English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 110 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
prime U بهار جوانی
primed U بهار جوانی
primes U بهار جوانی
may U بهار جوانی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
over the hill <idiom> U به پایان رسیدن بهار جوانی
Other Matches
vernal U شبیه بهار باطراوت چون بهار
hen and chickens U همیشه بهار همیشه بهار باغی
spring U بهار
springs U بهار
clematis U فل بهار
marigold U گل همیشه بهار
marigolds U گل همیشه بهار
springtime U فصل بهار
amaranth U همیشه بهار
calendula U گل همیشه بهار
the pride of life U بهار عمر
love lies bleeding U گل همیشه بهار
orange flower U بهار نارنج
prime of life U بهار عمر
spring time U فصل بهار
spring time U هنگام بهار
spring tide U فصل بهار
terrace U بهار خواب
lilies of the valley U موگه بهار
terraces U بهار خواب
lily of the valley U موگه بهار
springtime U شباب بهار زندگانی
orange flower water U عرق بهار نارنج
neroli U عطر بهار نارنج
one swallow does not make a summer <proverb> U با یک گل بهار نمی شود
essential oil of orange flower U عطر بهار نارنج
spring cleaning U خانه تکانی درفصل بهار
pyxie U بوته خزنده وهمیشه بهار
this game is proper to spring U این بازی مخصوص بهار است
orgeat U شربت بهار نارنج با شیره بادام
chaparral U بلوط کوتاه وهمیشه بهار جنگل
young days U جوانی
juvenility U جوانی
springtime U جوانی
yoth U جوانی
youth U جوانی
youths U جوانی
youthfulness U جوانی
adolescence U نو جوانی
adolescency U جوانی
youthfufness U جوانی
prime of life U عنفوان جوانی
post juvenal U بعد از جوانی
youthfully U از روی جوانی
rejuvenator U جوانی دهنده
rejuvenescence U تجدید جوانی
rejuvenescent U جوانی از سر گیرنده
rejuveoize U جوانی از سرگرفتن
schizophrene U مبتلابجنون جوانی
slips in youth U لغزشهای جوانی
schizophrenia U جنون جوانی
rejuvenation U باز جوانی
the flower of youth U عنفوان جوانی
may of youth U عنفوان جوانی
acne غرور جوانی
bloom of youth U بحبوحه جوانی
hey day U ریعان جوانی
dementia praecox U جنون جوانی
juveniles U در خور جوانی
hebephrenia U جنون جوانی
juvenile U در خور جوانی
slips in youth U خطاهای جوانی
juvenility U نیروی جوانی
adolescence U دوره جوانی
rejuvenating U جوانی ازسر گرفتن
The fervour of youth . U شور وشوق جوانی
schizophrenics U مبتلا بجنون جوانی
schizophrenic U مبتلا بجنون جوانی
rejuvenate U جوانی ازسر گرفتن
rejuvenated U جوانی ازسر گرفتن
impetuosity of youth U تندی یا غرور جوانی
rejuvenates U جوانی ازسر گرفتن
juvenilia U اثار دوره جوانی
douglas fir U یک نوع گیاه همیشه بهار بلندی که در غرب امریکامی روید
middle age U دوره بین جوانی وپیری
chorus girl U زن جوانی که دریک دسته کرمیخواند
chorus girls U زن جوانی که دریک دسته کرمیخواند
middle aged U دوره بین جوانی وپیری
salad days U ایام جوانی وبی تجربگی
puniness U تازه کاری جوانی کوچکی
her prime of life is past U عنفوان جوانی وی گذشته است
schizo U شخص مبتلا به بیماری جنون جوانی
She has known better days in her youth . U معلومه که در جوانی وضعش بهتر بوده
blossomed U گل دادن دارای طراوت جوانی شدن
blossom U گل دادن دارای طراوت جوانی شدن
blossoming U گل دادن دارای طراوت جوانی شدن
blossoms U گل دادن دارای طراوت جوانی شدن
passe U دوره زیبایی و عنفوان جوانی را گذرانده
at the tender age of <idiom> U در سن جوانی [گول خور. بی مایه . سست . نادان]
juvenilia U تالیفات دوره جوانی شعرا ونویسندگان بزرگ
chaperon U زن شوهر دار یا کاملی که ازدختر جوانی مراقبت میکند
cover girls U زن جوانی که عکسش روی جلد مجلات چاپ میشود
cover girl U زن جوانی که عکسش روی جلد مجلات چاپ میشود
glabrescent U گیاهی که در جوانی کرکدار ودربلوغ بدون کرک وصاف میشود
kratom U [درختی همیشه بهار و در عین حال برگریز استوایی که از خانواده قهوه است و برگش مصرف داروئی دارد]
the Holy Grail U جام مقدس [که نیروی جوانی و سلامت جاودان و تغذیه بی انتها دارد]
sangrail U جام مقدس [که نیروی جوانی و سلامت جاودان و تغذیه بی انتها دارد]
sangraal U جام مقدس [که نیروی جوانی و سلامت جاودان و تغذیه بی انتها دارد]
sangreal U جام مقدس [که نیروی جوانی و سلامت جاودان و تغذیه بی انتها دارد]
groundhog day U روز دوم فوریه که بعقیده عوام اگرافتابی باشدنشانه انستکه اززمستان شش هفته مانده است و اگر ابری باشد نشانه اوایل بهار استwoodchuck
schizothymia U جنون همراه با خیال پرستی ومالیخولیا شبیه جنون جوانی
evergreen U همیشه سبز همیشه بهار
everblooming U همیشه بهار همیشه شکوفا
evergreens U همیشه سبز همیشه بهار
peach design U نقش هلو [این نقش هم بصورت شکوفه درخت هلو به نشانه بهار و هم بصورت میوه به نشانه طول عمر در فرش های چین بکار می رود.]
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com