English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
stock market U بورس کالاهای مختلف
stock markets U بورس کالاهای مختلف
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
commodity loading U بارگیری کالاهای مختلف
group contracts U قراردادهای کلی قراردادهایی که دران کالاهای مختلف موردمعامله قرار میگیرد
consolidation container U کانتینر کالاهای عمومی جعبه حمل کالاهای مشترک
branded goods U کالاهای دارای علامت تجاری کالاهای مارکدار
producer's goods U کالاهای سرمایهای کالاهای تولیدی
collective goods U کالاهای قابل استفاده جمعی کالاهای عمومی که استفاده یک فرد ازانها موجب محرومیت دیگران از استفاده ان کالاها نمیشود
charts U شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد
charting U شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد
chart U شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد
charted U شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد
target discrimination U قدرت رادار برای درگیری باهدفهای مختلف یا تشخیص هدفهای مختلف
fractional U اختصاص بخشهای مختلف پهنای باند به سیگنالها یا مشتریان مختلف
systems analysis U ترکیب محصولات مختلف از تولید کننده مختلف برای یک سیستم
blocage U [بنایی با مواد مختلف و در اندازه های مختلف که در ساخت دیوارهای رومی بکار می رفت.]
selectable U مدار یا وسیلهای که انتخابهای مختلف آن با قرار دادن اتصالات سیم مختلف انتخاب می شوند
symbiosis U همزیستی وتجانس دوموجود مختلف یا دوگروه مختلف باهم
perishable goods U کالاهای خراب شدنی کالاهای فاسد شدنی
heterogeneous network U سیستم ارتباطی تقسیم شده که با کانالهای با نرخ ارسال مختلف و پروتکلهای مختلف کار میکند
fdm U انتساب عددی با سیگنال مختلف به فرکانسهای مختلف تا سیگنالهای زیادی روی کانال فرستاده شوند
vortex separation U جداکردن ذرات مختلف از یک سیال توسط نیروهای گریز ازمرکزی مختلف در حرکت حلقوی یا گردابی
paint program U نرم افزاری که به کاربر امکان رسم تصاویر روی صفحه نمایش با رنگهای مختلف با روشهای مختلف و جلوههای ویژه را میدهد
allocate U به روشهای مختلف و اختصاص آن به کاربرهای مختلف
allocates U به روشهای مختلف و اختصاص آن به کاربرهای مختلف
allocating U به روشهای مختلف و اختصاص آن به کاربرهای مختلف
function U سیستم برنامه نویسی که در آن توابع مختلف نام یکسان دارند ولی متفاوتند چون روی نوع دادههای مختلف اجرا می شوند
functioned U سیستم برنامه نویسی که در آن توابع مختلف نام یکسان دارند ولی متفاوتند چون روی نوع دادههای مختلف اجرا می شوند
functions U سیستم برنامه نویسی که در آن توابع مختلف نام یکسان دارند ولی متفاوتند چون روی نوع دادههای مختلف اجرا می شوند
estate in common U درCL حالتی را گویند که دو یاچند نفر در زمینی با عناوین مختلف و یا با عنوان واحدولی در ازمنه مختلف اشتراک منافع داشته باشند ملک مشاع
bus U خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
bussed U خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
bused U خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
busing U خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
buses U خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
bussing U خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
busses U خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
frequency U انتساب یک عدد از سیگنالهای مختلف به فرکانسهای مختلف یا سیگنالهای زیادی روی یک کانال ارسال شوند
frequencies U انتساب یک عدد از سیگنالهای مختلف به فرکانسهای مختلف یا سیگنالهای زیادی روی یک کانال ارسال شوند
allogamous U مختلف الجنس و مختلف النوع
profiling U امکانی در ویندوز برای ذخیره سازی تنظیمهای مختلف برای کاربران مختلف PC
profiles U امکانی در ویندوز برای ذخیره سازی تنظیمهای مختلف برای کاربران مختلف PC
profile U امکانی در ویندوز برای ذخیره سازی تنظیمهای مختلف برای کاربران مختلف PC
profiled U امکانی در ویندوز برای ذخیره سازی تنظیمهای مختلف برای کاربران مختلف PC
tree of life U درخت زندگی [این نگاره بگونه های مختلف در فرش های مناطق مختلف بکار رفته و جلوه ای از حیات انسان را تداعی می کند.]
