغافلگیر کردن تیم مدافع
wipes U خشک کردن بوسیله مالش پاک کردن
wiping U خشک کردن بوسیله مالش پاک کردن
wiped U خشک کردن بوسیله مالش پاک کردن
wipe U خشک کردن بوسیله مالش پاک کردن
therapy U معالجه
medical U معالجه
he received a fire treatment U معالجه شد
treatment U معالجه
medical treatment U معالجه
treatments U معالجه
healing U معالجه
baptises U بوسیله تعمیدنامگذاری کردن
baptised U بوسیله تعمیدنامگذاری کردن
baptizing U بوسیله تعمیدنامگذاری کردن
baptizes U بوسیله تعمیدنامگذاری کردن
baptising U بوسیله تعمیدنامگذاری کردن
baptize U بوسیله تعمیدنامگذاری کردن
baptized U بوسیله تعمیدنامگذاری کردن
edermical meducation U معالجه جلدی
heliotherapy U معالجه با افتاب
electropathy U معالجه برقی
mechanotherapy U معالجه مکانیکی
emergency treatment U معالجه اورژانس
pretreatment U معالجه قبلی
balneotherapy U معالجه باشستشو
radium therapy U معالجه بارادیوم
trichopathy U معالجه ناخوشیهای مو
medicable U قابل معالجه
iatraliptics U معالجه بامالش
rest cure U معالجه با استراحت
psychopathy U معالجه روانی
treament U سلوک معالجه
malpractices U معالجه غلط
malpractice U معالجه غلط
climatotherapy U معالجه با اب وهوا
emergency treatment U معالجه اضطراری
step down U کم کردن ولتاژجریان بوسیله ترانسفورماتور
shields U بوسیله سپر حفظ کردن
shield U بوسیله سپر حفظ کردن
chafe U بوسیله اصطکاک گرم کردن
wet down U بوسیله اب پاشی خیس کردن
chafing U بوسیله اصطکاک گرم کردن
chafes U بوسیله اصطکاک گرم کردن
instantiate U معرفی کردن بوسیله کنسرت
electrotype U بوسیله برق چاپ کردن
semaphore U بوسیله پرچم مخابره کردن
latch U بوسیله کلون محکم کردن
latches U بوسیله کلون محکم کردن
hyphenate U بوسیله خط دارای فاصله کردن
faradism U معالجه باجریان برق
orthopathy U معالجه بدون دارو
chiropody U فن معالجه ودرمان امراض پا
psychiatry U معالجه ناخوشیهای دماغی
self treatment U معالجه پیش خود
faradization U معالجه باجریان برق
postcards U بوسیله کارت پستال مکاتبه کردن
to proclaim meetings U بوسیله اگهی اجتماعات راقدغن کردن
thermostat U :بوسیله الت تعدیل گرماکنترل کردن
to file a petition U بوسیله درخواست نامه تقاظا کردن
postcard U بوسیله کارت پستال مکاتبه کردن
to shield U بوسیله سپر [پوشش] حفظ کردن
thermostats U :بوسیله الت تعدیل گرماکنترل کردن
policed U بوسیله پلیس اداره وکنترل کردن
gravitating U بوسیله قوه جاذبه حرکت کردن
gravitated U بوسیله قوه جاذبه حرکت کردن
gravitate U بوسیله قوه جاذبه حرکت کردن
photoengrave U بوسیله عکاسی گراور سازی کردن
vectors U شعاع حامل بوسیله برداررهبری کردن
vector U شعاع حامل بوسیله برداررهبری کردن
police U بوسیله پلیس اداره وکنترل کردن
polices U بوسیله پلیس اداره وکنترل کردن
whet U عمل تیز کردن بوسیله مالش
electrolyze U تجزیه کردن بوسیله جریان برق
latensify U بوسیله مواد شیمیایی تقویت کردن
vectorial U شعاع حامل بوسیله برداررهبری کردن
gravitates U بوسیله قوه جاذبه حرکت کردن
psychotherapy ortherapeutics U معالجه بوسائل روحی یاهیپنوتیزیم
chronic dose U دز قابل معالجه و پیشگیری اتمی
pedicures U معالجه امراض دست وپا
pedicure U معالجه امراض دست وپا
self treatment U معالجه بدون کمک نسخه
physicotherapy U معالجه بوسایل طبیعی ومکانیکی
scalded cream U سر شیری که بوسیله گرم کردن شیر بگیرند
labiovelar U تلفظ شده بوسیله گرد کردن لبها
percutaneous perspiration U عرق کردن بوسیله پوست تعرق جلدی
talk out U بوسیله بحث شفاهی موضوعی را روشن کردن
to file an application to somebody U از کسی بوسیله درخواست نامه تقاظا کردن
