Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (24 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
journalese
U
بزرگ جلوه دادن مطالب درروزنامه نگاری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
talk through one's hat
<idiom>
U
بزرگ جلوه دادن
macrography
U
بزرگ نگاری
loomed
U
بزرگ جلوه کردن رفعت
looming
U
بزرگ جلوه کردن رفعت
loom
U
بزرگ جلوه کردن رفعت
looms
U
بزرگ جلوه کردن رفعت
emblazonry
U
جلوه دادن
show-off
U
جلوه دادن
show off
U
جلوه دادن
to set off
U
جلوه دادن
show-offs
U
جلوه دادن
highlighting
U
جلوه دادن
set off
U
جلوه دادن
to put forward
U
جلوه دادن
willful misrepresentation
U
عمدا" بد جلوه دادن
image enhancement
U
جلوه دادن تصویر
display highlighting
U
جلوه دادن تصویر
dwarfing
U
کوتاه جلوه دادن
make over
<idiom>
U
بی تفاوت جلوه دادن
dwarfed
U
کوتاه جلوه دادن
blazon
U
جلوه دادن منتشرکردن
dwarf
U
کوتاه جلوه دادن
dwarfs
U
کوتاه جلوه دادن
cut a figure
U
خود را جلوه دادن
worsens
U
بدتر جلوه دادن
worsen
U
بدتر جلوه دادن
worsening
U
بدتر جلوه دادن
worsened
U
بدتر جلوه دادن
give oneself away
<idiom>
U
گناهکار جلوه دادن
legitimising
U
منطقی و معقول جلوه دادن
legitimize
U
منطقی و معقول جلوه دادن
legitimized
U
منطقی و معقول جلوه دادن
legitimizes
U
منطقی و معقول جلوه دادن
legitimization
U
منطقی و معقول جلوه دادن
legitimised
U
منطقی و معقول جلوه دادن
legitimises
U
منطقی و معقول جلوه دادن
legitimizing
U
منطقی و معقول جلوه دادن
gloss over
<idiom>
U
پنهان کردن ،خوب جلوه دادن
antique wash
U
دواشور کردن فرش جهت کهنه و قدیمی جلوه دادن آن
pictography
U
تصویر نگاری رمز نگاری
city editor
U
نویسنده خیرمالی یاتجارتی درروزنامه
newsworthy
U
قابل توجه عامه برای درج درروزنامه
obituarian
U
کسیکه در گذشتهای تازه راباشرح حال درگذشتگان درروزنامه اعلان می کنند
Safavid period
U
دوران صفویه
[اوج دوران شکوفایی فرش ایران که دیگر هرگز تکرار نشد. ایجاد کارگاه های بزرگ قالبافی اصفهان و کاشان تحولی شگرف به دنبال داشت و شاهکارهای آن هنوز در موزه های جهان جلوه گری می کند.]
obituarist
U
کسیکه در گذشتهای تازه رابا شرح حال در گذشتگان درروزنامه اعلان می کنند
flower design
U
طرح افشان گل
[این طرح جلوه ای از طرح لچک ترنج شاه عباسی است با تعداد زیادی گل که در کل متن ترنج خاصی را جلوه گر می سازد.]
