English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
down U به سوراخ انداخته شده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
cross legged U پا روی پا انداخته
interjectory U در میان انداخته
off cast U دور انداخته
wreathy U دور هم انداخته
cast off U دور انداخته
anchored U لنگر انداخته
cast off U بیرون انداخته شده
They have got engrossed in conversation . U صحبت آها گه انداخته
windfalls U میوه باد انداخته
windfall U میوه باد انداخته
centers U سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
center U سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centered U سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centre U سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centred U سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
clair-voie U [پرچین با دیواره های مشبک که سوراخ سوراخ است.]
pigtail U گیسوی بافته وپشت سر انداخته
pigtails U گیسوی بافته وپشت سر انداخته
offscouring U کثافت واشغال بیرون انداخته
exuvial U مربوط به پوست انداخته شده
to pink out leather U چرم را برای زیبایی سوراخ سوراخ کردن
dilly bag U کیف دستی یا کیسه سوراخ سوراخ زنانه
exuviae U پوشش یا پوست حیوانات پس از انداخته شدن
disposable U چیزی که پس از استفاده دور انداخته میشود
He has laid hands on these lands. U دست انداخته روی این اراضی
picked quarrel U نزاعی که با بهانه یا عمداراه انداخته باشند
float stone U سنگ اجرسای یکجورسنگ سوراخ سوراخ
fenestration U چیزی که سوراخ سوراخ یاروزنه داراست
sight U سوراخ روشنی رسان سوراخ دید
sights U سوراخ روشنی رسان سوراخ دید
perforation U عمل سوراخ کردن ایجاد سوراخ
cancellate U سوراخ سوراخ سوراخ سوراخ کردن
to carry a piece at safety U تفنگی رادرحالی که ضامن ان انداخته است باخود بردن
slot machines U ماشین خودکاری که پول درسوراخ ان انداخته و کالای مطلوب را تحویل میگیرند
slot machine U ماشین خودکاری که پول درسوراخ ان انداخته و کالای مطلوب را تحویل میگیرند
pinker U سوراخ سوراخ کردن یا بریدن
foraminate U ثقبه دار سوراخ سوراخ
gruyere cheese U پنیر سوراخ سوراخ سوئیسی
thirl U سوراخ سوراخ کردن دریدن
pink U سوراخ سوراخ کردن یا بریدن
pinkest U سوراخ سوراخ کردن یا بریدن
turnstiles U تیری که چهار بازوی گردنده داردوهرکس میخواهد از ان بگذرد کوپن خود را درسوراخ ان انداخته وانراچرخانده وارد میشود
turnstile U تیری که چهار بازوی گردنده داردوهرکس میخواهد از ان بگذرد کوپن خود را درسوراخ ان انداخته وانراچرخانده وارد میشود
keb U میشی که بره مرده انداخته یابره اش مرده است
swage block U قالب سوراخ سوراخ
riddles U سوراخ سوراخ کردن
riddle U سوراخ سوراخ کردن
millepore U مرجان سوراخ سوراخ
cancellated U سوراخ سوراخ اسفنجی
grids U دریچه سوراخ سوراخ
cancellate U سوراخ سوراخ اسفنجی
grid U دریچه سوراخ سوراخ
cancellous U سوراخ سوراخ اسفنجی
eight ball billiard U تقسیمی از1 تا 7 برای یک نفر و از 9 تا51 برای نفردیگر و شماره 8برای بازیگری که شمارههای خود را بکیسه انداخته
breached U سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
breaches U سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
breach U سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
