English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
structuralization U بنیان گذاری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
structures U بنیان
basis U بنیان
warp and woof U بنیان
structure U بنیان
radicals U بنیان
structuring U بنیان
valence U بنیان
radicle U بنیان
radical U بنیان
capital structure U بنیان سرمایه
bottom U بنیان نهادن
market structure U بنیان بازار
foundered U بنیان گذار
roots U بنیان پایه
root U بنیان پایه
acid radical U بنیان اسید
bottoms U بنیان نهادن
founders U بنیان گذار
foundering U بنیان گذار
economic structure U بنیان اقتصادی
foundation U بنیان بنگاه
bulid U بنیان گذاردن
free redical U بنیان ازاد
founder U بنیان گذار
valence U بنیان ترکیب اتمی
trihydroxy U هیدورکسیدی دارای سه بنیان هیدروکسیل
pentavalent U دارای پنج فرفیت یا بنیان
Cellophane U لایه پلاستیکی شفاف با بنیان سلولزی
residential investments U سرمایه گذاری مسکن سرمایه گذاری به شکل خانههای مسکونی
acceleration principle U یعنی سرمایه گذاری مساوی است باحاصلضرب ضریب شتاب میزان سرمایه گذاری لازم برای افزایش یک واحد تولید در تغییرات در تولید
desired investment U سرمایه گذاری مطلوب سرمایه گذاری مورد نظر
punctuation marks U علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
overcapitalization U سرمایه گذاری بیش ازحد سرمایه گذاری افراطی
punctuation mark U علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
cooperative scorer U بهره گیرنده از روش سرمایه گذاری مشترک استفاده کننده از سرمایه گذاری مشترک
unintended investment U سرمایه گذاری برنامه ریزی نشده سرمایه گذاری پیش بینی نشده
public U روش رمز گذاری داده که از یک کلید برای رمز گذاری و کلید دیگر برای رمز گشایی استفاده میکند
acid radical U ریشه با بنیان اسیدی رادیکال اسیدی
monrovia powers U اتحادیهای سست بنیان متشکل از 91کشور افریقایی که اولین باردر سال 1691 طی کنفرانسی که نمایندگان این کشورها درمونروویا واقع در لیبریاتشکیل داده بودند وجود پیداکرد
fuze U ماسوره گذاری کردن چاشنی مواد منفجره چاشنی چاشنی گذاری کردن
fuzing U چاشنی گذاری چاشنی گذاری کردن
coding U کد گذاری
indention U تو گذاری
lineation U خط گذاری
pointing U نقطه گذاری
filling U لایی گذاری
fillings U لایی گذاری
invest U سرمایه گذاری
petarder U مامورخرج گذاری پل
invested U سرمایه گذاری
mining U مین گذاری
nomographer U قانون گذاری
inunction U مرهم گذاری
numbering U شماره گذاری
invests U سرمایه گذاری
ovulations U تخمک گذاری ها
investing U سرمایه گذاری
exposures U درمعرض گذاری
impression U نشان گذاری
marks U علامت گذاری
impressions U نشان گذاری
trapping U تله گذاری
prefixion U پیش گذاری
prefixture U جلو گذاری
prefixion U جلو گذاری
prefixion U سرواژه گذاری
mark U علامت گذاری
prefixture U پیش گذاری
markings U علامت گذاری
insertion U جوف گذاری
ingravescence U رو بشدت گذاری
exposure U درمعرض گذاری
limit of load U حد بار گذاری
lable U جهت گذاری
valuation U ارزش گذاری
loads U فشنگ گذاری
edgings U لبه گذاری
edging U لبه گذاری
spacing U فاصله گذاری
load U فشنگ گذاری
interposition U پا میان گذاری
marking U علامت گذاری
discrimination U فرق گذاری
scoring U نمره گذاری
pagination U صفحه گذاری
grading U نمره گذاری
sanding U ماسه گذاری
costing U قیمت گذاری
coding U علامت گذاری