medallions
U
با مدال بزرگ زینت دادن
medallion
U
با مدال بزرگ زینت دادن
fingerprint
U
انگشت نگاری انگشت نگاری کردن
fingerprinted
U
انگشت نگاری انگشت نگاری کردن
fingerprinting
U
انگشت نگاری انگشت نگاری کردن
fingerprints
U
انگشت نگاری انگشت نگاری کردن
petitioning creditor
U
مطالب
antilogy
U
تناقض مطالب
discussions
U
تشریح مطالب
discussion
U
تشریح مطالب
varia
U
مطالب گوناگون
recapitulations
U
تکرار رئوس مطالب
syllabus
U
رئوس مطالب برنامه
syllabuses
U
رئوس مطالب برنامه
outlines
U
خلاصه رئوس مطالب
outlined
U
خلاصه رئوس مطالب
miscellanist
U
نویسنده مطالب مختلف
outline
U
خلاصه رئوس مطالب
epitome
U
خلاصه رئوس مطالب
recapitulation
U
تکرار رئوس مطالب
miscellanies
U
مجموعهای از مطالب گوناگون
miscellany
U
مجموعهای از مطالب گوناگون
front page
U
مطالب سرصفحه یا سرمقاله
outlining
U
خلاصه رئوس مطالب
front-page
U
مطالب سرصفحه یا سرمقاله
refersher course
U
دوره یاداوری مطالب
My grandparents are six feet under.
<idiom>
U
پدر بزرگ و مادر بزرگ من فوت و به خاک سپرده شده اند.
megalomania
U
مرض بزرگ پنداری خویش جنون انجام کارهای بزرگ
pan-
U
حرکت دادن ملایم پنجره دید به صورت افقی در تصویری که آن قدر بزرگ است که به یکباره قابل نمایش نیست . 2-
pan
U
حرکت دادن ملایم پنجره دید به صورت افقی در تصویری که آن قدر بزرگ است که به یکباره قابل نمایش نیست . 2-
pans
U
حرکت دادن ملایم پنجره دید به صورت افقی در تصویری که آن قدر بزرگ است که به یکباره قابل نمایش نیست . 2-
recapitulating
U
رئوس مطالب را دوره کردن
anagoge
U
تفسیرروحانی و صوفیانهء مطالب مذهبی
anagogy
U
تفسیرروحانی و صوفیانهء مطالب مذهبی
precis
U
خلاصه رئوس مطالب تلخیص
shocker
U
مطالب مهیج تحریک کننده
for the rest
U
اما در باره باقی مطالب
recapitulated
U
رئوس مطالب را تکرار کردن
recapitulating
U
رئوس مطالب را تکرار کردن
recapitulate
U
رئوس مطالب را تکرار کردن
recapitulates
U
رئوس مطالب را تکرار کردن
shockers
U
مطالب مهیج تحریک کننده
recapitulated
U
رئوس مطالب را دوره کردن
concordance
U
راهنمای مطالب وموضوعات کتاب
recapitulate
U
رئوس مطالب را دوره کردن
recapitulates
U
رئوس مطالب را دوره کردن
concordances
U
راهنمای مطالب وموضوعات کتاب
fossil
U
آدم پیر
[پدر بزرگ ]
[مادر بزرگ]
macropterous
U
دارای بالهای دراز یا بزرگ بزرگ بال
big game
U
صید ماهیهای بزرگ حیوانات بزرگ شکاری
museum piece
U
آدم پیر
[پدر بزرگ ]
[مادر بزرگ]
glasnost
U
سیاست بحث آزاد مطالب و مسائل
pornographer
U
نویسنده مطالب قبیح یا شهوت انگیز
copywriters
U
نویسندهی آگهیهای تجارتی و مطالب تبلیغاتی
copywriter
U
نویسندهی آگهیهای تجارتی و مطالب تبلیغاتی
bathos
U
تنزل از مطالب عالی به چیزهای پیش پا افتاده
demodulate
U
از مخابرات رادیویی مطالب رمزی کشف کردن
differentiation
U
فرق گذاری تفکیک و تمیز مطالب از یکدیگر
documentarian
U
کسیکه فیلم یا مطالب مستندی را تهیه میکند
shift keys
U
که تابع دوم کلیدها را ایجاد میکند, مصل مجموعه حروف دیگر , با تغییر دادن خروجی به صورت حروف بزرگ
shift key
U
که تابع دوم کلیدها را ایجاد میکند, مصل مجموعه حروف دیگر , با تغییر دادن خروجی به صورت حروف بزرگ
galley
U
نمونه ستونی و صفحه بندی نشده مطالب چاپی
context sensitive help key
U
کلید فهور مطالب کمکی درمورد مسئله معین
galley proof
U
نمونه ستونی مطالب چاپی که هنوز صفحه بندی نشده
tragi comedy
U
نمایشی که دران مطالب جدی ومضحک باهم امیخته باشد
post knotting
U
پشت زنی
[تعویض گره ها بعد از اتمام فرش]
[گاه جهت تعویض نگاره ها در قسمتی از فرش بافته شده و یا جهت قدیمی جلوه دادن فرش با تعویض گره ها در محل درج تاریخ، گره ها را تعویض می کنند.]
