English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 301 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
whomso U بهر کسیکه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
watcher U کسیکه پاسداری و نظارت میکند
watchers U کسیکه پاسداری و نظارت میکند
fundamentalist U کسیکه نسبت بکتاب مقدس واصول دین پروتستان طرفدارعقایدکهنه است
sweater U کسیکه عرق میکند پلوور
sweaters U کسیکه عرق میکند پلوور
obstructionist U کسیکه برای جلوگیری
minimalist U کسیکه خرسنداست
bookworm U کسیکه علاقه مفرطی به مطالعه کتب دارد
bookworms U کسیکه علاقه مفرطی به مطالعه کتب دارد
interloper U کسیکه در کار دیگران مداخله میکندوایشان را ازسودبردن بازمی دارد
interlopers U کسیکه در کار دیگران مداخله میکندوایشان را ازسودبردن بازمی دارد
disc jockey U کسیکه در رادیو یا تلویزیون وسالن رقص صفحات موسیقی میگذارد
disc jockeys U کسیکه در رادیو یا تلویزیون وسالن رقص صفحات موسیقی میگذارد
perfectionist U کسیکه معتقر است که انسان میتواند در اخلاق یا دیانت بحدکمال برسد
perfectionists U کسیکه معتقر است که انسان میتواند در اخلاق یا دیانت بحدکمال برسد
ghost writer U کسیکه بجای دیگران چیزمینویسد
ghost-writer U کسیکه بجای دیگران چیزمینویسد
ghost-writers U کسیکه بجای دیگران چیزمینویسد
chain smoker U کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
chain-smoker U کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
chain-smokers U کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
nob U کسیکه از طبقات بالاباشد
nobs U کسیکه از طبقات بالاباشد
impulsive U کسیکه از روی انگیزه انی وبدون فکر قبلی عمل میکند
ventriloquist U کسیکه بجای عروسک یاجانوری تکلم کند
ventriloquists U کسیکه بجای عروسک یاجانوری تکلم کند
talent scout U کسیکه اشخاص لایق وذیفن رابرای کار مخصوصی کشف واستخدام کند
talent scouts U کسیکه اشخاص لایق وذیفن رابرای کار مخصوصی کشف واستخدام کند
doctrinaire U کسیکه نظریات واصول خود رابدون توجه به مقتضیات میخواهد اجرا کند
prankster U کسیکه شوخی زننده کند
pranksters U کسیکه شوخی زننده کند
spoilsport U کسیکه بازی دیگران را خراب میکند
spoilsports U کسیکه بازی دیگران را خراب میکند
lobbyist U کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
lobbyists U کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
stripper U کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
strippers U کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
lumberjack U کسیکه الوار وتیر اره میکند
lumberjacks U کسیکه الوار وتیر اره میکند
sitter U کسیکه در برابر پیکرنگار می نشیند
sitters U کسیکه در برابر پیکرنگار می نشیند
misogynist U کسیکه از زن بیزار است
misogynists U کسیکه از زن بیزار است
would be U کسیکه دلش میخواهد بمقامی برسد
would-be U کسیکه دلش میخواهد بمقامی برسد
intruder U کسیکه سرزده یا بدون اجازه وارد شود
intruders U کسیکه سرزده یا بدون اجازه وارد شود
sadist U کسیکه از زجر دیگران لذت میبرد
undertaker U کسیکه کفن ودفن مرده را بعهده میگیرد مقاطعه کارکفن ودفن متعهد
undertaker U کسیکه طرح یاکاری رابعهده میگیرد
undertakers U کسیکه کفن ودفن مرده را بعهده میگیرد مقاطعه کارکفن ودفن متعهد
undertakers U کسیکه طرح یاکاری رابعهده میگیرد
jogger U کسیکه اهسته می دود
joggers U کسیکه اهسته می دود
loiter U :کسیکه در رفتن تعلل کند پرسه زن
loitered U :کسیکه در رفتن تعلل کند پرسه زن
loitering U :کسیکه در رفتن تعلل کند پرسه زن
loiters U :کسیکه در رفتن تعلل کند پرسه زن
