Perdic | بلوری | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

✘ Close


Total search result: 31 (3 milliseconds)		ارسال یک معنی جدید
Menu	English	Persian	Menu
	granular U	بلوری
	crystallized U	بلوری

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	crystal grain U	دانه بلوری
	crystal lattice U	شبکه بلوری
	crystal plane U	سطح بلوری
	crystal microphone U	میکروفون بلوری
	crystalline structure U	ساختار بلوری
	crystalize U	بلوری شدن
	crystalline rock U	سنگ بلوری
	crystal diode U	دیود بلوری
	crystallizable U	بلوری شدنی
	copal U	سندروس بلوری
	crystallizing lacquer U	لاک بلوری
	grain structure U	ساختار بلوری
	grain tin U	قلع بلوری
	gum copal U	سندروس بلوری
	amorphous U	غیر بلوری
	shaly clay U	رس نیمه بلوری
	crystalline schist U	شیست بلوری
	crystal U	زلال بلوری کردن
	crystals U	زلال بلوری کردن
	modification U	تغییر شکل بلوری
	calcite U	سنگ اهک بلوری
	crystal ball stopper U	گلوله بلوری شیشه لیموناد
	pyroxene U	ماده معدنی بلوری وسفید
	crystalline structure U	سازه بلوری ساختمان کریستالی
	unidirectional soldification U	روشی برای رسیدن به موادتک بلوری
	endomorph U	بلوری که درجوف بلور دیگر قرار دارد
	wafers U	تکه کاملی از ماده نیمه هادی تک بلوری
	wafer U	تکه کاملی از ماده نیمه هادی تک بلوری
	devitrify U	از حالت شیشهای در اوردن حالت بلوری دادن

Recent search history

Forum search

more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)

Contact | Terms | Privacy