Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
close to home
<idiom>
U
به احساسات شخصی نزدیک شدن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
get a grip of oneself
<idiom>
U
کنترل کردن احساسات شخصی
f.drss
U
جامه شخصی که باتفتن شخصی دوخته درمجلس رقص بپوشند
subscribers
U
1-شخصی که یک تلفن دارد.2-شخصی که مبلغی می پردازد تا به سرویس مثل BBS دستیابی یابد
subscriber
U
1-شخصی که یک تلفن دارد.2-شخصی که مبلغی می پردازد تا به سرویس مثل BBS دستیابی یابد
find touch
U
بیرون فرستادن توپ نزدیک خط دروازه برای تجمع نزدیک
insides
U
ناحیه نزدیک سبد بسکتبال نزدیک به تور والیبال قسمتی از بدن اسکیت باز که بسمت پیچ است منطقه دورخیز
inside
U
ناحیه نزدیک سبد بسکتبال نزدیک به تور والیبال قسمتی از بدن اسکیت باز که بسمت پیچ است منطقه دورخیز
closer
U
نزدیک شدن احاطه کردن نزدیک
close
U
نزدیک شدن احاطه کردن نزدیک
closes
U
نزدیک شدن احاطه کردن نزدیک
closest
U
نزدیک شدن احاطه کردن نزدیک
point bland
U
بسیار نزدیک در مسافت نزدیک
inshore
U
نزدیک کرانه نزدیک ساحل
approaches
U
نزدیک شدن داخل گفتگو شدن مسیر نزدیک شدن هواپیما به باند فرودتقرب
approached
U
نزدیک شدن داخل گفتگو شدن مسیر نزدیک شدن هواپیما به باند فرودتقرب
approach
U
نزدیک شدن داخل گفتگو شدن مسیر نزدیک شدن هواپیما به باند فرودتقرب
soulful
U
پر از احساسات
emotion
U
احساسات
heartbeat
U
احساسات
heartbeats
U
احساسات
emotions
U
احساسات
sentiments
U
احساسات
braced
U
تحریک احساسات
brace
U
تحریک احساسات
impressive
U
برانگیزنده احساسات
d. of feeling
U
نازکی احساسات
heartstrings
U
احساسات عمیق
schwarmerei
U
احساسات افراطی
rhapsodically
U
از روی احساسات
schwarmerei
U
احساسات شدید
folkway
U
احساسات عمومی
rhapsodical
U
ناشی از احساسات
to gall a person's kibes
U
احساسات کسی را
affecting
U
محرک احساسات
emotive
U
وابسته به احساسات
sentimentalize
U
با احساسات امیختن
affects
U
احساسات برخورد
affect
U
احساسات برخورد
enthuse
U
احساسات رابرانگیختن
enthusing
U
احساسات رابرانگیختن
enthuses
U
احساسات رابرانگیختن
acold
U
بدون احساسات
enthused
U
احساسات رابرانگیختن
nationallism
U
احساسات ملی
emotionless
U
عاری از احساسات
mid wicket
U
توپزن نزدیک توپ انداز توپگیر طرفین میله نزدیک توپ انداز
seentimentally
U
از روی احساسات یا عاطفه
fanatic
U
دارای احساسات شدید
internationalism
U
احساسات بین المللی
self composed
U
مستولی بر احساسات خود
sentimentality
U
گرایش بسوی احساسات
heartstring
U
عمیق ترین احساسات دل
sentimentalization
U
ایجاد احساسات وعواطف
mush
U
احساسات بیش ازحد
sentimentalism
U
گرایش بسوی احساسات
heart goes out to someone
<idiom>
U
ابراز احساسات کردن
religious sentiments
U
احساسات وعقاید مذهبی
soft spot for someone/something
<idiom>
U
احساسات تندوتیز داشتن
pathetic
U
دارای احساسات شدید
neighbourly feelings
U
احساسات همسایگی همدردی
sensate
U
با احساسات درک کردن
fanatics
U
دارای احساسات شدید
white hot
U
دارای احساسات برانگیخته
sentimentally
U
از روی احساسات یاعاطفه
sentimental
U
مبنی بر احساسات یا عقیده
fanatical
U
دارای احساسات شدید
shake up
U
احساسات راتحریک کردن
shake-up
U
احساسات راتحریک کردن
shake-ups
U
احساسات راتحریک کردن
sexier
U
دارای احساسات شهوانی
sentient
U
حساس دستخوش احساسات
unfeeling
U
بیحس فاقد احساسات
white-hot
U
دارای احساسات برانگیخته
sexy
U
دارای احساسات شهوانی
sexiest
U
دارای احساسات شهوانی
sweep off one's feet
<idiom>
U
بر احساسات فائق آمدن
your words offended her
U
سخنان شما به احساسات اوبرخورد
To play (trifle) with someones feeling.
