English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 186 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
see if he is still there U به بیند او هنوز انجا است یانه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
am i right or wrong U ایامن درست میگویم یانه ایاحق بامن است یانه
There's more to come. <idiom> U هنوز تموم نشده. [هنوز ادامه داره]
beta software U نرم افزاری که هنوز تمام آزمایش ها رویش تمام نشده و ممکن است هنوز مشکل داشته باشد
neither he nor i see it U نه من انرامی بیند نه من
The thirsty dreams of water . <proverb> U تشنه در خواب آب مى بیند .
there is nothing like leather U هر که نقش خویشتن بیند دراب
He has poor (bad)eyesight. U چشمش خوب نمی بیند
The cat dreams of mice. <proverb> U گربه در خواب موش بیند.
The football players are warming up before the game ( match) . U هنوز درگرما گرم موضوع است ( کاملا" متوجه نیست ؟ هنوز گرم است )
program manager U بخش اصلی ویندوز که کابر می بیند
Given the water ,he is a good swimmer . <proverb> U آب نمى بیند والا شناگر قابلى است .
periscopic lens U شیشه عدسی که بوسیله ان انسان مستواندچیزهای دورترازچشم رس راهم به بیند
edge detection U اشکارسازی لبه ها الگوریتمی که با استفاده ازان یک کامپیوتر یا ادم مصنوعی میتواند بفهمد که چه اشیایی را می بیند
i know that place by sight U انجا را
so far forth U تا انجا
thence U از انجا
wherever U انجا که
thither U انجا
thither U به انجا
whereon U در انجا
wherefrom U که از انجا
whence U که از انجا چه جا
yonder U انجا
therof U از انجا
there U به انجا
there U انجا
thereat U در انجا
it is impossible to live there U در انجا میسرنیست
thenceforward U از انجا ببعد
it is not half bad U انجا بداست
as far as possible U تا انجا که بتوان
for a iknow U تا انجا که می دانم
away U مرتبا از انجا
here and there U اینجا انجا
as far as possible U تا انجا که میشد
as for as i know U تا انجا که من میدانم
demur U ایراد میکند که مدعی یا ادعای وی شرایط قانونی لازم را فاقد است . دراین حالت موضوع به دادگاه احاله میشود که تصمیم بگیرد که اصولا" خوانده ملزم به پاسخگویی دعوی هست یانه
demurred U ایراد میکند که مدعی یا ادعای وی شرایط قانونی لازم را فاقد است . دراین حالت موضوع به دادگاه احاله میشود که تصمیم بگیرد که اصولا" خوانده ملزم به پاسخگویی دعوی هست یانه
demurring U ایراد میکند که مدعی یا ادعای وی شرایط قانونی لازم را فاقد است . دراین حالت موضوع به دادگاه احاله میشود که تصمیم بگیرد که اصولا" خوانده ملزم به پاسخگویی دعوی هست یانه
demurs U ایراد میکند که مدعی یا ادعای وی شرایط قانونی لازم را فاقد است . دراین حالت موضوع به دادگاه احاله میشود که تصمیم بگیرد که اصولا" خوانده ملزم به پاسخگویی دعوی هست یانه
What the eye doesnt see the heart doesnt grieve ov. <proverb> U چیزى را که چشم نمى بیند قلب نیز غصه اش نمى خورد .
i stayed there for days U سه روز انجا ماندم
i went there in my own U شخصا` انجا رفتم
i did not find a there U کسی را در انجا نیافتم
i went there particularly to U یک کاره انجا رفتم
stay there till i return U انجا بمانیدتامن برگردم
there U دراین موضوع انجا
there was not a soul U ذی نفسی انجا نبود
he no longer went there U دیگر انجا نرفت
we used to play there U ما انجا بازی میکردیم
within living memory U تا انجا که مردمان زنده
whereat U که بدان جهت که در انجا
the population is stationary U شماره نفوس انجا کم وزیادنمیشود
at the top of one's bent U تا انجا که می توان تحمل کرد
iam a to go there U از رفتن به انجا خجالت می کشم
i put the population at 0000 U نفوس انجا را 00002 تن براورد می کنم
he went there in black U اوبا جامه سیاه انجا رفت
hydropath establishment U بیمارستانی که ناخوشیها را در انجا بااب درمان می کنند
hydrotherapeutic U بیمارستانی که ناخوشیها را در انجا بااب درمان می کنند
One madman is pleased to see another . <proverb> U دیوانه چو دیوانه بیند خوشش آید.
