English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 111 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
orthodoxly U بشیوه کلیسای خاور
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
the orthodox church U کلیسای خاور
greek church U کلیسای خاور
feria U کلیسای کاتولیک و کلیسای انگلیس روزهای عادی هفته
reunionism U دلبستگی به پیوند کلیسای کاتولیک با کلیسای انگلیس
lady-chapel U [کلیسای کوچک در کلیسای اصلی برای تکریم]
Middle East U سرزمین های میان خاور نزدیک East Near و خاور دور East Far
provincially U بشیوه ولایتی
monastically U بشیوه راهبان
orientally U بشیوه خاوریان
pharisaically U بشیوه فریسیان
occidentally U در باختر بشیوه باختریان
monological U وابسته بشیوه تنهاسخن گویی
nomadically U بشیوه صحرا گردان و چادرنشینان
elocutionary U وابسته بشیوه سخنوری مربوط بحسن تقریر
lowlander U خاور
orienting U خاور
orients U خاور
the oriel U خاور
east <adj.> U خاور
orient U خاور
the eastern question U مسئله خاور
it lies on the east of U در خاور واقع
levant U خاور وشرق
Far East U خاور دور
levanter U ساکن خاور
north-easterly U درشمال خاور
Near East U خاور نزدیک
north east U در شمال خاور
north easterly U درشمال خاور
north east U شمال خاور
east U خاور مشرق
south east U در جنوب خاور
easterner U خاور نشین
easterners U خاور نشین
levantine U ساکن خاور
orientalist U خاور شناس
south easterly U سوی جنوب خاور
north easter U باد شمال خاور
south east U سوی جنوب خاور
in a south easterly direction U از جهت جنوب خاور
orientates U توجه بسوی خاور
orientate U توجه بسوی خاور
Near East U خاور نزدیک [جغرافیا]
orientating U توجه بسوی خاور
north-easterly U وابسته بشمال خاور
north easterly U وابسته بشمال خاور
minster U کلیسای بزرگ
the orthodox church U کلیسای ارتودوکس
popery U کلیسای کاتولیک رم
romanist U عضو کلیسای رم
cathedral U کلیسای جامع
chapels U کلیسای کوچک
chapel U کلیسای کوچک
cathedrals U کلیسای جامع
kirk U کلیسای اسکاتلند
Church of England U کلیسای انگلستان
st peter's U کلیسای سن پیر
greek church U کلیسای شرقی
Coptic Church U کلیسای قبطی
cross-doomed U کلیسای گنبددار
cross-church U کلیسای صلیبی
the sovereign U پاپ اعظم کشیش بخش درکلیسای خاور
C. of E U مخفف کلیسای انگلیس
power of the keys U اختیارات کلیسای پاپ
Collegiate church U کلیسای وقف ایتام
established church U کلیسای قانونی و شرعی
laura U صومعه کلیسای شرقی
episcopalianism U پیروی از کلیسای اسقفی
episcopalians U پیرو کلیسای اسقفی
Catholics U عضو کلیسای کاتولیک
nonconformist U مخالف کلیسای رسمی
episcopalian U پیرو کلیسای اسقفی
nonconformists U مخالف کلیسای رسمی
greek catholic U عضو کلیسای شرقی
greed orthodox U کلیسای ارتدکس یونانی
Catholic U عضو کلیسای کاتولیک
canon low U قانون کلیسای کاتولیک
archimandrite U رئیس دیر در کلیسای شرقی
dominie U عنوان کشیشان کلیسای هلند
nestorian U کلیسای نسطوری قدیم ایران
anglicanism U اصول و انتقادات کلیسای انگلیس
Cluny U [کلیسای کلونی به سبک رنسانس]
orthodox U مطابق عقاید کلیسای مسیح
Roman Catholics U وابسته به کلیسای کاتولیک روم
Roman Catholic U وابسته به کلیسای کاتولیک روم
episcopal U مربوط به کلیسای اسقفی درمسیحیت
Coptic Church U کلیسای بومی مصر و اتیوپی
gregorian U وابسته به کلیسای گریگوریان ارمنستان
parochial school U مدرسه وابسته به کلیسای بخش
presbyterian U وابسته به کلیسای مشایخی پروتستان
lector U قاری کتاب مقدس در کلیسای کاتولیک
lutheran U وابسته به مارتین لوتر کلیسای لوتران
lateran U نام کلیسای جامع رم نامیده میشود
presbyterianism U پیروی از عقاید کلیسای مشایخی پروتستان
abbeys U کلیسا نام کلیسای وست مینستر
jacobite U عضو کلیسای قدم سوریه و عراق
abbey U کلیسا نام کلیسای وست مینستر
gregorian chant U سرود مذهبی ساده کلیسای کاتولیک رومی
romanism U اصول عقاید کلیسای کاتولیک معتقدات کاتولیکی
the r. U مذهبی درسده شانزدهم میلادی برای اصطلاح کلیسای رم
mantelletta U شنل بلند تا سر زانو مخصوص کاردینال کلیسای کاتولیک
The Catholic Church springs [comes] to mind as an obvious example. U کلیسای کاتولیک به عنوان یک نمونه بارز به ذهن می آید.
ecafe U کمیسیون اقتصادی اسیا و خاور دور که در سال 7491 در سازمان ملل تشکیل شده است
parish clerk U کشیش یا عامی که متصدی برخی کارهای کلیسای بخش می گرد د
biretta U یکجور کلاه چهارگوش که کشیشان کلیسای کاتولیک روم بر سر می گذارند
nonagium U عشر ماترک متوفی که به کشیش کلیسای محل می رسیده است
indies U هند خاور و هند و چین وجزایر وابسته به ان
cross-in-square U [کلیسای معمول در رم شرقی با چهار گوشه و میدان و چهار طاق گهواره ای]
north north east U میان شمال و شمال خاور
episcopacy U مقام اسقفی پیروی از کلیسای اسقفی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com