reticulum
U
نگاری
angiography
U
رگ نگاری
arteriography
U
رگ نگاری
hydrographic
U
اب نگاری
monograph
U
تک نگاری
hydrography
U
اب نگاری
monographs
U
تک نگاری
sights
U
جلوه
sight
U
جلوه
smarts
U
جلوه گر
resplendent
U
پر جلوه
smarting
U
جلوه گر
smartest
U
جلوه گر
smarter
U
جلوه گر
smart
U
جلوه گر
flourished
U
جلوه
flaunts
U
جلوه
expression
U
جلوه
gorgeous
U
با جلوه
showing
U
جلوه
bravery
U
جلوه
gaily
U
پر جلوه
glitziest
U
پر جلوه
smarted
U
جلوه گر
show
U
جلوه
flourishes
U
جلوه
glitzy
U
پر جلوه
shows
U
جلوه
lustrous
U
پر جلوه
showy
U
پر جلوه
expressions
U
جلوه
glitzier
U
پر جلوه
manifestation
U
جلوه
manifestations
U
جلوه
seeming
U
جلوه
meretriciousness
U
جلوه
showed
U
جلوه
flaunt
U
جلوه
flaunted
U
جلوه
flaunting
U
جلوه
flourish
U
جلوه
showings
U
جلوه
grandam
U
مادر بزرگ ننه بزرگ
so large
U
چندان بزرگ بقدری بزرگ
grandparent
U
پدر بزرگ یا مادر بزرگ
grandparents
U
پدر بزرگ یا مادر بزرگ
chromatography
U
رنگ نگاری
chronology
U
رخداد نگاری
seismography
U
زلزله نگاری
phallography
U
نعوظ نگاری
chronology
U
وقایع نگاری
demography
U
امار نگاری
demography
U
جمعیت نگاری
ethnography
U
قوم نگاری
demography
U
مردم نگاری
oscillography
U
نوسان نگاری
hydrographic
U
نقشه اب نگاری
arteriography
U
نبض نگاری
ski graphŠetc
U
سایه نگاری
cardiography
U
قلب نگاری
cartography
U
نقشه نگاری
letter writing
U
نامه نگاری
cerography
U
موم نگاری
journalism
U
روزنامه نگاری
psychography
U
روان نگاری
sciagraphy
U
سایه نگاری
pornography
U
هرزه نگاری
oceanography
U
اقیانوس نگاری
cranioscopy
U
جمجمه نگاری
hydrographic
U
مربوط به اب نگاری
topography
U
برجسته نگاری
picture writing
U
تصویر نگاری
survey
U
اب نگاری دریایی
surveyed
U
اب نگاری دریایی
surveys
U
اب نگاری دریایی
pictorial art
U
پیکر نگاری
tachygraphy
U
تند نگاری
pictography
U
صورت نگاری
electrotype
U
برق نگاری
phonography
U
صدا نگاری
myography
U
عضله نگاری
petrography
U
سنگ نگاری
stylistics
U
سلیس نگاری
logging
U
واقعه نگاری
eco mapping
U
بوم نگاری
ethnographic
<adj.>
U
قوم نگاری
letter writer
U
نامه نگاری
crystallography
U
بلور نگاری
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com