limbers U ناودانهای طرفین ته کشتی که از انجا اب به منبع تلمبه میرسد
passing lane U فاصله بین دو یار که میتوان از انجا توپ را پاس داد
fitting shop U کارگاهی که در انجا اجزای ماشین را سوار میکنند کارگاه مونتاژ
to ring the changes U کاری راتا انجا که بتوان باشکال گوناگون انجام دادن
load line U خط دورکشتی که وقتی کشتی کاملا بارگیری شداب تا انجا میرسد
not yet <adv.> U نه هنوز
not yet <adv.> U هنوز نه
yet U هنوز
stills U هنوز
stillest U هنوز
stiller U هنوز
still U هنوز
nevertheless U هنوز
as yet U هنوز
however U هنوز
i am yet to learnt U من هنوز نمیدانم
unborn U هنوز فاهرنشده
I don't know yet. من هنوز نمیدانم.
Nobody has come yet . U هیچکس هنوز نیامده
we are still above ground U هنوز زنده ایم
his palce is still open U جای او هنوز خالی
How can you ask? U هنوز نمی دانی؟
It is not known yet . It is not settled yet . U هنوز معلوم نیست
callow U جوجهای که هنوز پردرنیاورده
There is yet time. U هنوز وقت هست.
is he still single? U ایا هنوز تک است
novillero U گاوبازی که هنوز برنده نشده
there is little in it U هنوز نمتوان گفت که خواهدبرد
the battle still rages U جنگ هنوز شدت دارد
wort U گیاه خیسانده که هنوز تخمیرنشده
Having hardly arrived you want to. . . U هنوز از راه نرسیدی می خواهی ...
The ice-cream has not set yet. U بستنی هنوز سفت نشده
He cant count yet. U هنوز شمردن بلد نیست
The letter hasnt arrived yet. U نامه هنوز نرسیده است
shouldered U سمت موجی که هنوز نشکسته
it remains to be proved U هنوز ثابت نشده است
shouldering U سمت موجی که هنوز نشکسته
shoulders U سمت موجی که هنوز نشکسته
Are you still on the line? U هنوز پشت تلفن هستی؟
maiden U اسبی که هنوز برنده نشده
Since you are not ready ... U چونکه هنوز آماده نیستی...
maidens U اسبی که هنوز برنده نشده
As you are not ready ... U چونکه هنوز آماده نیستی...
preadolescent U شخصیکه هنوز به بلوغ نرسیده
shoulder U سمت موجی که هنوز نشکسته
barnstormed U مسافرت کردن از یک مکان به مکان دیگر و توقف کوتاهی در انجا
i am very keen on going there U من خیلی مشتاقم انجا بروم خیلی دلم میخواهد به انجابروم
barnstorms U مسافرت کردن از یک مکان به مکان دیگر و توقف کوتاهی در انجا
barnstorming U مسافرت کردن از یک مکان به مکان دیگر و توقف کوتاهی در انجا
barnstorm U مسافرت کردن از یک مکان به مکان دیگر و توقف کوتاهی در انجا
There's more to come. <idiom> U باز هم هست. [هنوز ادامه داره]
Presumably she hasnt arrived yet . U از قرار معلوم هنوز واردنشده است
He is stI'll wet behind the ears. U هنوز دهانش بوی شیر می دهد
There has as yet been no confirmation. U تا حالا هنوز هیچ تأییدی نیست.
