English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (23 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
put in one's two cents <idiom> U به شخصی نظریه دادن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
counseled U نظریه دادن رایزنی
counselling U نظریه دادن رایزنی
counsel U نظریه دادن رایزنی
expertize U نظریه فنی دادن
counselled U نظریه دادن رایزنی
counsels U نظریه دادن رایزنی
you said it/you can say that again <idiom> U نشان دادن موفقیت با نظریه دیگران
opine U افهار نظر کردن نظریه دادن
personalize U جنبه شخصی دادن به
put one's own house in order <idiom> U سروسامان دادن کار شخصی
stages theory of economic growth U نظریه مراحل رشد اقتصادی نظریه روستو
opportunism U بر مبنای نفع شخصی تغییر عقیده دادن
f.drss U جامه شخصی که باتفتن شخصی دوخته درمجلس رقص بپوشند
subscriber U 1-شخصی که یک تلفن دارد.2-شخصی که مبلغی می پردازد تا به سرویس مثل BBS دستیابی یابد
subscribers U 1-شخصی که یک تلفن دارد.2-شخصی که مبلغی می پردازد تا به سرویس مثل BBS دستیابی یابد
remarked U افهار داشتن افهار نظریه دادن
remarking U افهار داشتن افهار نظریه دادن
remarks U افهار داشتن افهار نظریه دادن
remark U افهار داشتن افهار نظریه دادن
labor theory of value U براساس این نظریه قیمتهای نسبی کالاها به مقادیر نسبی کارکه در تولید ان کالاهابکاررفته بستگی دارد بخش عمدهای از اقتصاد مارکس برپایه نظریه ارزش کارقرار دارد
subsistence theory of wages U نظریه حداقل دستمزدها براساس این نظریه که دراواخر قرن 81 و اوایل قرن نوزدهم رایج بوده است دردراز مدت میزان دستمزد باحداقل نیاز برای زندگی برابرخواهد بود . این قانون
classical theory of money U نظریه پول کلاسیک ها نظریه مقداری پول
malthusian law of population U نظریه جمعیتی مالتوس براساس این نظریه جمعیت بصورت تصاعد هندسی افزایش میابد در حالیکه وسایل معیشت و مواد غذائی بصورت تصاعد عددی افزایش میابد
second best theory U نظریه دومین ارجحیت . براساس این نظریه چنانچه یک یا چندشرط از شرایط لازم برای بهینه پارتو وجود نداشته باشد در این صورت رعایت شدن سایر شرایط لازم باقیمانده در ارجحیت ثانی قرار نخواهد گرفت
wage fund theory of wages U نظریه مزد بر اساس وجوه دستمزد براساس این نظریه که توسط استوارت میل بیان شده مزد بر اساس رابطه میان کل وجوه مربوط به پرداخت دستمزد و تعدادکارگران تعیین میشودبنابراین برای افزایش دستمزد بایستی یا کل این وجوه را بالا برد و یا اینکه تعداد کارگران را کاهش داد
two cents worth <idiom> U نظریه
lookout U نظریه
recommendations U نظریه
viewing U نظریه
opinion U نظریه
lookouts U نظریه
queing theory U نظریه صف
viewed U نظریه
outlook U نظریه
theorems U نظریه
viewpoint U نظریه
theory U نظریه
views U نظریه
queuing theory U نظریه صف
recommendation U نظریه
position U نظریه
theorem U نظریه
in the light of U نظریه
suggestion U نظریه
comment U نظریه
positioned U نظریه
commented U نظریه
commenting U نظریه
notions U نظریه
notion U نظریه
thebe U نظریه
theories U نظریه
opinions U نظریه
point of view U نظریه
points of view U نظریه
suggestions U نظریه
view U نظریه
viewpoints U نظریه
views U نظریه عقیده
theory of relativity U نظریه نسبیت
theory of numbers U نظریه اعداد
theorem proving U اثبات نظریه
viewing U نظریه عقیده
theorization U نظریه پردازی
communication theory U نظریه ارتباط
viscoelastic theory U نظریه ویسکوالاستیک
communication theory U نظریه ارتباطات
quantum theory U نظریه کوانتومی
social theory U نظریه اجتماعی
theory of accumulation U نظریه انباشته
stagnation thesis U نظریه رکود
two factor theory U نظریه دو عاملی
view U نظریه عقیده
recapitulation theory U نظریه بازپیدایی
molecular theory U نظریه مولکولی
set theory U نظریه مجموعه ها
heam yoei vooly U نظریه نیرو
submission U افهار نظریه
theoretician U نظریه پرداز
general theory U نظریه عمومی
representation theory U نظریه نمایش
hartree theory U نظریه هارتری
notional U فکر نظریه
one factor theory U نظریه یک عاملی
valence theory U نظریه والانسی
classical theory U نظریه کلاسیک
automata U نظریه ماشین ها
capital theory U نظریه سرمایه
group theory U نظریه گروهی
tetrachromatic theory U نظریه چهاررنگی
queuing theory U نظریه صف بندی
graph theory U نظریه گرافها
maxwellian view U نظریه ماکسولی
theoreticians U نظریه پرداز