highway U خط ارتباطی تشکیل شده از چندین سیم که بخشهای مختلف سیستم سخت افزاری کامپیوتر را بهم وصل میکند و روی آن ارسال و دریافت داده با مدارهای مختلف درون سیستم انجام میشود
highways U خط ارتباطی تشکیل شده از چندین سیم که بخشهای مختلف سیستم سخت افزاری کامپیوتر را بهم وصل میکند و روی آن ارسال و دریافت داده با مدارهای مختلف درون سیستم انجام میشود
hunting design U طرح شکارگاهی [این طرح از زمان صفویه رواج یافته و در آن صحنه های مختلف شکار توسط انسان و یا نزاع حیوانات مختلف نشان داده می شود. منشاء اولیه آن کاشان ذکر شده است.]
bourse U بورس
stock exchnge U بورس
stock broker U دلال بورس
bulls U بورس تصنعی
transaction on change U معامله در بورس
bourse [in a non-English-speaking country] U بورس سهام
bourse U مبادله بورس
stock exchange U بورس سهام
stock broker U کارگزار بورس
speculators U بورس باز
gambler U بورس باز
gamblers U بورس باز
in stock <idiom> U روی بورس
bull U بورس تصنعی
speculator U بورس باز
stock exchange U بورس سهام
commodity exchange U بورس مواداولیه
commodity exchange U بورس کالا
commodities exchange U بورس کالا
stock exchanges U بورس سهام
stock markets U بورس سهام وارز
stock market U بورس سهام وارز
jobber U دلال یاکارگزار بورس
grants U بورس تحصیلی یا پژوهشی
granted U بورس تحصیلی یا پژوهشی
grant U بورس تحصیلی یا پژوهشی
bull U سفته باز بورس
bulls U سفته باز بورس
baltic exchange U بازار بورس بالتیک
stock exchanges U بورس اوراق بهادار
stock exchange U بورس اوراق بهادار
stock exchange U بورس اوراق بهادار
bourse [in a non-English-speaking country] U بورس اوراق بهادار
off-market purchases U خرید در بیرون از بورس
outside [stock exchange] <adj.> U خارج از بورس [فروخته شده ]
over-the-counter <adj.> U خارج از بورس [فروخته شده ]
off-market <adj.> U خارج از بورس [فروخته شده ]
over the counter U خارج از بورس فروخته شده
stockbroking U دلالی بورس واوراق بهادار
stockbrokerage U دلالی بورس واوراق بهادار
decollate U جدا کردن موضوعات مختلف به ورقههای مجزا. جدا کردن دو یا سه موضوع مختلف به حالت مجزا و برداشتن کاغذ کاربنی
outside market U بازرگانی اوراق بهادار در خارج از بورس
exchanging U جای معاملات ارزی و سهامی بورس
over-the-counter market U بازرگانی اوراق بهادار در خارج از بورس
settling days U روزهای مشخص تصفیه حسابها در بورس
exchanges U جای معاملات ارزی و سهامی بورس
exchanged U جای معاملات ارزی و سهامی بورس
over-the-counter trading of securities U بازرگانی اوراق بهادار در خارج از بورس
curb market [American E] U بازرگانی اوراق بهادار در خارج از بورس
exchange U جای معاملات ارزی و سهامی بورس
kerb market [British E] U بازرگانی اوراق بهادار در خارج از بورس
star design U طرح ستاره ای شکل [این طرح به گونه های مختلف در فرش های مناطق مختلف مورد استفاده قرار می گیرد. گاه بصورت ترنج و گاه بصورت تزئین در متن.]