built into U که هنوز بخش فیزیکی سیستم است
landsman U ملوان ساده که هنوز درجهای نگرفته
My departure time is not determined yet . U وقت حرکت من هنوز مشخص نیست.
generations U توسعه یافته که هنوز هم استفاده می شوند
generation U توسعه یافته که هنوز هم استفاده می شوند
fail U سیستمی که پس از خرابی بخشی از آن هنوز کار میکند
fails U سیستمی که پس از خرابی بخشی از آن هنوز کار میکند
failed U سیستمی که پس از خرابی بخشی از آن هنوز کار میکند
Befor I knew it , the hotel bI'll was sent . U هنوز هیچه نشده صورتحساب هتل را فرستادند
There is still time before I go. U هنوز وقت هست تا اینکه من راه بیفتم.
I have not played my trump ( winning ) card . U ورق برنده را هنوز رو نکره ام ( بازی نکردم )
The regulations are stI'll in force ( effect ) . U این مقررات هنوز بقوت خود با قی است
My tea is not cool enough to drink. U چائی ام بقدر کافی هنوز سرد نشده
The project is not fully developed yet. U این طرح هنوز پخته وآماده نیست
elimination U بخشی از داده هنوز استفاده نشده است
not out U توپزنی که هنوز اخراج نشده اعلام خطا
yhis port is not yet peopled U این بندر هنوز اباد نشده است
Are you still around? U هنوز هستی ؟ [مانند پشت تلفن یا درچت اینترنت]
merge U ترکیب دو فایل داده که هنوز ترتیب خود را دارند
Do you still remember how poor we were? U آیا هنوز یادت میاد، که چقدر فقیر بودیم.
I'm still not quite sure how good you are. U من هنوز هم نمی دونم که تو واقعا چقدر خوب هستی.
merges U ترکیب دو فایل داده که هنوز ترتیب خود را دارند
He has been a beggar for a hundred years; yet he d. <proverb> U صد سال گدائى مى کند هنوز شب جمعه را نمى داند .
statitizing U فرایند انتقال یک دستورالعمل از حافظه کامپیوتر به ثباتهای دستورالعمل و نگهداری ان ان در انجا بگونهای که برای اجرا شدن اماده باشد
it is impossible to live there U نمیشود در انجا زندگی کرد زندگی
accrued interest بهره ای که عاید شده ولی هنوز پرداخت نشده است
galley proof U نمونه ستونی مطالب چاپی که هنوز صفحه بندی نشده
softer U که هنوز بخشی از آن کار میکند حتی اگر مشکلی رخ داده باشد
He poked the mouse with his finger to see if it was still alive. U او [مرد] با انگشتش موش را سیخونک زد تا ببیند که آیا هنوز زنده بود یا نه.
plene administrative preter U دفاعی مبنی بر این که مقداری از مال متوفی هنوز باقی است
greasy wool U پشم چرب [پشمی که هنوز شسته نشده و آماده ریسندگی نیست.]
deferred expense U هزینههای پیش بینی شدهای که هنوز موعد پرداختشان نرسیده است
softest U که هنوز بخشی از آن کار میکند حتی اگر مشکلی رخ داده باشد
soft U که هنوز بخشی از آن کار میکند حتی اگر مشکلی رخ داده باشد
opened U نوار مغناطیسی در نوردی که هنوز در کارتریج یا کاست بسته شده است
Thinking of it still gives me a pang. [Colloquial] U هنوز من را آزار می دهد [اذیت می کند] وقتی که در باره آن فکر می کنم.
open U نوار مغناطیسی در نوردی که هنوز در کارتریج یا کاست بسته شده است
opens U نوار مغناطیسی در نوردی که هنوز در کارتریج یا کاست بسته شده است
sliver U فتیله نخ [الیاف کشیده شده و موازی که هنوز تاب داده نشده اند.]
