Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 96 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
masonry weir
U
بند بنایی وزنی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
masonry
U
بنایی
brick work
U
بنایی
masonery
U
بنایی
masonry weir
U
شادروان بنایی
levels
U
تراز بنایی
plumb
U
شاغول بنایی
brick
U
اجر بنایی
bricks
U
اجر بنایی
mason's board
U
ماله بنایی
masonry sand
U
ماسه بنایی
brick trowel
U
ماله بنایی
masonry dam
U
سد با مصالح بنایی
brick workers tool
U
ابزار بنایی
levelled
U
تراز بنایی
leveled
U
تراز بنایی
level
U
تراز بنایی
spatula
U
ماله بنایی
spatulas
U
ماله بنایی
builder level
U
تراز بنایی
mason's scaffold
U
چوب بست بنایی
masonery bond
U
بست مصالح بنایی
mason hammer
U
تیشه یا چکش بنایی
uncoursed rubble masonery
U
بنایی سنگ لاشه در هم
stone work
U
ساختمان سنگی بنایی با سنگ
chaines
U
[عناصر بنایی شبیه پایه]
basket weave pattern
U
طرح شطرنجی که در کارهای بنایی بکارمیرود
arrhythmic
U
بی وزنی
weightlessness
U
بی وزنی
weighted
U
وزنی
equiponderance
U
هم وزنی
gravity dam
U
سد وزنی
hexametric
U
شش وزنی
gravity battery
U
باتری وزنی
massive arch dam
U
سد قوسی وزنی
gravity spillway dam
U
سد سرریز وزنی
hollow gravity dam
U
سد تهیده وزنی
gravity wall
U
دیوار وزنی
gravity arch dam
U
سد قوسی وزنی
gravity abutment
U
گرانپایه وزنی
gravimetrical analysis
U
تجزیه وزنی
weight percent
U
درصد وزنی
weighted mean
U
میانگین وزنی
weighted average
U
میانگین وزنی
division
U
گروه وزنی
divisions
U
گروه وزنی
tetrameter
U
چهار وزنی
weighted average
U
متوسط وزنی
monometer
U
شعر یک وزنی
gravimetric factor
U
ضریب وزنی
gravimetric analysis
U
تجزیه وزنی
weight function
U
تابع وزنی
weighted score
U
نمره وزنی
daedman
U
مهار وزنی
weighting coefficient
U
ضریب وزنی
long-and-short work
[بنایی با استفاده از بلوک های افقی و عمودی بلند و کوتاه]
weigh batcher
U
اندازه گیر وزنی
tandem roller
U
غلطک وزنی پشت سر هم
gravity drop
U
زنگ احضار وزنی
imponderability
U
بی وزنی غیر محسوسی
hexameter
U
شعر شش وتدی یا شش وزنی
h does not w.much
U
چندان وزنی ندارد
gravity dam of triangular section
U
سد وزنی با نیمرخ مثلثی
tons
U
واحد وزنی برابر با 0001کیلوگرم
blank verse
U
شعر بی قافیه پنج وزنی
classed
U
گروه وزنی ورزشکار ممتاز
weight average molecular weight
U
میانگین وزنی وزن مولکولی
ton
U
واحد وزنی برابر با 0001کیلوگرم
class
U
گروه وزنی ورزشکار ممتاز
ounces
U
مقیاس وزنی برابر5301/13 گرم
ounce
U
مقیاس وزنی برابر5301/13 گرم
classing
U
گروه وزنی ورزشکار ممتاز
classes
U
گروه وزنی ورزشکار ممتاز
weight average degree of polymerization
U
میانگین وزنی درجه بسپارش
bantamweight
U
مقیاس وزنی درحدود 811پوند
available payload
U
فرفیت وزنی یا حجمی وسیله
quintal
U
واحد وزنی معادل 001کیلو گرم
scaleweight
U
وزنی که اسب در مسابقه تحمل میکند
To bear heavy expenses.
U
سرب فلز سنگین وزنی است
bushels
U
مقیاس وزنی است معادل 4پک
metric hundredweight
U
واحد وزنی برابر 05 کیلو گرم
bushel
U
مقیاس وزنی است معادل 4پک
bandolite
U
ساختار سبک وزنی از چوب بالسا با روکش الومینیوم
pottle
U
پیمانه وزنی برابر نیم گالن رطل یکمنی
weighted least square method
U
روش حداقل مربعات وزنی در اقتصادسنجی برای تخمین پارامترها
blocage
U
[بنایی با مواد مختلف و در اندازه های مختلف که در ساخت دیوارهای رومی بکار می رفت.]
building sand
U
خاک و ماسه ساختمان ماسه برای بنایی
barleycorn
U
مقیاس وزنی برابر 8460/0 گرم مقیاس طولی برابر5/8میلیمتر
embassy
U
سفیرکبیر و اعضای سفارتخانه شهر محل اقامت سفیر بنایی که سفیر در ان اقامت دارد
embassies
U
سفیرکبیر و اعضای سفارتخانه شهر محل اقامت سفیر بنایی که سفیر در ان اقامت دارد
tare and tret
U
وزن بسته یا لفاف یا جعبه محموله و مقدار کمبود وزنی که در نتیجه حمل و نقل درمحموله ایجاد میشود وقابل قبول است
liftjet
U
توربوفن یا توربوجتی بسیارسبک وزنی با نسبت کنارگذرکم که تنها بمنظور افزایش نسبت برا به تراست بکارمیرود
isodomon
U
[بنایی با بلوک های سنگی برابر در طبقاطی با طول های برابر]
isodomun
U
[بنایی با بلوک های سنگی برابر در طبقاطی با طول های برابر]
warp-weighd loom
U
دارهای وزنی
[این نوع دار در گذشته بیشتر بکار میرفته و در آن انتهای نخ های تار به وزنه های سنگی یا فلزی گره زده می شد.]
assonance
U
هم صدایی قافیهء وزنی یا صدایی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com