over-the-counter interbank transactions U داد و ستد بین بانکی در خارج از بورس
constructive school credit U بورس تحصیلی برای پرسنل شایسته نظامی
producer goods U کالاهای تولیدی
merit goods U کالاهای ایده ال
attractive goods U کالاهای جذاب
complementary goods U کالاهای مکمل
inwards goods U کالاهای وارداتی
mixed goods U کالاهای مختلط
nondurable goods U کالاهای بی دوام
purpose made U کالاهای خاص
public goods U کالاهای عمومی
proprietary goods U کالاهای اختصاصی
investment goods U کالاهای سرمایهای
producer goods U کالاهای سرمایهای
consumption goods U کالاهای مصرفی
consumables U کالاهای مصرفی
fancy goods U کالاهای تجملی
merit goods U کالاهای مطلوب
visibles U کالاهای مرئی
goods in transit U کالاهای عبوری
labor intensive goods U کالاهای کاربر
available goods U کالاهای موجود
prohibited goods U کالاهای ممنوعه
producer's goods U کالاهای مولد
goods inwards U کالاهای دریافتی
luxury goods U کالاهای تشریفاتی
commercial items U کالاهای تجارتی
Consumer ( consrmers ) goods . U کالاهای مصرفی
expendable supplies U کالاهای مصرفی
capital goods U کالاهای سرمایهای
luxury goods U کالاهای تجملی
goods on consignment U کالاهای امانی
collective goods U کالاهای جمعی
goods receiving U کالاهای دریافتی
consumer goods U کالاهای مصرفی
substitute goods U کالاهای جانشین
supporting goods U کالاهای حمایتی
goods intake U کالاهای دریافتی
spot goods U کالاهای موجود
social good U کالاهای اجتماعی
durable goods U کالاهای بادوام
imports U کالاهای وارداتی
necessities U کالاهای ضروری
differentiated products U کالاهای ناهمگن
differentiated products U کالاهای متفاوت
intermediate goods U کالاهای واسطهای
intermediate goods U کالاهای واسطه
social good U کالاهای عمومی
hazardous goods U کالاهای خطرناک
durables U کالاهای بادوام
exports U کالاهای صادراتی
heavy goods U کالاهای سنگین
soft goods U کالاهای بی دوام
burse U بورس وجهی که برای کمک هزینه تحصیلی داده میشود
damaged shipments U کالاهای اسیب دیده
nonessential goods U کالاهای غیر اساسی
free list U صورت کالاهای بی گمرک
nondurable consumer goods U کالاهای مصرفی بی دوام
intermediate stock U کالاهای نیمه تمام
finished goods U کالاهای اماده فروش
goods inwards U کالاهای درحال تحویل
finished goods U کالاهای ساخته شده
man made goods U کالاهای ساخت بشر
goods intake U کالاهای درحال تحویل
spot goods U کالاهای اماده تحویل
soft goods U کالاهای مصرف شدنی
principle of exclusion U در مورد کالاهای خصوصی
consumer nondurables U کالاهای مصرفی بی دوام
semi durable goods U کالاهای نیمه بادوام
secondhand goods U کالاهای دست دوم
prohibited goods U کالاهای منع شده
competitive goods U کالاهای مورد رقابت
stock accounting U حساب کالاهای موجود
consumer durable goods U کالاهای مصرفی بادوام
semi finished goods U کالاهای نیمه ساخته
durable consumption goods U کالاهای مصرفی بادوام
overdue goods U کالاهای تحویل نشده
visibles U کالاهای قابل رویت
semi luxury goods U کالاهای نیمه تجملی
fabrication U کالاهای ساخته شده
perishable goods U کالاهای فاسد شدنی
service stock U اماد و کالاهای جنگی
goods receiving U کالاهای درحال تحویل
consumer durables U کالاهای مصرفی پر دوام
traveling fellowship U بورس تحصیلی شامل هزینه مسافرت وتحقیقات در خارج از محل خود
Nothing to declare U همراه نداشتن کالاهای گمرکی
Goods to declare U همراه داشتن کالاهای گمرکی
articlcs of virtu U کالاهای صنعتی و کهنه وکمیاب
surplus U مازاد کالاهای اقتصادی زیادی
farm price supports U حمایت از قیمت کالاهای کشاورزی
general cargo rates U نرخهای حمل کالاهای متفرقه
excise taxes U مالیات برفروش کالاهای کثیرالمصرف
ten cent store U فروشگاه دارای کالاهای ارزان
job lot U کالاهای گوناگون که یک جاخریداری میشود
job lots U کالاهای گوناگون که یک جاخریداری میشود
extreport trade U صادرات مجدد کالاهای وارداتی
surpluses U مازاد کالاهای اقتصادی زیادی
jetsam U کالاهای به دریا ریخته شده
finished goods stock U موجودی کالاهای تمام شده
silk manufactures of home U کالاهای ابریشمی ساخت میهن
consumer credit U اعتباربرای خرید کالاهای مصرفی
catalogs U فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com