Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (34 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
gift wrap
U
بسته بندی کردن در کاغذ بسته بندی روبان دارپیچیدن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
packaging
U
ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
wrapper
U
بسته بندی کاغذ روپوش
locker paper
U
کاغذ بسته بندی اغذیه
wrappers
U
بسته بندی کاغذ روپوش
kraft
U
کاغذ محکم قهوهای رنگ مخصوص بسته بندی
packs
U
بسته بندی کردن
parcels
U
بسته بندی کردن
wraps
U
بسته بندی کردن
wrap
U
بسته بندی کردن
parcel
U
بسته بندی کردن
packing
U
بسته بندی کردن
pack
U
بسته بندی کردن
put up
U
بسته بندی کردن
parceling
U
بسته بندی کردن
stripping
U
بسته بندی کردن
packets
U
بسته بندی کردن
packet
U
بسته بندی کردن
put-up
U
بسته بندی کردن
packages
U
قوطی بسته بندی کردن
packaged
U
قوطی بسته بندی کردن
package
U
قوطی بسته بندی کردن
unpacks
U
غیر بستهای کردن بسته بندی را گشودن
unpack
U
غیر بستهای کردن بسته بندی را گشودن
unpacking
U
غیر بستهای کردن بسته بندی را گشودن
slated items
U
مواد سوختی قوال و بسته بندی شده مواد سوختی یک جاو در بسته
package
U
بسته بندی
packages
U
بسته بندی
covers
U
بسته بندی
cover
U
بسته بندی
packaged
U
بسته بندی
dunnage
U
بسته بندی
packing
U
بسته بندی
coverings
U
بسته بندی
packaging
U
بسته بندی
rig
U
نصب قطعات باربندی کردن بسته بندی کردن
rigs
U
نصب قطعات باربندی کردن بسته بندی کردن
rigged
U
نصب قطعات باربندی کردن بسته بندی کردن
pre packing
U
بسته بندی از قبل
trade pack
U
بسته بندی تجاری
package holiday
U
مسافرت بسته بندی
packaging cost
U
هزینه بسته بندی
wisp
U
بسته بقچه بندی
packing density
U
تراکم بسته بندی
packing list
U
فهرست بسته بندی
packing list
U
صورت بسته بندی
packing note
U
گواهی بسته بندی
wisps
U
بسته بقچه بندی
case numbers
U
شماره بسته بندی
palletized
U
بسته بندی شده
packing note
U
فهرست بسته بندی
export packing
U
بسته بندی صادراتی
all-expense tour
U
مسافرت بسته بندی
packed
U
بسته بندی شده
package tour
U
مسافرت بسته بندی
straws
U
پوشال بسته بندی
straw
U
پوشال بسته بندی
overpacking
U
دوباره لفاف کردن یا بسته بندی کردن
break bulk cargo
U
محموله بسته بندی شده
packinghouse
U
محل بسته بندی اجناس
packingplant
U
محل بسته بندی اجناس
shipping marks
U
علامتهای روی بسته بندی
pre-packed
ازقبل بسته بندی شده
bulk cargo
U
کالای بسته بندی نشده
expendable packing
U
بسته بندی یکبار مصرف
impaction
U
بهم فشردگی بسته بندی
food packet
U
جیره بسته بندی شده
contents note
U
فهرست محتوای بسته بندی
wrappers
U
لفاف بسته بندی جلد کتاب
dockets
U
لیست محتوای بسته بندی برچسب
wrapper
U
لفاف بسته بندی جلد کتاب
loose issue
U
تدارکات خارج شده از بسته بندی
docketing
U
لیست محتوای بسته بندی برچسب
docketed
U
لیست محتوای بسته بندی برچسب
packing list
U
صورت کالاهای بسته بندی شده
docket
U
لیست محتوای بسته بندی برچسب
case marks
U
علامتهای روی جعبه یا بسته بندی
bulk stock
U
ذخایر بسته بندی شده اماد قوال و یک جا
corrugated cardboard
U
مقوای محکمی که در بسته بندی بکار می رود
tagboard
U
مقوای محکم بسته بندی وبرچسب زنی وغیره
routinely
U
برنامهای که داده را به صورت فضاهای کوچک بسته بندی میکند
routine
U
برنامهای که داده را به صورت فضاهای کوچک بسته بندی میکند
case
U
جعبه مقوایی یا چوبی جهت بسته بندی و حمل کالا
cases
U