audits U بررسی موقعیت سیستم و اینکه آیا هنوز ایمن است و درست کار میکند یا نه
audited U بررسی موقعیت سیستم و اینکه آیا هنوز ایمن است و درست کار میکند یا نه
audit U بررسی موقعیت سیستم و اینکه آیا هنوز ایمن است و درست کار میکند یا نه
auditing U بررسی موقعیت سیستم و اینکه آیا هنوز ایمن است و درست کار میکند یا نه
selectable U نرخ baud ارسال و دریافت مودم که توسط کاربر انتخاب میشود و هنوز مشخص نیست
freeing U آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است .
freed U آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است .
free U آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است .
frees U آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است .
raw U 1-اطلاعی که هنوز وارد سیستم کامپیوتری نشده است . 2-دادهای که در پایگاه داده ها که برای تامین اطلاعات کاربر باید پردازش شود
upward compatible U طراحی شده برای سازگاری با مدلهای موجود یا مدلهای آینده که هنوز اختراع نشده اند
fourth generation computers U فناوری کامپیوتر با استفاده از مدارهای CSI که قبلا توسعه یافته اند و هنوز هم استفاده می شوند
upwards compatible U طراحی شده برای سازگاری با مدلهای موجود یا مدلهای آینده که هنوز اختراع نشده اند
second U که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود
seconds U که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود
seconded U که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود
seconding U که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود
cartridge U کارتریج ROM که روی چاپگر نصب میشود تا فاهر هر چاپ بهتری داشته باشد ولی هنوز نسبت به سایر خصوصیات محدود است
cartridges U کارتریج ROM که روی چاپگر نصب میشود تا فاهر هر چاپ بهتری داشته باشد ولی هنوز نسبت به سایر خصوصیات محدود است
shell out U خارج شدن به سیستم عامل وقتی که برنامه اصلی هنوز در حافظه است , پس کاربر به برنامه برمی گردد
dark fiber U فیبر نوری که سیگنالی ندارد. مربوط به کابل فیبرنوری که نصب شده است ولی هنوز استفاده نشده است
dark fibre U فیبر نوری که سیگنالی ندارد. مربوط به کابل فیبرنوری که نصب شده است ولی هنوز استفاده نشده است
urban bundle U بقچه شهری [این روش گرچه قدیمی است ولی هنوز هم به عنوان معیاری جهت وزن کردن کلاف های پشم بکار می رود.]
unborn U هنوز زاده نشده هنوززاده نشده
Netscape Navigator U یکی از جستجوگران معروف www که هنوز هم در بازار مط رح است شامل خصوصیات بسیاری از قبیل خوانندگان جدید و نیز تامین برنامههای java است
tontine U تاسیس خاصی که به موجب ان عدهای مشترکا" پول قرض می دهند با این شرط که بهره ان مرتبا" و بااقساط معین بین ان ها تقسیم شود و با مرگ هر یک ازایشان سهم دیگران از بهره بیشتر شود تا انجا که اخرین فرد زنده کل بهره را دریافت کند
available cash U موجودی بانک بدون در نظرگرفتن چکهایی که در دست مشتریان است و هنوز به بانک ارائه نشده است
pipelines U اجرای پردازش دستور دوم در حالی که هنوز پردازش اولی تمام نشده است برای سرعت اجرای برنامه
pipeline U اجرای پردازش دستور دوم در حالی که هنوز پردازش اولی تمام نشده است برای سرعت اجرای برنامه
bare board U تخته مدار بدون هیچ عنصری معمولاگ به تخته حافظه گفته میشود که هنوز هیچ قطعهای روی آن نصب نشده است
i had scarely arrived U تازه وارد شده بودم که هنوز وارد نشده بودم که ...
Safavid period U دوران صفویه [اوج دوران شکوفایی فرش ایران که دیگر هرگز تکرار نشد. ایجاد کارگاه های بزرگ قالبافی اصفهان و کاشان تحولی شگرف به دنبال داشت و شاهکارهای آن هنوز در موزه های جهان جلوه گری می کند.]
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com