correctional treatment U روش معالجه از راه اصلاح رفتار
aromatherapy U معالجه توسط ماساژ با روغن معطر
seams U درز دادن بوسیله درزگیری بهم متصل کردن
pyrogravure U نقشهای که بوسیله داغ کردن چوب روی ان می اندازند
lixiviate U تجزیه کردن بوسیله شستشو باقلیا یا ماده حلالی
seam U درز دادن بوسیله درزگیری بهم متصل کردن
orthopaedy U معالجه ناخوشی بی انکه دارویی بکار برند
oxygen tents U چادراکسیژن مخصوص معالجه سرما خوردگی وامثال ان
oxygen tent U چادراکسیژن مخصوص معالجه سرما خوردگی وامثال ان
maieutics U فن زنده کردن فکر نهایی شخص بوسیله پرسش وپاسخ
barff's precess U حفافت اهن در مقابل زنگ زدن بوسیله اکسیده کردن
helleborism U معالجه دیوانگی یاخربق داروی کارکن که ازخربق میسازند
manual U عمل وارد کردن داده به کامپیوتر توسط اپراتور بوسیله صفحه کلید
sifting U روشی از مرتی کردن داخلی که بوسیله ان رکوردهاحرکت داده می شوند تا ورودرکوردهای دیگر را مجازسازند
to walk the chalk U بوسیله درست راه رفتن ازمیان خطهای گچ کشیده هوشیاری خود را ثابت کردن
lifemanship U متشخص وبرجسته شدن یاتظاهر به تشخص کردن بوسیله تحت تاثیر گذاردن دیگران
bouse U بوسیله طناب وقرقره کشیدن بزور باطناب کشیدن میگساری کردن
garotte U اسباب ادم خفه کنی راهزنی بوسیله خفه کردن مردم
garrote U اسباب ادم خفه کنی راهزنی بوسیله خفه کردن مردم
phototostat U رونوشت برداری بوسیله عکاسی دستگاه عکسبرداری ازاسناد رونوشت تهیه کردن
plenum method U طریقه تهویه مکانی بوسیله بزورداخل کردن هوای تازه دران هوای رابیرون کند
horizon U افق فکری بوسیله افق محدود کردن
horizons U افق فکری بوسیله افق محدود کردن
ambulance U بوسیله امبولانس حمل کردن امبولانس
ambulances U بوسیله امبولانس حمل کردن امبولانس
herioic treatment U معالجه با وسایل سخت دربیماری سخت
water cure U علاج بااب معالجه بااب
croquet U بازی غیررسمی روی چمن با چوبی شبیه چوب چوگان و گویهای چوبی و 9 دروازه فلزی و 2 میله بصورت دور کردن گوی حریف با ضربه بوسیله تماس با گوی خود
of U بوسیله
per U بوسیله
with U بوسیله
via U بوسیله
whereby U که بوسیله ان
by the instrumentality of U بوسیله
by U بوسیله
perprep U بوسیله
wherewithal U که بوسیله ان
thruogh the a of U بوسیله
at the hand of U بوسیله
by dint of U بوسیله
hydromancy U تفال بوسیله اب
municipally U بوسیله شهرداری
by the f. U بوسیله لمس
by depty U بوسیله نماینده
per pais U بوسیله کشور
per pais U بوسیله مملکت
hydrolysis U تجزیه بوسیله اب
electrically U بوسیله برق
by wire U بوسیله تلگراف
sent via e-mail U بوسیله ایمیل فرستاده شد
traingulation U پیمایش بوسیله مثلثات
infiltration U پالایش بوسیله تراوش
galvanography U روی مس بوسیله اندودکهربایی
lapped joint U اتصال بوسیله پوشش
in propria persona U بوسیله خود شخص
windswept U بوسیله باد جاروشده
radar scan U مراقبت بوسیله رادار
semaphore U مخابره بوسیله پرچم
postage U حمل بوسیله پست
intuitively U بوسیله درک مستقیم
windblown U در حرکت بوسیله باد
hydromancer U تفال زننده بوسیله اب
hydrolyze U بوسیله اب تجزیه شدن
leaching U تصفیه بوسیله شستشو
pours U تراوش بوسیله ریزش
dragonnades U بوسیله سواره نظام
phototypography U چاپ بوسیله عکسبرداری
patent U بوسیله حق امتیازمحفوظ مانده
pipage U ترابری بوسیله لوله
brew U بوسیله جوشاندن وتخمیرابجوساختن
churned U بوسیله اسباب گردنده
brews U بوسیله جوشاندن وتخمیرابجوساختن
patented U بوسیله حق امتیازمحفوظ مانده
pipe down U بوسیله شیپور یا نای
pipeage U ترابری بوسیله لوله
patents U بوسیله حق امتیازمحفوظ مانده
patenting U بوسیله حق امتیازمحفوظ مانده
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com