frustrations U عقیم گذاری
frustration U عقیم گذاری
costing U هزینه گذاری
mark sensing U نشان گذاری
ovulation U تخمک گذاری
pricing U قیمت گذاری
policy-making U سیاست گذاری
policy making U سیاست گذاری
coronations U تاج گذاری
coronation U تاج گذاری
legislation U قانون گذاری
lodgement U ودیعه گذاری
scaling U مقیاس گذاری
lodgment U ودیعه گذاری
minelaying U مین گذاری
investment U سرمایه گذاری
enterprises U سرمایه گذاری
valuations U ارزش گذاری
finances U سرمایه گذاری
financed U سرمایه گذاری
finance U سرمایه گذاری
collocation U باهم گذاری
investments U سرمایه گذاری
earmarking U علامت گذاری
financing U سرمایه گذاری
nomography U فن قانون گذاری
nomenclauture U نام گذاری
enterprise U سرمایه گذاری
coding U کد گذاری چیزی
piping U لوله گذاری
indentation U دندانه گذاری
indentations U دندانه گذاری
insulation U عایق گذاری
casings U لوله گذاری
synthesis U هم گذاری اختلاط
syntheses U هم گذاری اختلاط
nominations U نام گذاری
nomination U نام گذاری
indents U دندانه گذاری
indenting U دندانه گذاری
indent U دندانه گذاری
codes and codification U علامت گذاری
cupellation U قال گذاری
undervaluation U کم ارزش گذاری
casing U لوله گذاری
tubing U لوله گذاری
capitalization U سرمایه گذاری
wicking U فتیله گذاری
demomination U نام گذاری
weft insertion U پود گذاری
dateline U تاریخ گذاری
padding U لایی گذاری
headings U عنوان گذاری
heading U عنوان گذاری
settings U کار گذاری
setting U کار گذاری
notations U نشان گذاری
notation U نشان گذاری
indexing U شاخص گذاری
imposition of hands U دست گذاری
hypothecation U گرو گذاری
sedimentation U لایه گذاری
sedimentation U رسوب گذاری
hyphenation U خط تیره گذاری
signallzation U علامت گذاری
idegraphy U نشان گذاری
lettering U حروف گذاری
denomination U نام گذاری
juxtaposition U پهلوی هم گذاری
scale factor U مقیاس گذاری
synthesize U هم گذاری کردن
prochronism U جلوترتاریخ گذاری
puncuation U نقطه گذاری
loading U بار گذاری
encoding U رمز گذاری
iatraliptics U مرهم گذاری
aggradation U ابرفت گذاری
preterition U فرو گذاری
denominations U نام گذاری
devised U ارث گذاری
prefixture U سرواژه گذاری
devising U ارث گذاری
hypothecation U رهن گذاری
devises U ارث گذاری
synthesised U هم گذاری کردن
punctuation U نقطه گذاری
devise U ارث گذاری
synthesises U هم گذاری کردن
synthesising U هم گذاری کردن
synthesizing U هم گذاری کردن
sequencing U ترتیب گذاری
dimensioning U اندازه گذاری
synthesizes U هم گذاری کردن
synthesized U هم گذاری کردن
demarcation U علامت گذاری
disposure U درمعرض گذاری
masking U نقاب گذاری
compulsury deduction U کسر گذاری اجباری
induced investment U سرمایه گذاری القائی
infix notation U نشان گذاری میانوندی
capital outlay U ارزش سرمایه گذاری
industrial investment U سرمایه گذاری صنعتی
investment opportunities U امکانات سرمایه گذاری
investment banks U بانکهای سرمایه گذاری
iinfix notation U نشان گذاری میانوندی
excess n notation U نشان گذاری با افزونی n
financial investment U سرمایه گذاری مالی
fixed investment U سرمایه گذاری ثابت
designation system U سیستم علامت گذاری
denture U دندان مصنوعی گذاری
decimal notation U نشان گذاری دهدهی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com