U
با احساسات کسی بازی کردن
wear one's heart on one's sleeve
<idiom>
U
نشان دادن تمام احساسات
sectarianize
U
با احساسات و تعصبات مسلکی امیختن
pathognomic
U
وابسته به تشخیص ناخوشی یا احساسات
high mind
U
با مناعت دارای احساسات بلند
wounded feelings
U
رنجش برخوردگی احساسات جریحه دار
pornography
U
نقاشی یا عکس محرک احساسات جنسی
tough minded
U
دارای فکر خشن وبدون احساسات
heart strings
U
عمیق ترین احساسات دل رشته هایاریسمانهای دل
soul-searching
U
بررسی دقیق احساسات وانگیزههای خود
soul searching
U
بررسی دقیق احساسات وانگیزههای خود
philanthropic feelings
U
احساسات بشر دوستانه و نوع پرستانه
debunk
U
احساسات غلط و پوچ را ازکسی دور کردن
debunked
U
احساسات غلط و پوچ را ازکسی دور کردن
debunking
U
احساسات غلط و پوچ را ازکسی دور کردن
debunks
U
احساسات غلط و پوچ را ازکسی دور کردن
soap opera
U
نمایشهای تلویزیونی یارادیویی پر احساسات وکم ارزش
homosexual
U
دارای احساسات جنسی نسبت به جنس موافق
homosexuals
U
دارای احساسات جنسی نسبت به جنس موافق
soap operas
U
نمایشهای تلویزیونی یارادیویی پر احساسات وکم ارزش
passion
U
اشتیاق وعلاقه شدید احساسات تند وشدید
She has emotional entanglements (involvement ) .
U
گرفتاریهای احساسی دارد ( عشق ؟ احساسات وغیره )
eroticism
U
تحریک احساسات شهوانی بوسیله تخیل ویابوسایل هنری
slobbers
U
دارای احساسات بچگانه مثل بچه بوسیدن یاگریستن
slobbering
U
دارای احساسات بچگانه مثل بچه بوسیدن یاگریستن
slobbered
U
دارای احساسات بچگانه مثل بچه بوسیدن یاگریستن
slobber
U
دارای احساسات بچگانه مثل بچه بوسیدن یاگریستن
fiend
U
دارای احساسات شدید
[دیوانه وار مشتاق یا علاقه مند]
his words injured my feelings
U
سخنایش بمن برخورد سخنانش احساسات مراجریحه دار کرد
oedipus complex
U
احساسات محبت امیزبچه نسبت به والدین جنس مخالف خود
parabiosis
U
برگشت ووقفه فعالیت حیاتی موجود فرونشستگی احساسات یافعالیت
approach lane
U
مسیر نزدیک شدن به ساحل خطوط نزدیک شدن به ساحل
best gold
U
تیری که نزدیک به نشان اصابت کرده تیری که نزدیک به مرکزهدف اصابت کرده باشد
oedipal
U
وابسته به احساسات و علائق کودکان 3 تا 6 ساله نسبت بوالدین جنس مخالف خود
demagogisme
U
استفاده نامشروع از احساسات حاد و تعصبات عوام و مردم کوچه و بازار به منظور وصول به اهداف سیاسی
privates
U
شخصی
persona
U
شخصی
personae
U
شخصی
personas
U
شخصی
civilian
U
شخصی
private
U
شخصی
civil
U
شخصی
civilians
U
شخصی
personable
U
شخصی
informal
U
شخصی
ones
U
شخصی
some one
U
شخصی
personal
U
شخصی
one
U
شخصی
erogenous
U
ارضاکننده تحریکات شهوانی و جنسی محرک احساسات جنسی