جعبه مقوایی یا چوبی جهت بسته بندی و حمل کالا
routines
U
برنامهای که داده را به صورت فضاهای کوچک بسته بندی میکند
form utility
U
کیفیتی که دراثر جمع اوری و بسته بندی مواد اولیه
unitized load
U
بار بسته بندی شده یا باردست چین شده بار تقسیم بندی شده
packing
U
عمل قرار دادن کالاها در جعبه و بسته بندی آنها برای مغازه ها
crate
U
صندوقی که جهت بسته بندی ماشین الات بکاربرده میشود ومعمولا مسبک است
crates
U
صندوقی که جهت بسته بندی ماشین الات بکاربرده میشود ومعمولا مسبک است
assembly line
U
دستگاهی که اشیاء یا مصنوعاتی را پشت سرهم ردیف میکند تا بمحل بسته بندی برسد
assembly lines
U
دستگاهی که اشیاء یا مصنوعاتی را پشت سرهم ردیف میکند تا بمحل بسته بندی برسد
bin storage
U
انبار کردن قطعات بسته بندی نشده در قفسه انبار قطعات روباز
unpack
U
حذف داده بسته بندی شده از محل ذخیره سازی و ارسال آن به محل قبلی
unpacks
U
حذف داده بسته بندی شده از محل ذخیره سازی و ارسال آن به محل قبلی
unpacking
U
حذف داده بسته بندی شده از محل ذخیره سازی و ارسال آن به محل قبلی
stripped
U
علامت گذاری شده بسته بندی شده
tare
U
وزن بسته بندی وزن وسیله حمل
screw up
U
پیچیدن بسته کاغذ
dangerous goods by road agreement
U
موافقتنامه بین کشورهای اروپایی که در ان درخصوص وسیله حمل نحوه بسته بندی و مشخصات وسیله حمل ونقل توضیح لازم داده شده است
packet
U
بخشی از router شبکه که زمان ارسال بسته داده به مقصد را مشخص میکند بسته به مسیر انتخابی
packets
U
بخشی از router شبکه که زمان ارسال بسته داده به مقصد را مشخص میکند بسته به مسیر انتخابی
ratings
U
طبقه بندی کردن درجه بندی
rating
U
طبقه بندی کردن درجه بندی
bin storage space
U
فضای انبار قطعات بسته بندی نشده فضای انبار قطعات روباز
chessboards
U
کاغذ شبکه بندی شده
chessboard
U
کاغذ شبکه بندی شده
child window
U
پنجره کوچکتر نمیتواند از مرز پنجره بزرگتر خارج شود و وقتی پنجره اصلی بسته است آن هم بسته میشود
laggin
U
اب بندی کردن اب بندی ناوها
downgrade
U
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrading
U
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrades
U
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgraded
U
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
multicast packet
U
بسته داده که به آدرسهای شبکه انتخاب شده ارسال میشود. یک بسته راه دور به تمام ایستگاههای شبکه فرستاده میشود
groups
U
دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
grade
U
دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
grade
U
درجه بندی کردن رتبه بندی کردن
grades
U
دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
group
U
دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
grades
U
درجه بندی کردن رتبه بندی کردن
evaluation rating
U
درجه بندی اطلاعات یا طبقه بندی ان از نظر اعتبار وصحت و دقت
declassification
U
از طبقه بندی خارج کردن حذف طبقه بندی
word warp
U
فرمت بندی مجدد پس از حذف ها و اصلاحات ویژگی که درصورت جانگرفتن یک کلمه درخط اصلی ان را به ابتدای خط بعدی می برد سطر بندی
carpet classification
U
طبقه بندی
[درجه بندی]
فرش
envelopes
U
نام داده که حاوی پیام پستی است به همراه اطلاعات آدرس مقصد بسته کاغذ که حاوی نامهای است
envelope
U
نام داده که حاوی پیام پستی است به همراه اطلاعات آدرس مقصد بسته کاغذ که حاوی نامهای است
telescopic
U
دستگاه شکسته بندی تلسکوپیک چوبهای شکسته بندی مربوط به دوربین تلسکوپی یادستگاه نشانه روی
