Perdic | به دادگاه خواندن | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 204 (5 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	cite U	به دادگاه خواندن
	cited U	به دادگاه خواندن
	cites U	به دادگاه خواندن
	citing U	به دادگاه خواندن

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	judge advocate U	دادستان دادگاه نظامی مشاور قانونی دادگاه نظامی مستشار دادگاه نظامی
	discharges U	مرخص کردن هیات منصفه از دادگاه نقض حکم یا دستور دادگاه
	discharge U	مرخص کردن هیات منصفه از دادگاه نقض حکم یا دستور دادگاه
	continuance U	تمدید یا تجدید وقت دادگاه دادگاه را به عنوان تنفس موقتا" تعطیل کردن
	prize courts U	دادگاه مامور رسیدگی به مسائل مربوط به prize بدون رای این دادگاه به مال
	transfer of cause U	احاله امر از یک دادگاه به دادگاه دیگر به علل قانونی
	purging a contempt of court U	جریمه اهانت به دادگاه غرامت توهین به دادگاه
	parquet U	محل نشستن اعضا دادگاه در دادسرامحوطه دادگاه
	lilts U	اهنگ خوش نوا وموزون خواندن شعرنشاط انگیز خواندن باسبکروحی حرکت کردن
	lilt U	اهنگ خوش نوا وموزون خواندن شعرنشاط انگیز خواندن باسبکروحی حرکت کردن
	manadamus U	حکم دادگاه بالاتربه دادگاه پایین تر
	remanet U	احاله موضوع از یک دادگاه به دادگاه دیگر
	summary court U	دادگاه اولیه دادگاه پادگانی
	writs U	دستور دادگاه حکم دادگاه
	writ U	دستور دادگاه حکم دادگاه
	arrests U	جلب کردن توقیف کردن جلوی ادامه جریان دادرسی و علی الخصوص صدور حکم دادگاه را با حکم یا قرار همان دادگاه گرفتن
	arrested U	جلب کردن توقیف کردن جلوی ادامه جریان دادرسی و علی الخصوص صدور حکم دادگاه را با حکم یا قرار همان دادگاه گرفتن
	arrest U	جلب کردن توقیف کردن جلوی ادامه جریان دادرسی و علی الخصوص صدور حکم دادگاه را با حکم یا قرار همان دادگاه گرفتن
	read head U	هد خواندن راس خواندن
	head crash U	برخورد فیزیکی نوک خواندن /نوشتن با سطح دیسک برخورد نوک خواندن ونوشتن با سطح ضبط شونده یک دیسک سخت که نتیجه اش از دست اطلاعات میباشد خرابی هد
	extend U	فناوری حافظه که کارایی بهتری را فراهم میکند با قادر بودن برای یافتن و خواندن داده از محلی از حافظه در یک عمل نیز می توان آخرین قطعه داده را که پنهانی در حافظه ذخیره شده بود و آماده خواندن دوباره است ذخیره کند
	extending U	فناوری حافظه که کارایی بهتری را فراهم میکند با قادر بودن برای یافتن و خواندن داده از محلی از حافظه در یک عمل نیز می توان آخرین قطعه داده را که پنهانی در حافظه ذخیره شده بود و آماده خواندن دوباره است ذخیره کند
	extends U	فناوری حافظه که کارایی بهتری را فراهم میکند با قادر بودن برای یافتن و خواندن داده از محلی از حافظه در یک عمل نیز می توان آخرین قطعه داده را که پنهانی در حافظه ذخیره شده بود و آماده خواندن دوباره است ذخیره کند
	courtroom U	دادگاه
	courtrooms U	دادگاه
	court U	دادگاه
	court of law U	دادگاه
	courts U	دادگاه
	judgement seat U	دادگاه
	courthouse U	دادگاه
	courthouses U	دادگاه
	tribunal U	دادگاه
	tribunals U	دادگاه
	forum U	دادگاه
	forums U	دادگاه
	judgement hall U	دادگاه
	court division U	دادگاه
	court of justice U	دادگاه
	superior court U	دادگاه تمیز
	evoke U	به دادگاه بالاتربردن
	kangoroo court U	دادگاه محلی
	kangaroo court U	دادگاه پوشالی
	kangaroo court U	دادگاه غیرقانونی
	kangaroo court U	دادگاه مندرآوردی
	kangaroo courts U	دادگاه پوشالی
	tribunals U	دادگاه محکمه
	kangaroo courts U	دادگاه غیرقانونی
	evokes U	به دادگاه بالاتربردن
	evoking U	به دادگاه بالاتربردن
	jurisdiction of the court U	صلاحیت دادگاه
	petty session U	دادگاه سیار
	tribunal U	دادگاه محکمه
	eyre U	دادگاه سیار
	queens bench division U	دادگاه ملکه
	quarter sessions U	دادگاه استینافی
	quaestor U	افسررئیس دادگاه
	provost court U	دادگاه پادگانی
	questor U	افسررئیس دادگاه
	judicial confession U	اقرار در دادگاه
	juvenile courts U	دادگاه اطفال
	writs U	قرار دادگاه
	writs U	حکم دادگاه
	municipal court U	دادگاه داخلی
	police power U	دادگاه پلیس
	police court U	دادگاه خلاف
	peace court U	دادگاه بخش
	rotas U	دادگاه کاتولیکی
	writ U	قرار دادگاه
	writ U	حکم دادگاه
	police forces U	دادگاه پلیس
	police force U	دادگاه پلیس
	municipal court U	دادگاه شهرداری
	military court U	دادگاه نظامی
