Perdic | بودجه اصلاحات و ایجاد تاسیسات جدید | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (3 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	capital budget U	بودجه اصلاحات و ایجاد تاسیسات جدید

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	cenogenesis U	ایجاد میشود نسل جدید
	mkdir U	دستور DOS برای ایجاد دایرکتوری جدید روی دیسک
	document U	ایجاد فایل جدید به ترکیب کردن دو یا چند بخش یا متن کامل
	documented U	ایجاد فایل جدید به ترکیب کردن دو یا چند بخش یا متن کامل
	documenting U	ایجاد فایل جدید به ترکیب کردن دو یا چند بخش یا متن کامل
	noncontiguous facility U	تاسیسات دور از یکان یاقسمت مربوط تاسیسات خارج از محوطه قسمتی
	air landing facility U	تاسیسات مخصوص پیاده شدن از راه هوا تاسیسات فرودهوایی
	appropriation U	بودجه مصوبه برای هزینه اعتبارات پیش بینی شده در بودجه توزیع درامد خالص به حسابهای مختلف
	calculating U	دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
	write protect tab U	حفافت دیسک لغزان از نوشته شدن اطلاعات جدید به وسیله یک شکاف که روی دیسک ایجاد میشود
	Web crawler U	نرم افزاری که درهر صفحه وب جدید در اینترنت حرکت میکند و یک اندیس پایه روی محتوای هرصفحه ایجاد میکند
	utopiannism U	اعتقاد به مدینه فاضله روش فکری افلاطون فرانسیس بیکن سر توماس مور و ..... که در اثار خودجامعهای با تاسیسات مطلوب و افراد بی عیب و درحد کمال مطلوب ایجاد و ان را به عنوان الگویی برای جوامع جهان معرفی کرده اند
	caretaker status U	وضعیت منتظر استفاده تاسیسات ذخیره تاسیسات منتظر اشغال
	avalanche U	هر یک از چند پروسهای که در ان برخورد یونها یاالکترونها سبب ایجاد یونها یاالکنرونهای جدید میشود که این ذرات خود سبب برخوردهای هر چه بیشترخواهند شد
	avalanches U	هر یک از چند پروسهای که در ان برخورد یونها یاالکترونها سبب ایجاد یونها یاالکنرونهای جدید میشود که این ذرات خود سبب برخوردهای هر چه بیشترخواهند شد
	rehyphenation U	تغییرنوشتاروکد گزاری کلمات متن پس ازقرارگرفتن در قالب صفحه جدید یا درخط جدید
	reformation U	اصلاحات
	imagism U	مکتب شعر جدید که قبل ازجنگ اول جهانی رایج شده وپیرو تشبیهات زنده وموضوعات جدید وبکر وازادی از قید سجع وقافیه است
	installing U	تنظیم کامپیوتر جدید طبق نیاز کاربر یا تشخیص برنامه جدید طبق تواناییهای موجود سیستم
	installs U	تنظیم کامپیوتر جدید طبق نیاز کاربر یا تشخیص برنامه جدید طبق تواناییهای موجود سیستم
	install U	تنظیم کامپیوتر جدید طبق نیاز کاربر یا تشخیص برنامه جدید طبق تواناییهای موجود سیستم
	improve U	اصلاحات کردن
	land reform U	اصلاحات ارضی
	institutional reforms U	اصلاحات نهادی
	obscurantist U	مخالف اصلاحات
	improved U	اصلاحات کردن
	improves U	اصلاحات کردن
	improving U	اصلاحات کردن
	land reforms U	اصلاحات ارضی
	to instigate a programme of reforms U	بر انگیختن برنامه اصلاحات
	obscurant U	بغرنج مخالف اصلاحات
	reforms U	اصلاحات تجدید سازمان
	reform U	اصلاحات تجدید سازمان
	radical U	طرفدار اصلاحات اساسی
	radicals U	طرفدار اصلاحات اساسی
	reform movement U	جنبش یا نهضت برای اصلاحات
	reformer U	پیشوای اصلاحات طرفدار دگرگونی اساسی
	reformers U	پیشوای اصلاحات طرفدار دگرگونی اساسی
	ActiveX U	سیستمی که توسط ماکروسافت ایجاد شده برای ایجاد و توزیع برنامههای کوچک
	aircraft alternation U	اصلاحات در خواص فیزیکی وخصوصیات پرواز هواپیما
	utopianism U	تهیه طرحهای غیر عملی برای اصلاحات