scapegoats U کسیکه قربانی دیگران شود
colonist U کسیکه درتاسیس مستعمرهای شرکت میکند
colonists U کسیکه درتاسیس مستعمرهای شرکت میکند
falconer U کسیکه با شاهین شکار میکند
falconers U کسیکه با شاهین شکار میکند
professional U پیشه ور کسیکه رشتهای را پیشه رسمی
professionals U پیشه ور کسیکه رشتهای را پیشه رسمی
whom U کسیکه
undertaking U کسیکه کفن ودفن مرده را بعهده میگیرد مقاطعه کارکفن ودفن متعهد
undertaking U کسیکه طرح یاکاری رابعهده میگیرد
sadistic U کسیکه اززجر دیگران لذت میبرد
sadistically U کسیکه اززجر دیگران لذت میبرد
libertine U کسیکه پابند مذهب نیست
libertines U کسیکه پابند مذهب نیست
absolutist U کسیکه معتقدبه قوای نامحدود الهی است
abstainer U پرهیزگار کسیکه از استعمال مسکرات پرهیز دارد
advowee U کسیکه حق دارد اشخاصی رابرای تصدی مقامات وقفی کلیسامعرفی کند
air controlman U کسیکه حرکت هواپیما را کنترل میکند
allottee U کسیکه چیزی باو اختصاص داده شده
ambidexter U کسیکه هردودست بخوبی درفرمان اوباشد
an incorrigible person U کسیکه اخلاقش اصلاح نپذیردیا بهبودی نیابد
an intrusive person U کسیکه سرزده بجایی رود یا مخل اسایش کسی شود
arsonist U کسیکه عمدا ایجاد حریق میکند
autodidact U کسیکه پیش خود میاموزد
barker U پوست درخت کن کسیکه دم مغازه میایستد وبرای جنسی تبلیغ میکند
bedder U لله کسیکه بچه را خواب میکند
benedick U کسیکه پس از مدتهاتجرد زن اختیارمیکند
blessed is he who U کسیکه
browser U کسیکه جسته وگریخته میخواند
canonist U کسیکه قانون شرع یا شرعیان بداند
casual poor U کسیکه گاه گاهی نیازمند اعانه میشود
caveator U کسیکه درضمن تقاضای ثبت اختراع تقاضامیکند به تقاضای دیگران تر
ceremonialist U کسیکه پای بند رعایت ایین وتشریفات است
cessionary U کسیکه چیزی باوواگذارشده باشد
circumnavigation U کسیکه دورگیتی یا اقلیمی کشتی رانی میکند
clientship U حالت پاسمت کسیکه بدیگری پناهنده شده یا اوراوکیل خودکرده است
color bearer U کسیکه پرچم را درجایگاه نگه می دارد
constructionist U کسیکه قانون
contrapuntist U کسیکه درجفت کردن اوازهااستاداست
conventionalist U کسیکه پیروایینهای قراردادی ورسمی باشد
covenantee U کسیکه باوپیمانی کرده باشند متعهدله
crammer U کسیکه کارش اماده کردن شاگردان برای امتحان بطورسطحی است
Other Matches
mediaevalist U کسیکه هواخواه رسوم وعقایدقرنهای میانه است کسیکه اشنابتاریخ قرنهای
dragman U کسیکه
one who U کسیکه
gospeller U کسیکه
stalker U کسیکه میخرامد
long shot U کسیکه درمسابقات
introspectionist U کسیکه معتقد به
euphuist U کسیکه باتصنع چیزیراانشامیکند
figurant U کسیکه باجمع میرقصد
pall bearer U کسیکه در همراهی با جنازه
wonder worker U کسیکه معجزه میکند
heliophobe U کسیکه ازافتاب بیزاراست
rumormonger U کسیکه شایعه میسازد
tugger U کسیکه کوشش وتقلامیکند
snorter U کسیکه خرناس میکشد
scaler U کسیکه مقیاس بکارمیبرد
griper U کسیکه مرتب شکایت میکند
hylicist U کسیکه معتقد به مادیات است
gunfighter U کسیکه با اسلحه گرم میجنگد
inductee U کسیکه وارد خدمت شده
gossiper U کسیکه شایعات بی اساس میدهد
negroid U کسیکه خون سیاهان در او باشد
gigman U کسیکه درشکه تک اسبه دارد
deadhead U کسیکه بدون بلیط سوار
demonist U کسیکه معتقدبهستی دیووتوانایی اوست
depositor U کسیکه پول در بانک میگذارد
embracer U کسیکه دردادگاه اعمال نفوذمیکند
faunist U کسیکه مطالعه درجانوران یک کشورمیکند
fillbelly U کسیکه درکاری حریص باشد
first nighter U کسیکه درنخستین شب هرنمایش بتماشامیرود
fruitarian U کسیکه با میوه زندگی میکند .