personalized form letter
U
فرم شخصی
separate estate
U
اموال شخصی زن
personalty
U
اموال شخصی
particular good
U
عین شخصی
passanger car
U
اتومبیل شخصی
personal right
U
حقوق شخصی
oomph
U
چاذبه شخصی
personal saving
U
پس انداز شخصی
personal service
U
خدمت شخصی
personal service
U
ابلاغ شخصی
personal staff
U
ستاد شخصی
personalty
U
دارایی شخصی
private property
U
دارایی شخصی
hire out
<idiom>
U
اجاره شخصی
informal observations
U
مشاهدات شخصی
individual foul
U
خطای شخصی
backcourt foul
U
خطای شخصی
idols of the cave
U
اوهام شخصی
under one's thumb
<idiom>
U
زیرنظر شخصی
under one's belt
<idiom>
U
میل شخصی
idiograph
U
نشان شخصی
self interest
U
غرض شخصی
self intrest
U
نفع شخصی
ibm personal computer
U
IBکامپیوتر شخصی
self will
U
اراده شخصی
by end
U
غرض شخصی
self interest
U
نفع شخصی
on one's shoulders
<idiom>
U
مسئولیت شخصی
personal requirment
U
حوائج شخصی
personal requirment
U
احتیاجات شخصی
somebody
U
یک شخص شخصی
personal pronoun
U
ضمیر شخصی
personal influence
U
نفوذ شخصی
personal computers
U
کامپیوتر شخصی
personal computer
U
کامپیوتر شخصی
personal pronouns
U
ضمائر شخصی
whoso
U
هر شخصی که باشد
personal interest
U
نفع شخصی
personal motive
U
غرض شخصی
who
U
چه شخصی چه اشخاصی
personal ownership
U
مالکیت شخصی
whosoever
U
هر شخصی که باشد
private motive
U
غرض شخصی
personal income
U
درامد شخصی
bomb scare
U
اطلاعتلفنیازوجودبمبدرمکانیتوسط شخصی
personal identity
U
هویت شخصی
personal remarks
U
انتقادات شخصی
personal action
U
دعوی شخصی
personal property
U
مایملک شخصی
personal affairs
U
امور شخصی
personal computing
U
محاسبات شخصی
personal property
U
اموال شخصی
proenomen
U
نام شخصی
self-interest
U
نفع شخصی
personal constructs
U
سازههای شخصی
A private car.
U
اتوموبیل شخصی
personal error
U
خطای شخصی
personal exemptions
U
معافیتهای شخصی
ea state in severalty
U
ملک شخصی
personal outlays
U
هزینههای شخصی
very own
<adj.>
U
خصوصی
[شخصی]
self employed
U
کار شخصی
self-employed
U
کار شخصی
paraphernalia
U
اموال شخصی زن
personal effects
U
لوازم شخصی
in one's hair
<idiom>
U
عصبانی کردن شخصی
personalize
U
جنبه شخصی دادن به
mannerism
U
اطوار واخلاق شخصی
put in one's two cents
<idiom>
U
به شخصی نظریه دادن
mannerisms
U
اطوار واخلاق شخصی
private property
U
دارایی شخصی بلامعارض
individual income tax
U
مالیات بر درامد شخصی
bye end
U
غرض شخصی قصدپنهان
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com