English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 210 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
linear optimization U بهینه سازی خطی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
nonlinear optimization U بهینه سازی
optimality U بهینه سازی
optimization U بهینه سازی
optimize U بهینه سازی
optimizing compiler U کامپایلر بهینه سازی
resource leveling U زمان بندی فعالیت ها بازمان شناور به منطور بهینه سازی بهره گیری از منابع
suboptimization U بهینه سازی فرعی
unconstrained optimization U بهینه سازی بدون قید
unconstrained optimization U بهینه سازی بدون محدودیت
Other Matches
optimum code U برنامه بهینه دستورالعملهای بهینه
optimal U بهینه
optimum moisture U نم بهینه
optimized U بهینه
optimum U بهینه
optimize U بهینه ساختن
optimal level U سطح بهینه
optimum temperature U دمای بهینه
optimal distribution U توزیع بهینه
optimum value U مقدار بهینه
optimum speed U کندی بهینه
optimized code U برنامه بهینه
optimal performance U کارکرد بهینه
optimal solution U راه حل بهینه
optimized U بهینه شده
pareto optimality U بهینه پاراتو
optimum output U تولید بهینه
optimalization U بهینه کردن
rectification U یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
optimm programming U برنامه نویسی بهینه
disk optimizer U بهینه ساز دیسک
optimal planning U برنامه ریزی بهینه
optimum programming U برنامه نویسی بهینه
optimum tree search U جستجوی بهینه درخت
optimal recalculation U محاسبه مجدد بهینه
optimum coding U برنامه نویسی بهینه
optimize U برنامهای که از بهینه ساز عبور کرده است تا هر که یا عبارت ناکارا را حذف کند
nonaligned U که به درستی در ارتباط با یکیدرگ قرار نگرفته اند تا کار این بهینه داشته باشند
minimal tree U درfکه گرههای آن به روش بهینه سازماندهی شده اند تا بیشترین کارایی را داشته باشند
file level model U نمونهای مربوط به تعریف ساختارهای داده برای کارایی بهینه برنامههای کاربردی یا بررسیهای پایگاه
calculating U دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials U وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
jagger U الت کنگره سازی یادندانه سازی
ordnance plant U کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
hybrid circuit U ترکیب کامپیوترهای آنالوگ و دیجیتال و قط عات برای تامین سیستم بهینه برای کار مشخص
tune U تنظیم سیستم در نقط ه بهینه آن با تنظیم دقیق
tunes U تنظیم سیستم در نقط ه بهینه آن با تنظیم دقیق
pre-treatment U عملیات مقدماتی و آماده سازی [مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
one level address U سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
imagery U مجسمه سازی شبیه سازی
ouster U بی بهره سازی محروم سازی
frustration U خنثی سازی محروم سازی
subjugation U مقهور سازی مطیع سازی
irritancy U پوچ سازی باطل سازی
formularization U کوتاه سازی ضابطه سازی
frustrations U خنثی سازی محروم سازی
erasable U 1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
saves U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saved U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
save U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
symmetrical compression U سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
optimum moisture U رطوبت بهینه رطوبت مناسب
sorted U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sort U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorts U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
hitting U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hits U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hit U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
electronic U کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
dump U 1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
Indeo U فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
external U روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
externals U روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
second best theory U نظریه دومین ارجحیت . براساس این نظریه چنانچه یک یا چندشرط از شرایط لازم برای بهینه پارتو وجود نداشته باشد در این صورت رعایت شدن سایر شرایط لازم باقیمانده در ارجحیت ثانی قرار نخواهد گرفت
individualized U تک سازی
individualising U تک سازی
truncation U بی سر سازی
retortion U خم سازی
padding U له سازی
flooring U کف سازی
retortion U کج سازی
repk lection U پر سازی
flection U خم سازی
pavements U کف سازی
compaction U تو پر سازی
pavement U کف سازی
bridge building U پل سازی
individualises U تک سازی
individualize U تک سازی
individualizes U تک سازی
individualizing U تک سازی
stylization U مد سازی
idolization U بت سازی
local anasthesia U سر سازی
individuation U تک سازی
individualised U تک سازی
deflexion U خم سازی
bridgework U پل سازی
individualization U تک سازی
resolving U برطرف سازی
oscillation U نوسان سازی
emulation U نمونه سازی
forging signatures U امضا سازی
emulsification U امولسیون سازی
gelatination U دلمه سازی
nationalization U ملی سازی
gnomonics U فن شاخص سازی
dwelling construction U اپارتمان سازی
gemination U جفت سازی
divestiture U بی بهره سازی
divestiture U برهنه سازی
divestment U بی بهره سازی
domestication U اهلی سازی
discolourment U بدرنگ سازی
industrialization U صنعتی سازی
duplexing U مضاعف سازی
glycogenesis U گلیکوژن سازی
dwelling construction U خانه سازی
enthralment U بنده سازی
oscillations U نوسان سازی
gaingiving U مشتبه سازی
foundation materials U مصالح پی سازی
feminization U مونث سازی
flatting U تنکه سازی
packing U فشرده سازی
displacement U جانشین سازی
depletion U تهی سازی
rejuvenation U جوان سازی
arching U طاق سازی
foliation U برگ سازی
wording U عبارت سازی
form work U کاذب سازی
equality gate U برابر سازی
milling U ارد سازی
assimilation U همگون سازی
fumigation U ضد عفونی سازی
assimilation U درون سازی
elution U پاکیزه سازی
eversion U واژگون سازی
evisceration U تهی سازی
formularization U فرمول سازی
smoothing U صاف سازی
forgeries U صورت سازی
inflexion U خم سازی خمیدگی
curtailment U کوتاه سازی
infuriation U خشمگین سازی
inspissation U غلیظ سازی
intensification U پر قوت سازی
inurement U معتاد سازی
mutilation U معیوب سازی
invalidation U باطل سازی
inebriation U مست سازی
hymnography U سرود سازی
bonification U به سازی محیط
forgeries U سند سازی
individualization U منفرد سازی
solutions U چاره سازی
solution U چاره سازی
individualization U فرد سازی
stripping U برهنه سازی
individuation U جدا سازی
separating U جدا سازی
abbreviations U کوته سازی
abbreviation U کوته سازی
vaporization U بخار سازی
latticing U شبکه سازی
levigation U نرم سازی
liquefaction U ابگونه سازی
idealising U دلخواه سازی
machicolation U مزغل سازی
machine building U ماشین سازی
magnifcation U بزرگ سازی
lapidification U سنگ سازی
lapidation U سنگسار سازی
landscape painting U منظره سازی
replacements U جانشین سازی
replacement U جانشین سازی
irksomeness U کسل سازی
irreticence U فاش سازی
lamponery U هجونامه سازی
lancination U مجروح سازی
lancination U پاره سازی
malting U مالت سازی
gold beating U زرورق سازی
simulations U شبیه سازی
simulation U همانند سازی
simulation U فاهر سازی
simulations U فاهر سازی
grillwork U شبکه سازی
grillwork U سبد سازی
gunsmithery U تفنگ سازی
haematogenesis U خون سازی
simulations U همانند سازی
simulation U شبیه سازی
harmonization U هم اهنگ سازی
heterodyne reception U زنه سازی
roofing U سقف سازی
implementation U پیاده سازی
incavation U پوک سازی
inceration U موم سازی
forgery U صورت سازی
forgery U سند سازی
reduction U ساده سازی
reductions U ساده سازی
impregnation U ابستن سازی
notification U اگاه سازی
relocation U جابجا سازی
histogenesis U بافت سازی
horology U ساعت سازی
ichnography U زمینه سازی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com