	utopism U	خیالبافی تهیه طرحهای غیر عملی برای اصلاحات
	map compilation U	تهیه نقشه جدید یا جمع اوری اطلاعات جدید برای تهیه نقشه
	installation U	تاسیسات
	plant U	تاسیسات
	plants U	تاسیسات
	facility U	تاسیسات
	maintenance U	تاسیسات
	installations U	تاسیسات
	facilities U	تاسیسات
	services U	تاسیسات
	updated U	1-فایل اصلی که با افزودن مواد جدید بهنگام میشود. 2-اطلاع چاپ شده که گونه بهنگام اطلاع است .3-گونه جدید سیستم که به کاربرهای سیستم موجود ارسال میشود
	updates U	1-فایل اصلی که با افزودن مواد جدید بهنگام میشود. 2-اطلاع چاپ شده که گونه بهنگام اطلاع است .3-گونه جدید سیستم که به کاربرهای سیستم موجود ارسال میشود
	update U	1-فایل اصلی که با افزودن مواد جدید بهنگام میشود. 2-اطلاع چاپ شده که گونه بهنگام اطلاع است .3-گونه جدید سیستم که به کاربرهای سیستم موجود ارسال میشود
	budgeted U	بودجه
	budgets U	بودجه
	unfunded U	بی بودجه
	budget line U	خط بودجه
	budget U	بودجه
	possibilities line U	خط بودجه
	appropriation symbol U	کد بودجه
	shore stablishment U	تاسیسات ساحلی
	physical security U	حفافت تاسیسات
	heating installation U	تاسیسات حرارتی
	hospital benefit U	تاسیسات بیمارستانی
	port installations U	تاسیسات بندری
	crane installation U	تاسیسات بالابر
	built in engine U	موتور تاسیسات
	radar installation U	تاسیسات رادار
	renewal U	نوسازی تاسیسات
	renewals U	نوسازی تاسیسات
	confinement facility U	تاسیسات زندان
	sports facility U	تاسیسات ورزشی
	fiscal station U	تاسیسات سریال
	lighting plant U	تاسیسات روشنایی
	naval establishment U	تاسیسات دریایی
	sintering plant U	تاسیسات زینتر
	air inst alations U	تاسیسات هوایی
	physical security U	تامین تاسیسات
	training facilities U	تاسیسات اموزشی
	treatment facility U	تاسیسات بهداری
	border installations U	تاسیسات مرزی
	cooling plant U	تاسیسات سردکننده
	treatment facility U	تاسیسات پزشکی
	three phase installation U	تاسیسات سه فاز
	active installation U	تاسیسات فعال
	critical facility U	تاسیسات حساس
	air facility U	تاسیسات هوایی
	telecommunication installation U	تاسیسات ارتباطات
	municipal budget U	بودجه شهرداری
	national budget U	بودجه ملی
	variable budget U	بودجه متغیر
	preliminary budget U	بودجه ابتدائی
	operating budget U	بودجه عملیاتی
	preliminary budget U	بودجه مقدماتی
	program budget U	بودجه برنامهای
	government budget U	بودجه دولت
	unbalanced budget U	بودجه نامتوازن
	fixed budget U	بودجه ثابت
	current budget U	بودجه جاری
	cyclical budget U	بودجه ادواری
	development budget U	بودجه عمرانی
	financial budget U	بودجه مالی
	family budget U	بودجه خانوار
	state budget U	بودجه دولت
	government dificit surplus U	کسر بودجه
	budgetary U	مربوط به بودجه
	military funds U	بودجه نظامی
	margin U	بودجه احتیاطی
	cyclical budget U	بودجه دورانی
	margins U	بودجه احتیاطی
	flexible budget U	بودجه متغیر
	household budget U	بودجه خانوار
	unified budget U	بودجه واحد
	budgetary control U	کنترل بودجه
	family budget U	بودجه خانواده
	budget surplus U	مازاد بودجه
	budget period U	دوره بودجه
	budget expenditures U	مخارج بودجه
	balanced budget U	بودجه متوازن
	appropriation limitation U	محدودیت بودجه
	appropriation U	اختصاص بودجه
	budget execution U	اجرای بودجه
