Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 124 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
exchange service
U
بنگاه معاوضه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
barter
U
معاوضه
changing
U
معاوضه
changes
U
معاوضه
changed
U
معاوضه
change
U
معاوضه
reciprocation
U
معاوضه
bater
U
معاوضه
swap
U
معاوضه
bartered
U
معاوضه
bartering
U
معاوضه
barters
U
معاوضه
quid pro quo
U
معاوضه
quid pro quos
U
معاوضه
swops
U
معاوضه
swopping
U
معاوضه
swopped
U
معاوضه
swaps
U
معاوضه
swapped
U
معاوضه
exchanging
U
معاوضه
exchanged
U
معاوضه
exchanges
U
معاوضه
exchange
U
معاوضه
exchanged
U
معاوضه کردن
exchange
U
ارز معاوضه
exchange
U
معاوضه کردن
exchanged
U
ارز معاوضه
interchangeable
U
قابل معاوضه
negotiation
U
معاوضه مذاکرات
negotiations
U
معاوضه مذاکرات
exchanging
U
ارز معاوضه
exchanging
U
معاوضه کردن
exchangeability
U
قابلیت معاوضه
exchanges
U
ارز معاوضه
exchanges
U
معاوضه کردن
concerns
U
بنگاه
institute
U
بنگاه
establishments
U
بنگاه
instituted
U
بنگاه
institutes
U
بنگاه
instituting
U
بنگاه
concern
U
بنگاه
establishment
U
بنگاه
corporations
U
بنگاه
businesses
U
بنگاه
corporation
U
بنگاه
institution
U
بنگاه
firms
U
بنگاه
firmest
U
بنگاه
firmer
U
بنگاه
firm
U
بنگاه
business
U
بنگاه
changes
U
معاوضه کردن خردکردن
changed
U
معاوضه کردن خردکردن
interchangeably
U
بطور قابل معاوضه
change
U
معاوضه کردن خردکردن
changing
U
معاوضه کردن خردکردن
exchanges
U
معاوضه و مبادله پول
exchanging
U
معاوضه و مبادله پول
exchanged
U
معاوضه و مبادله پول
exchange
U
معاوضه و مبادله پول
carpooling center
[American E]
U
بنگاه همسفری
competitive firm
U
بنگاه رقابتی
business enterprise
U
بنگاه تجاری
business enterprise
U
بنگاه بازرگانی
service
U
بنگاه سرویس
hydropath establishment
U
بنگاه اب درمانی
state enterprise
U
بنگاه دولتی
head-hunter
U
بنگاه کاریاب
pawnshop
U
بنگاه رهنی
head-hunters
U
بنگاه کاریاب
news agencies
U
بنگاه خبرگزاری
industrial concern
U
بنگاه صنعتی
news agency
U
بنگاه خبرگزاری
hydrotherapeutic
U
بنگاه اب درمانی
serviced
U
بنگاه سرویس
instituting
U
بنداد بنگاه
enterprises
U
بنگاه اقتصادی
instituted
U
بنداد بنگاه
institute
U
بنداد بنگاه
enterprise
U
بنگاه اقتصادی
pawnbroker
U
بنگاه رهنی
foundation
U
بنیان بنگاه
institutes
U
بنداد بنگاه
pawnbrokers
U
بنگاه رهنی
mont de piete
U
بنگاه رهنی
incommutably
U
بطوریکه نتوان معاوضه نمود
settlement
U
حل و فصل توافق بنگاه
representative firm
U
بنگاه تولیدی نمونه
enterprises
U
موسسه یا بنگاه اقتصادی
real estate agency
U
بنگاه معاملات املاک
settlements
U
حل و فصل توافق بنگاه
rectorate
U
ریاست بنگاه مذهبی
enterprise
U
موسسه یا بنگاه اقتصادی
institution
U
اصل حقوقی بنگاه
pawnbroker
U
دلال در بنگاه رهنی
nonprofit firm
U
بنگاه غیر انتفاعی
pawnbrokers
U
دلال در بنگاه رهنی
to exchange something
[for something]
U
معاوضه کردن
[چیزی را با چیز دیگری]
outclearing
U
فرستادن چک و قبض به بنگاه پایاپاپای
hacienda
U
بنگاه کشاورزی یا معدن ومانند ان
upgrading
U
به روز رسانی
[معاوضه قسمتهای قدیمی]
[مهندسی]
two input firm
U
بنگاه تولیدی باد و عامل تولید
user cost of capital
U
هزینه سرمایه برای بنگاه تولیدی
BBC
U
مخفف بنگاه سخن پراکنی بریتانیا
open shop
U
بنگاه دارای سیستم استخدام ازاد
to barter away
U
بطریق معاوضه ازدست دادن باکالای دیگرمعاوضه کردن
subvention
U
اعانه نقدی دولت به بنگاه عام المنفعه
out relief
U
دستگیری مردمی که در بنگاه اعانه بودباش ندارند
imperial institute
U
بنگاه امپراطوری است در لندن برای پیشرفت بازرگانی
turnover
U
تعداد دفعاتی درسال که موجودی انبار یک بنگاه فروخته میشود
expansion path
U
مسیر افزایش حجم عملیات بنگاه گر یک نقشه منحنیهای متساوی التولید
break even point
U
نقطه سربسر سطحی از تولیدکه در ان سطح کل درامدبنگاه با کل هزینه ان برابربوده و سود بنگاه صفر است
corporations
U
شرکت یا بنگاه دارای شخصیت حقوقی هیات اعضا انجمن شهر یا مامورین منتخب شهرداری
corporation
U
شرکت یا بنگاه دارای شخصیت حقوقی هیات اعضا انجمن شهر یا مامورین منتخب شهرداری
trade
U
داد و ستد کردن مبادله یا معاوضه کردن حرفه
traded
U
داد و ستد کردن مبادله یا معاوضه کردن حرفه
swap agreement
U
موافقتنامه مبادلات ارزی قرار معاوضه ارزی
say's law
U
از قوانین اقتصادی دوره کلاسیک مبنی بر این که تولیداضافی یک کالا ممکن نیست چه هر کس کالا را جهت معاوضه با کالای دیگر ایجادمیکند و بنابراین عرضه هرچیز تقاضای ان را به وجودمی اورد
institutionalize
U
در موسسه یا بنگاه قرار دادن در بیمارستان بستری کردن تبدیل به موسسه کردن رسمی کردن
institutionalises
U
در موسسه یا بنگاه قرار دادن در بیمارستان بستری کردن تبدیل به موسسه کردن رسمی کردن
institutionalizing
U
در موسسه یا بنگاه قرار دادن در بیمارستان بستری کردن تبدیل به موسسه کردن رسمی کردن
institutionalizes
U
در موسسه یا بنگاه قرار دادن در بیمارستان بستری کردن تبدیل به موسسه کردن رسمی کردن
institutionalising
U
در موسسه یا بنگاه قرار دادن در بیمارستان بستری کردن تبدیل به موسسه کردن رسمی کردن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com