elephantiac U کسیکه دچاربیلپای یاجذام است
fruiter U کسیکه درخت میوه میکارد
personator U کسیکه خودرابنام دیگری قلمدادمیکند
light sleeper U کسیکه خوابش سبک است
pseudologist U کسیکه مرتبا دروغ میگوید
purse bearer U کسیکه کیف مهربزرگ را میبرد
revenant U کسیکه که ازغربت یاتبعیدبرگشته است
sandbagger U کسیکه کیسه شن بکار برد
soliloquist U کسیکه باخود حرف میزند
soliloquizer U کسیکه باخود حرف میزند
somnambulistic U کسیکه درخواب راه میرود
songwriter U کسیکه شعراهنگهای معروف را میسراید
speller U کسیکه لغت را هجی میکند
stargazer U کسیکه به ستاره ها خیره شده
symposiast U کسیکه در بزم شرکت میکند
waxer U کسیکه موم مالی میکند
weaner U کسیکه بچه را از شیر میگیرد
pseudologer U کسیکه مرتبا دروغ میگوید
proselyte U کسیکه تازه بدینی واردشود
processionist U کسیکه با دستهای راه میافتد
liveryman U کسیکه لباس نوکری بر تن دارد
lobbyer U کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
malaprop U کسیکه واژه ها را اشتباه بکارمیبرد
night walker U کسیکه در خواب راه میرود
nightwalker U کسیکه شب در خواب راه میرود
non entity U کسیکه بودونابوداو یکی است
symposiarch U کسیکه جلسهای را اداره میکند
ortorian U کسیکه شرکت در خواندن بنماید
paperhanger U کسیکه کاغذ دیواری می چسباند
paradoxist U کسیکه سخنهای متناقض میگوید
paralogist U کسیکه قیاس نادرست میسازد
pledger U کسیکه بسلامتی کسی مینوشد
presentee U کسیکه چیزی باوعرضه شده
winegrower U کشتگر انگور کسیکه انگورمیکارد
moonlighter U کسیکه بطور قاچاقی کار میکند
loiterer U کسیکه در رفتن تعلل کند پرسه زن
misanthropist U کسیکه از جامعه و از انسان بیزار است
my neighbour at dinner U کسیکه سر ناهار پهلوی من نشسته است
malapropian U کسیکه لغات را غلط بکار میبرد
mumbler U کسیکه اهسته وناشمرده سخن میگوید
milch cow U کسیکه باسانی میتوان پول از او در اورد
hylotheist U کسیکه خدا و ماده را یکی میداند
interpolator U کسیکه عبارات قلب در کتابی می افزاید
irreligionist U کسیکه بمسائل دینی اعتنائی ندارد
irrepressible joy U کسیکه نتوان از او جلو گیری کرد
jailŠetc U کسیکه زندان خانه اوشده است
knobbler U کسیکه سنگ را ازگره صاف میکند
knocker up U کسیکه بردرخانه هامیزندتاکارگران را ازخواب بیدارکند
landsman U کسیکه زندگی وشغلش در خشکی است
progress chaser U کسیکه برپیشرفت کار نظارت میکند
revelationist U کسیکه معتقد به الهام ومکاشفه است
rock scorpion U کسیکه که درجبل الطارق زاییده شود
wool stapler U کسیکه تجارت پشم خام میکند
smatterer U کسیکه از روی بی اطلاعی حرف میزند
syllogist U کسیکه مهارت درقیاس منطقی دار د
the observed of all observers U کسیکه توجه همه سوی اوست
vacuist U کسیکه معتقدبوجودخلادرمیان ذرات ماده میباشد
vouchee U کسیکه برای او گواهی وشهادت میدهند
weekender U کسیکه به تعطیل اخر هفته میرود
prisoner at the bar U کسیکه در نزد دادگاه متهم است
prison bird U کسیکه زندان خانه او شده است
pone U کسیکه ورق بازی رابر میزند
non abstainer U کسیکه از استعمال نوشابه پرهیز ننماید
nonunion U کسیکه عضو اتحادیه کارگری نیست
octoroon U کسیکه یک هشتم از خون سیاهان در او باشد
orthoepist U کسیکه با تلفظ درست چیز میخواند