	juvenile courts U	دادگاه نوجوانان
	magistrates court U	دادگاه جنحه
	juvenile court U	دادگاه اطفال
	juvenile court U	دادگاه نوجوانان
	kangaroo courts U	دادگاه مندرآوردی
	martial court U	دادگاه نظامی
	prsbytery U	دادگاه شرعی
	law court U	دادگاه قضایی
	law courts U	دادگاه قضایی
	military tribunal U	دادگاه نظامی
	president of the court U	رئیس دادگاه
	district court U	دادگاه بخش
	court of appeals U	دادگاه استیناف
	auto da fe U	رای دادگاه
	assize court U	دادگاه جنایی
	administrative tribunal U	دادگاه اداری
	courts of appeal U	دادگاه پژوهش
	courts of appeal U	دادگاه استیناف
	courts of appeal U	دادگاه استان
	court of appeal U	دادگاه پژوهش
	court of appeal U	دادگاه استیناف
	court of appeal U	دادگاه استان
	court of iquiry U	دادگاه رسیدگی
	courtrooms U	اطاق دادگاه
	beadle U	منادی دادگاه
	canonry U	دادگاه شرع
	court material U	دادگاه نظامی
	court martiall U	دادگاه نظامی
	court martial U	دادگاه نظامی
	court of first instance U	دادگاه شهرستان
	court of first instance U	دادگاه بدوی
	country court U	دادگاه بخش
	contempt og court U	اهانت به دادگاه
	circuit court U	دادگاه استیناف
	circuit court U	دادگاه منطقهای
	court of grievances U	دادگاه مظالم
	courtroom U	اطاق دادگاه
	per curium U	به وسیله دادگاه
	special tribunal U	دادگاه اختصاصی
	Chief Justices U	رئیس دادگاه
	Chief Justice U	رئیس دادگاه
	courts of inquiry U	دادگاه تفتیش
	court of inquiry U	دادگاه تفتیش
	summary court U	دادگاه بدوی
	superior court U	دادگاه عالی
	court session U	جلسه دادگاه
	forums U	دادگاه محکمه
	criminal court U	دادگاه جنایی
	forum U	دادگاه محکمه
	court of province U	دادگاه استان
	rehearing U	تجدیدجلسه دادگاه
	ushers U	دربان دادگاه
	court of petty offences U	دادگاه لغزش
	ushering U	دربان دادگاه
	ushered U	دربان دادگاه
	usher U	دربان دادگاه
	receivership U	امانت دادگاه
	recourse action U	رجوع به دادگاه
	decrees U	قرار دادگاه
	decreeing U	قرار دادگاه
	decreed U	قرار دادگاه
	decree U	قرار دادگاه
	disciplinary tribunal U	دادگاه انتظامی
	bar U	وکالت دادگاه
	warning U	اخطاریه دادگاه
	bars U	وکالت دادگاه
	warnings U	اخطاریه دادگاه
	rota U	دادگاه کاتولیکی
	diwan U	دادگاه اسلامی
	landesgericht U	دادگاه ایالتی
	court division U	بخش دادگاه
	divan U	دادگاه اسلامی
	intone U	خواندن
	intoned U	خواندن
	reading U	خواندن
	to take lessons U	یا خواندن
	intones U	خواندن
	readings U	خواندن
	reading age U	سن خواندن
	recitation U	از بر خواندن
	recitations U	از بر خواندن
	intoning U	خواندن
	lip-read U	لب خواندن
	misread U	بد خواندن
	misreads U	بد خواندن
	lip read U	لب خواندن
	lip-reads U	لب خواندن
	misreading U	بد خواندن
	rhapsodiz U	خواندن
	read U	خواندن
	reads U	خواندن
	sub judice U	مورد مطالعه دادگاه
	court U	دادگاه افهار عشق
	county magestrate U	قاضی دادگاه استان
	actionable U	قابل تعقیب در دادگاه
	committed for trial U	تسلیم متهم به دادگاه
	circuit U	حوزه صلاحیت دادگاه
	circuits U	حوزه صلاحیت دادگاه
	master of the court U	مدیر دفتر دادگاه
	chief clerk of the court U	مدیر دفتر دادگاه
	Justices of the Peace U	رئیس دادگاه بخش
	traffic court U	دادگاه عبور و مرور
	sue U	به دادگاه شکایت کردن
	sued U	به دادگاه شکایت کردن
	sues U	به دادگاه شکایت کردن
	small claims court U	دادگاه دعاوی کوچک
	criminal court division U	بخش دادگاه جنایی
	Justice of the Peace U	رئیس دادگاه بخش
	rectus in curia U	اعاده حق ترافع در دادگاه
	process U	جریان کار در دادگاه
	traffic court U	دادگاه تخلفات رانندگی
	sitting in camera U	جلسه خصوصی دادگاه
	processes U	جریان کار در دادگاه
	to bring somebody before the court [s] U	کسی را دادگاه بردن
	extrajudicial confession U	اقرار در خارج دادگاه
	state's evidence U	گواه دادگاه جنایی
	right of action U	حق طرح دعوی در دادگاه
	magistrate U	رئیس بخش دادگاه
	venues U	محل تشکیل دادگاه
	magistrate U	رئیس دادگاه بخش
	magistrate U	قاضی دادگاه جنحه
	magistrates U	رئیس بخش دادگاه
	magistrates U	رئیس دادگاه بخش
	magistrates U	قاضی دادگاه جنحه
	spectators U	مستمعین جلسه دادگاه
	venues U	حوزه صلاحیت دادگاه
	jurisdiction U	تسلیم دادگاه کردن