Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 81 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
best
U
به بهترین وجه
In the best possible manner.
U
به بهترین وجه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
flight
U
بهترین نتیجه دور مقدماتی
prime
U
کمال بهترین قسمت
primed
U
کمال بهترین قسمت
primes
U
کمال بهترین قسمت
best
U
بهترین
best
U
بهترین کار
foremost
U
بهترین
nap
U
بهترین شرکت کننده
napped
U
بهترین شرکت کننده
napping
U
بهترین شرکت کننده
naps
U
بهترین شرکت کننده
adjudicate
U
تشخیص برنده دریک بازی نیمه تمام باتوجه به بهترین حرکات ممکن طرفین توسط داور ذی صلاح
adjudicated
U
تشخیص برنده دریک بازی نیمه تمام باتوجه به بهترین حرکات ممکن طرفین توسط داور ذی صلاح
adjudicates
U
تشخیص برنده دریک بازی نیمه تمام باتوجه به بهترین حرکات ممکن طرفین توسط داور ذی صلاح
adjudicating
U
تشخیص برنده دریک بازی نیمه تمام باتوجه به بهترین حرکات ممکن طرفین توسط داور ذی صلاح
handicap
U
مسابقه بین بهترین اسبهابادادن وزن اضافی برای ایجاد تعادل
handicaps
U
مسابقه بین بهترین اسبهابادادن وزن اضافی برای ایجاد تعادل
optimum
U
بهترین امکان
gilt edged
U
بهترین
gilt-edged
U
بهترین
qualities
U
بهترین کیفیت
quality
U
بهترین کیفیت
classic
U
مطابق بهترین نمونه
classics
U
مطابق بهترین نمونه
first-class
U
درخورمردم طبقه یک بهترین
pride
U
بهترین
prided
U
بهترین
prides
U
بهترین
priding
U
بهترین
beluga
U
نام بهترین نوع خاویار
best ball
U
بازی یک نفر درمقابل 2 یا 3نفر برای کسب بهترین امتیاز
best efforts
U
بهترین مساعی
best governed country
U
کشوری که بهترین طرزحکومت رادارد
best move
U
بهترین حرکت شطرنج
brand leader
U
بهترین علامت تجاری بهترین مارک
cover search
U
جستجوی بهترین منطقه پوشش عکاسی هوایی
decca
U
سیستم تعیین محل دقیق یا بهترین محل برای ایستگاه فرستنده
designated tournament
U
مسابقه بهترین بازیگران
doll up
U
بهترین لباس خود را پوشیدن خود را اراستن
first class
U
بهترین
gilt edge
U
بهترین
golden shoe
U
بهترین جایزه گلزن فصل اروپا
ground badge
U
علامت بهترین درجه دار یاسرباز
heisman trophy
U
جام هایزمن برای بهترین بازیگر دانشگاهی
honesty is the best policy
U
راستی ودرستی بهترین رویه
i had best to leaveit
U
بهترین کاران است که ان راول کنیم
least cost design
U
بهترین روش استفاده از حافظه به کمک فضا یا قط عات
lion share
U
بزرگترین یا بهترین بخش
Memmaker
U
امکان نرم افزاری در برخی گونههای DOS-MS برای تشخیص خودکار تنظیم حافظه کامپیوتر برای تامین بهترین کارایی
money player
U
ارائه کننده بهترین بازی درموقعیتهای دشوار
of the first water
U
بهترین
optima legum ilerpres est consuetudo
U
عرف و عادت بهترین تفسیرقانونی است
record prices
U
بهترین نرخ هائی که تاکنون یاد داشت یا ثبت شده
second best theory
U
نظریه بهترین دوم
skimeister
U
بهترین اسکی باز
sullivan award
U
جایزه سولیوان برای بهترین ورزشکار اماتور سال
the best game out
U
بهترین بازیکه تاکنون پیداشده است
the best of all
U
بهترین
the best thatone can do
U
بهترین کاری که میتوان کرد
tilt and swivel
U
که روی محوری نصب شده است تا بتواند در بهترین جهت مناسب اپراتور بچرخد
tip top
U
بهترین اعلی درجه
tiptop
U
بهترین
to make the most of
U
به بهترین طرزی بکار بردن استفاده کامل کردن از
I wish you the best of luck.
U
بهترین موفقیتها رابرایتان آرزومی کنم
Which is the best way to Tehran ?
U
بهترین راه به تهران کدام است ؟
History is the best testimony.
U
تاریخ بهترین شاهد است
You are counted among my best friends.
U
شما را از بهترین دوستانم می شمارم
back on one's feet
<idiom>
U
به بهترین سلامتی رسیدن
dressed to kill
<idiom>
U
بهترین لباس را پوشیدن
dress up
<idiom>
U
بهترین لباس خود را پوشیدن
(live off the) fat of the land
<idiom>
U
بهترین از هرچیز را داشتند
give someone the benefit of the doubt
<idiom>
U
همیشه بهترین را درمورد کسی فرض کن
hit it off with someone
<idiom>
U
بهترین همراه با کسی داشتن
top-notch
<idiom>
U
عالی ،بهترین
make the best of
<idiom>
U
دربدترین شرایط بهترین را انجام دادن
Shoppers were scrambling to get the best bargains.
U
خریداران تقلا می کردند بهترین معامله را داشته باشند.
Hunger is the best sauce.
<proverb>
U
گشنگی بهترین خوشمزه کننده غذا است.
[ضرب المثل ]
The best advice is, not to give any
<idiom>
U
بهترین اندرز ندادن آن است
goat hair
U
موی بز
[الیاف نازک و پشمی بز که بیشتر در قسمت های ظریف و تزئینی بافت بدلیل ظرافت آن بکار می رود. بهترین نوع آن مربوط به بز کشمیری هندوستان است که از لحاظ ظرافت و لطافت سبیه ابریشم است.]
Partial phrase not found.
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com