ox man U کسیکه در دانشگاه OXFORDپرورش یافته است
parroter U کسیکه چیزی را طوطی وار یادمیگیرد
whitener U شییی یا کسیکه چیزی راسفید میکند
heteroclite U کسیکه کارهایش برخلاف قاعده همگانیست
demonstrationist U کسیکه درنمایش هاوتظاهرات انبازی میکند
garreteer U کسیکه دراطاق زیرشیروانی زندگانی میکند
gainer U کسیکه سود میبرد استفاده کننده
free thinker U کسیکه دارای فکر ازاد بوده
dragsman U لاروب :کسیکه رودخانه هارالاروبی میکند
end gatherer U کسیکه اشغال پشم راجمع میکند
engrosser U کسیکه اسنادرابخط درشت پاکنویس میکند
death watch U پاسبان کسیکه محکوم بمرگ است
head liner U کسیکه نامش دربالای صفحهای نموداراست
hemiplegic U کسیکه نیم بدنش فلج است
dabster U کسیکه دربازی یاکارهای دیگرزبردست است
outpensioner U کسیکه از بنگاهی وفیفه میگیدرولی در انجابودباش ندارد
ordinee U کسیکه تازه درجه شماسی گرفته است
second fiddle U کسیکه دارای وفایف فرعی ویاثانوی است
trainbearer U کسیکه دنباله لباس دیگری رامی گیرد
fieldsman U کسیکه دربازی توپ رانگاه داشته برمیگرداند
nostradamus U کسیکه پیشه اش خبراز غیب دادن است
epilogist U کسیکه درپایان بازی شعری بخواندیانطقی اداکند
rubricator U کسیکه عنوانهای کتابی رابخط قرمز مینویسد
valetudinarian U کسیکه نسبت به سلامتی و تندرستی خودوسواسی است
textualist U کسیکه درنقل یا اقتباس عبارات چالاک است
semifinalist U کسیکه بمرحله مسابقات نیمه نهایی رسیده
poler U کسیکه باچوب یا دیرک کار یاحرکت کند
pragamatist U کسیکه عملی بودن هر چیز راضر ر میداند
quarterfinalist U کسیکه در مسابقه یک چهارم نهایی شرکت میکند
dedicatee U کسیکه چیزی باوپیشکش یابنام اووقف میشود
diner out U کسیکه بیشتراوقات شام وناهارخودرابیرون ازخانه میخورد
croppy U کسیکه موی سرش راکوتاه کرده باشد
panic monger U کسیکه با دادن خبرهای بی پروپامردم را دچارهراس میسازد
shoo in U کسیکه احتمال زیاد دارد برنده شود
documentarian U کسیکه فیلم یا مطالب مستندی را تهیه میکند
disseisor U کسیکه دیگری را ازتصرف ملک خودمحروم میکند
disseisee U کسیکه ازتصرف ملک خودمحروم شده است
dipsomaniac U کسیکه میل مفرط بنوشابههای الکلی دارد
shyster U کسیکه در قانون وسیاست فاقداصول اخلاقی است
perjurer U کسیکه در دادگاه مغایرباسوگند خود دروغ بگوید
snuffer U وسیله یا کسیکه چراغی راروشن یا خاموش کند
melodramatist U کسیکه کارش درست کردن melodrama باشد
inlander U کسیکه درون کشور یا دورازمرز زندگی میکند
master of the horse U کسیکه گماشته بر امورخانواده سلطنتی است میراخور
wine cooper U کسیکه کارش جادادن یافروختن باده است
lounger U کسیکه در نیمکت یا در سالن انتظار استراحت میکند
green thumbed U کسیکه در پرورش گیاهان شانس و استعدادخوبی دارد
wine taster U کسیکه شراب را بوسیله چشیدن ازمایش میکند
gatecrasher U کسیکه به محفلی که در آن دعوت نشده است میرود
winnower U کسیکه باد افشانی میکند ماشین بوجاری
irrigationist U کسیکه در مسائل وابسته به ابیاری علاقمند است
wire dancer U کسیکه که روی سیم میرقصد و بازی میکند
infallibilist U کسیکه معتقد است که پاپ اشتباه نمیکند
jawsmith U کسیکه با محبت زیاد مردم فریبی میکند
wisenheimer U کسیکه معلومات سطحی درهمه چیز دارد
gauger U کسیکه گنجایش چلیک وغیره رامعین میکند