punch U سوراخ کن
punched U سوراخ کن
punches U سوراخ کن
punctulate U سوراخ سوراخ
pumiceous U سوراخ سوراخ
slot U سوراخ
pinking U سوراخ
pigenhole U سوراخ
perforator U سوراخ کن
pitting U سوراخ سوراخ
taphole U سوراخ
piercer U سوراخ کن
drill hole U سوراخ
slots U سوراخ
finger hole U سوراخ
tap U سوراخ
tapped U سوراخ
tapping U سوراخ
leaks U سوراخ
leaked U سوراخ
leak U سوراخ
loop U سوراخ
looped U سوراخ
loops U سوراخ
eyelet U سوراخ
fenestra U سوراخ
foraminiferous U سوراخ سوراخ
foraminated U سوراخ سوراخ
pecker U سوراخ کن
pertusion U سوراخ
boring U سوراخ
imperforate U بی سوراخ
spy hole U سوراخ
slotting U سوراخ
peep hole U سوراخ
edge perforated U لب سوراخ
eyelets U سوراخ
mure U سوراخ
hole U سوراخ
holed U سوراخ
holes U سوراخ
holing U سوراخ
foramen U سوراخ
thirl U سوراخ
openings U سوراخ
waterholes U سوراخ
waterhole U سوراخ
awl U سوراخ کن
punctures U سوراخ
broaching U سوراخ کن
overture U سوراخ
punctured U سوراخ
overtures U سوراخ
puncture U سوراخ
perforation U سوراخ
broached U سوراخ کن
opening U سوراخ
boreholes U سوراخ
orifices U سوراخ
orifice U سوراخ
broacher U سوراخ کن
puncturing U سوراخ
borehole U سوراخ
cribriform U سوراخ سوراخ
lace U پر از سوراخ
alveolar U سوراخ سوراخ
columbarium U سوراخ
meshing U سوراخ
outage U سوراخ
mesh U سوراخ
laces U پر از سوراخ
meshes U سوراخ
abroach U سوراخ
broach U سوراخ کن
broaches U سوراخ کن
outages U سوراخ
goring U سوراخ کردن
perforated U سوراخ دار
perforated U سوراخ شده
bottom hole U سوراخ اصلی
foxholes U سوراخ روباه
gored U سوراخ کردن
gores U سوراخ کردن
incising U سوراخ کردن
impenetrable U سوراخ نشدنی
bunghole U سوراخ مقعد
loopholes U سوراخ دیدبانی
delve U سوراخ کردن
gore U سوراخ کردن
plugs U سوراخ گیره
f. of the ear U سوراخ گوش
blind hole U سوراخ کور
eyebolt U پیچ سر سوراخ
auger U زمین سوراخ کن
plugging U سوراخ گیره
pierce U سوراخ کردن
pierces U سوراخ کردن
interstice U سوراخ ریز
blind hole U سوراخ مسدود
plug U سوراخ گیره
spat U سوراخ کرد
boring U سوراخ کردن
feed hole U سوراخ پیش بر
basic hole U سوراخ مقدماتی
bores U سوراخ کردن
deep hole drilling U سوراخ عمیق
pitted U سوراخ سوراخ چاله چاله
depth of borehole U عمق سوراخ
depth of hole U عمق سوراخ
diameter of bore U قطر سوراخ
broach U سوراخ کردن
chimney flow U سوراخ تنور
center punch U مرکز سوراخ
broached U سوراخ کردن
center mark U مرکز سوراخ
bore U قطر یک سوراخ
broaches U سوراخ کردن
deep hole boring U سوراخ عمیق
porthole U سوراخ برج
cross hole U سوراخ عرضی
bore U سوراخ مته
bores U سوراخ مته
bore U سوراخ کردن
bores U قطر یک سوراخ
core hole U سوراخ هسته
scuttling U سوراخ کردن
scuttles U سوراخ کردن
scuttle U سوراخ کردن
portholes U سوراخ برج
foxhole U سوراخ روباه
manholes U سوراخ ادم رو
buttonholed U سوراخ دکمه
buttonhole U سوراخ دکمه
pores U سوراخ ریز
stabs U سوراخ کردن
stabbed U سوراخ کردن
pores U ریزه سوراخ
stab U سوراخ کردن
delving U سوراخ کردن
delves U سوراخ کردن
buttonholes U سوراخ دکمه
buttonholing U سوراخ دکمه
manhole U سوراخ ادم رو
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com