defense classification
U
طبقه بندی اطلاعات مربوط به پدافند سیستم طبقه بندی مدارک وزارت دفاع
classifications
U
طبقه بندی رده بندی
lineament
U
طرح بندی صورت بندی
wording
U
جمله بندی کلمه بندی
classification
U
طبقه بندی رده بندی
lineaments
U
طرح بندی صورت بندی
regrade
U
تجدید طبقه بندی اطلاعات درجه بندی مجدد اطلاعات ازنظر اهمیت
packs
U
بسته کردن
shook
U
بسته کردن
pack
U
بسته کردن
to commit oneself
U
خودراگرفتاریا بسته کردن
botton
U
بسته شدن تکمه کردن
size up
<idiom>
U
بسته به شرایط ،برانداز کردن
packet
U
یچ کردن بسته ها داده ارسال میکند
packets
U
یچ کردن بسته ها داده ارسال میکند
shunted
U
موازی کردن بستن بسته شدن
packs
U
بسته کردن یکدست ورق بازی
shunts
U
موازی کردن بستن بسته شدن
pack
U
بسته کردن یکدست ورق بازی
shunt
U
موازی کردن بستن بسته شدن
security classification
U
طبقه بندی منطقه تامینی طبقه بندی حفافتی
line astern
U
صورت بندی ستون هوایی صورت بندی یک ستونه
classification
U
طبقه بندی کردن طبقه بندی
classifications
U
طبقه بندی کردن طبقه بندی
black designation
U
علامت مخصوص برای ارتباط طبقه بندی شده حامل پیام طبقه بندی شده
area
U
دستورالعمل پر کردن یک ناحیه از صفحه یا یک الگوی بسته با یک رنگ یا الگو
areas
U
دستورالعمل پر کردن یک ناحیه از صفحه یا یک الگوی بسته با یک رنگ یا الگو
transparent
U
نرم افزاری که به کاربر امکان دسترسی به محل حافظه در سیستم حافظه در سیستم صفحه بندی شده میدهد به صورتی که گویی صفحه بندی نشده است
transparently
U
نرم افزاری که به کاربر امکان دسترسی به محل حافظه در سیستم حافظه در سیستم صفحه بندی شده میدهد به صورتی که گویی صفحه بندی نشده است
padding
U
حرف یا رقم افزوده برای پر کردن رشته یا بسته تا به طور مورد نظر برسد.
insulation testing apparatus
U
دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی
underpinned
U
پی بندی کردن
to make a mess of
U
سر هم بندی کردن
lacevi
U
بندی کردن
to mull a mull of
U
سر هم بندی کردن
to nails up
U
سر هم بندی کردن
seal
U
اب بندی کردن
seals
U
اب بندی کردن
underpin
U
پی بندی کردن
to make a muddle of
U
سر هم بندی کردن
to pin up
U
بی بندی کردن
sealing
U
اب بندی کردن
underpins
U
پی بندی کردن
batten down
U
اب بندی کردن
caulk
U
اب بندی کردن
to take a snack
U
ته بندی کردن
images
U
تغییر دادن یا تنظیم کردن یک تصویر با استفاده از بسته نرم افزاری نقاشی یا برنامه ویرایش تصاویر خاص
image
U
تغییر دادن یا تنظیم کردن یک تصویر با استفاده از بسته نرم افزاری نقاشی یا برنامه ویرایش تصاویر خاص
slub
U
سرهم بندی کردن
prioritising
U
اولویت بندی کردن
subsuming
U
رده بندی کردن
ratings
U
دسته بندی کردن
compartmentalizing
U
بخش بندی کردن
prioritizing
U
اولویت بندی کردن
railroad
U
سرهم بندی کردن
bungling
U
سرهم بندی کردن
bungles
U
سرهم بندی کردن
prioritize
U
اولویت بندی کردن
paginate
U
صفحه بندی کردن
bungle
U
سرهم بندی کردن
bungled
U
سرهم بندی کردن
prioritized
U
اولویت بندی کردن
prioritizes
U
اولویت بندی کردن
graduate
U
طبقه بندی کردن
graduate
U
درجه بندی کردن
rationed
U
جیره بندی کردن
triangulation
U
مثلث بندی کردن
rations
U
جیره بندی کردن
resorts
U
دسته بندی کردن
groups
U
دسته بندی کردن
partitions
U
جزء بندی کردن
partition
U
جزء بندی کردن
to form into groups
U
گروه بندی کردن
ration
U
جیره بندی کردن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com