	budget determinant U	تعیین بودجه
	capital budget U	بودجه سرمایهای
	budget period U	زمان بودجه
	budgetary appropriations U	تخصیص بودجه
	budget process U	مراحل بودجه
	budget process U	فرایند بودجه
	budget surplus U	اضافه بودجه
	deficits U	کسر بودجه
	deficit U	کسر بودجه
	budget balance U	تعادل بودجه
	capital budget U	بودجه تاسیساتی
	budget comittee U	گروه بودجه
	budget data U	اطلاعات بودجه
	budgeting U	بودجه ریزی
	administrative budget U	بودجه اداری
	budget cycle U	مراحل بودجه
	budget cycle U	گردش بودجه
	budget constraint U	محدودیت بودجه
	budget credit U	اعتبار بودجه
	cash budget U	بودجه نقدی
	budget deficit U	کسری بودجه
	budget bureau U	دفتر بودجه
	budget ceiling U	سقف بودجه
	budget deficit U	کسر بودجه
	annual budget U	بودجه سالانه
	budget balance U	توازن بودجه
	high head plant U	تاسیسات فشار قوی
	heat treating equipment U	تاسیسات عملیات حرارتی
	inactive installation U	تاسیسات یا یکانهای بلااستفاده
	gurantee period U	دوره نگهداری تاسیسات
	inhouse work U	کارهای داخلی تاسیسات
	granulating plant U	تاسیسات یا واحد گرانولاسیون
	power plant U	تاسیسات جریان قوی
	blast furnace plant U	تاسیسات کوره بلند
	public works U	تاسیسات عام المنفعه
	agglomerating plant U	واحد یا تاسیسات زینتر
	power installation U	تاسیسات جریان قوی
	nuclear power plant U	تاسیسات انرژی هستهای
	ancillary facilities U	تاسیسات پشتیبانی تقویتی تاسیسات تقویتی پشتیبانی
	physical U	فیزیکی مربوط به تاسیسات
	maintenance U	نگهداری از تاسیسات یاساختمان
	low voltage plant U	تاسیسات فشار ضعیف
	class i installation U	تاسیسات اماد طبقه 1
	air conditioning plant U	تاسیسات تهویه مطبوع
	low voltage installation U	تاسیسات فشار ضعیف
	power plants U	تاسیسات جریان قوی
	class ii installation U	تاسیسات اماد طبقه 2
	power generating plant U	تاسیسات تولید نیرو
	budget classification U	طبقه بندی بودجه
	apportionment U	واگذاری سهمیه بودجه
	deficit financing U	تامین کسر بودجه
	command budget estimate U	براورد بودجه یکان
	operating budget U	بودجه بهره برداری
	flexible budget U	بودجه انعطاف پذیر
	budgeter U	تهیه کننده بودجه
	The budget deficit of 1980 . U	کسر بودجه سا ل1980
	balanced budget theorem U	قضیه بودجه متوازن
	budgeteer U	تهیه کننده بودجه
	national economic budget U	بودجه اقتصادی ملی
	capital budgeting U	بودجه بندی سرمایه
	cyclically balanced budget U	بودجه متوازن ادواری
	naval appropriation bill U	بودجه نیروی دریایی
	budget directive U	دستورالعمل تهیه بودجه
	word warp U	فرمت بندی مجدد پس از حذف ها و اصلاحات ویژگی که درصورت جانگرفتن یک کلمه درخط اصلی ان را به ابتدای خط بعدی می برد سطر بندی
	dressing plant U	تاسیسات تهیه سنگ معدن
	cryptofacility U	تاسیسات مربوط به مخابرات رمز
	continous tinning line U	تاسیسات قلع کاری دائمی
	open hearth plant U	تاسیسات کوره زیمنس مارتین
	continous casting plant U	تاسیسات ریخته گری دائمی
	high frequency heating equipment U	تاسیسات حرارتی فرکانس بالا
	roll up U	جمع اوری کردن تاسیسات
	provide for in the budget U	در بودجه پیش بینی کردن
	preliminary budget forecast U	پیش بینی مقدماتی بودجه
	financed U	بودجه چیزی را تهیه کردن
	finances U	بودجه چیزی را تهیه کردن
	financing U	بودجه چیزی را تهیه کردن
	finance U	بودجه چیزی را تهیه کردن