gentleman at large U کسیکه وابسته بدرباراست و کار ویژهای ندارد
laboratorian U کسیکه در ازمایشگاه یاکارخانه شیمیائی تخصص دارد
mudlark U اهل کوچه کسیکه خودرا باخاک و گل می الاید
ventriloquistic U کسیکه بجای عروسک یاجانوری تکلم کند
humoralist U کسیکه ناخوشیهای تن رانتیجه فسادخلطهای چهارگانه میداند
gatecrashers U کسیکه به محفلی که در آن دعوت نشده است میرود
weisenheimer U کسیکه معلومات سطحی در همه چیز دارد
towhead U کسیکه موهای مایل به سفیدیا خاکستری دارد
foundationer U کسیکه ازدرامدبنگاه وقف شدهای زندگی میکند
mestizo U کسیکه زاده اسپتنیولی و هندی و امریکایی باشد
mestiza U کسیکه زاده اسپانیولی و هندی وامریکایی باشد
valetudinary U کسیکه نسبت به سلامتی و تندرستی خودوسواسی است
swamper U ساکن مرداب کسیکه الوار را جمع اوری میکند
knight of the post U کسیکه معاشش ازگواهی دروغ دادن فراهم میشد
hereditarian U کسیکه عقیده بتوارث تمایلات طبیعی وروحی دارد
yard man U کسیکه برای اداره کارهای طویله اجیر میشود
improviser U تعبیه کننده کسیکه بسرعت یا بلامقدمه چیزیرا میسازد
rigorist U کسیکه در قوانین مذهبی زیادسخت گیری ودقت میکند
inspirationist U کسیکه کتاب مقدس را الهام خدابا وحی میداند
gold washer U کسیکه خاک زرداررابرای زرجویی میشوید لاوک خاکشویی
reunionist U کسیکه که هواخواه پیوندکلیسای کاتولیک باکلیسای انگلیس میباشد
natural philosopher U فیزیک خوان کسیکه که عقیده به اصالت طبیعت دارد
paragraphist U کسیکه مطلب کوتاه برای روزنامه تهیه میکند
mannerist U کسیکه بیک جور انشا یا شیوه خو گرفته است
maximalist U کسیکه اصرارداردکه حداکثرتقاضاهایش براورده شودوحاضربه تمکین نیست
microscopist U کسیکه میتواند با ریز بین ازمایش هایی بکند
negroidal U زنگی وابسته بسیاهان کسیکه خون سیاهان در اوباشد
unknown quantity U مقدارمجهول یانامعلوم کسیکه کردارش رانتوان پیش بینی کر د
upperclassman U کسیکه در کلاسهای عالی دانشگاه یا دبیرستان درس میخواند
multitudinist U کسیکه توده مردم را بیشتر ازافراد رعایت میکند
parodist U کسیکه نوشته ادبی راتقلیدکرده بصورت هزل درمیاورد
land shark U کسیکه ملوانان رادردریاغارت میکندیابمال انها انگل میشود
itemizer U کسیکه مقالات کوچک برای روزنامه تهیه میکند
petroleur U کسیکه با استعمال نفت اتش سوزی راه می اندازد
polygenist U کسیکه عقیده داردبشر دارای چندین مبدابوده است
wisecracker U کسیکه حرف کنایه داریا شوخی امیز میزند
wise acre U کسیکه ادعای عقل میکند ولی نادان است
wiseacre U کسیکه ادعای عقل میکند ولی نادان است
usufructuary U کسیکه از عین ونماات ملک دیگری حق دارد استفاده کند
advantaged U کسیکه در شرایط بهتری از لحاظ اجتماعی و یا مادی قرار دارد
gatecrashers U کسیکه بدون بلیط یا پرداخت ورودیه داخل سالن شدهاست
gatecrasher U کسیکه بدون بلیط یا پرداخت ورودیه داخل سالن شدهاست
stoaway U کسیکه خودرادرکشتی پنهان میکندکه پول از او نگیرندتاکشتی راه بیفتد
ringman U کسیکه دراسب دوانی کارش شرط بندی بامردم است
delegatee U کسیکه پرداخت بدهی شخص دیگر به او واگذار شده است
monophysite U کسیکه عقیده دارد باینکه مسیح دارای یک ذات است و بس
month's mind U ایین مذهبی بیاد بود کسیکه درگذشته در روز سی ام مردنش
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com