viewed U نظریه عقیده
group theory U نظریه گروهها
noncontinuity theory U نظریه ناپیوستگی
game theory U نظریه بازی
replacement theory U نظریه جایگزینی
network theory U نظریه شبکه
game theory U نظریه بازیها
theory of rent U نظریه اجاره
kinetic theory U نظریه جنبشی
attensity U در نظریه تیچز
probability theory U نظریه احتمال
information theory U نظریه اطلاعات
information theory U نظریه خبر
information theory U نظریه اگاهی
transformational theory U نظریه تطور
electron theory U نظریه الکترونها
facet theory U نظریه رویه ها
transformism U نظریه تطور
theorist U نظریه پرداز
theorists U نظریه پرداز
probability theory U نظریه احتمالات
perturbation theory U نظریه اختلال
price theory U نظریه قیمت
logic theory U نظریه منطقی
duplicity theory U نظریه دو جزیی
automata theory U نظریه ماشینها
equilibrium theory U نظریه تعادل
learning theory U نظریه یادگیری
electron theory U نظریه الکترونی
electomagnetic theory U نظریه الکترومغناطیسی
local theory U نظریه اختصاصی
innovation theory U نظریه نواوری
economic theory U نظریه اقتصادی
refutes U رد کردن نظریه
refuted U رد کردن نظریه
refute U رد کردن نظریه
dust cloud theory U نظریه غباری
balance theory U نظریه توازن
poetics U نظریه شاعرانه
three component theory U نظریه سه مولفهای
trichromatic theory U نظریه سه رنگی
field theory U نظریه میدانی
refuting U رد کردن نظریه
consumption theory U نظریه مصرف
continuity theory U نظریه پیوستگی
readings U نظریه شور
trireceptor theory U نظریه سه گیرندهای
value theory U نظریه ارزش
reading U نظریه شور
theory of saving U نظریه پس انداز
theory of value U نظریه ارزش
second best theory U نظریه بهترین دوم
valence bond theory U نظریه پیوند والانس
sampling theory U نظریه نمونه گیری
set theory U نظریه مجموعه ها [ریاضی]
special theory of relativity U نظریه نسبیت خصوصی
bard cannon theory U نظریه بارد- کنون
location theory U نظریه تعیین مکان
logic theorist U نظریه پرداز منطقی
switch theory U نظریه راه گزینی
symptom substitution theory U نظریه جانشینی نشانه ها
need press theory U نظریه نیاز- فشار
theory of income determination U نظریه تعیین درامد
equal sacrifice theory U نظریه برابری فداکاری
labor theory of value U نظریه ارزش کار
theory of saving U نظریه مربوط به پس انداز
equal sacrifice theory U برطبق این نظریه
relativistic quantum theory U نظریه کوانتومی نسبیتی
james lange theory U نظریه جیمز- لانگه
theory of monoplistic competition U نظریه رقابت انحصاری
ligand fild theory U نظریه میدان لیگاند
liquidity preference theory U نظریه رجحان نقدینگی
theory of functions of a complex variable U نظریه توابع [ریاضی]
surplus energy theory U نظریه انرژی مازاد
stimulus response theory U نظریه محرک- پاسخ
l.f.t. U نظریه میدان لیگاند
theory of income distribution U نظریه توزیع درامد
counterview U نظریه مخالف مواجهه
affective arousal theory U نظریه برانگیختگی عاطفی
density wave theory U نظریه موج چگالی
underconsumption theory U نظریه مصرف ناکافی
quantum theory of valence U نظریه کوانتومی والانس
decision theory U نظریه تصمیم گیری
mechanistic theory U نظریه ماشینی نگری
Group theory U نظریه گروه ها [ریاضی]
excess capacity theory U نظریه مازاد فرفیت
Complex analysis U نظریه توابع [ریاضی]
maxwell theory og light U نظریه الکترومغناطیسی نورماکسول
mathematical learning theory U نظریه ریاضی یادگیری
statistical learning theory U نظریه اماری یادگیری
field theory U نظریه اساسی میدان
steady state theory U نظریه حالت پایا
general theory of relativity U نظریه نسبیت عمومی
quantity theory of money U نظریه مقداری پول
switched on <idiom> U لحنی با نظریه تازه
c.f.t U نظریه میدان بلور
young helmholtz theory U نظریه یانگ- هلمهولتس
real will U نظریه اراده واقعی
crystal field theory U نظریه میدان بلور
theory of numbers U نظریه اعداد [ریاضی]
bargaining theory of wages U نظریه چانه زنی مزدها
analytic number theory U نظریه تحلیلی اعداد [ریاضی]
baeyer strain theory U نظریه کرنش- کشیدگی بایر
geometry of numbers U نظریه هندسی اعداد [ریاضی]
big push theory of development U نظریه فشار شدید توسعه
ring strain theory U نظریه کرنش- کشیدگی حلقه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com