Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
lloyd's
U
بزرگترین شرکت بیمه انگیسی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
c & f
U
قیمت کالا وهزینه حمل ان بدون بیمه دریایی و تولید کننده پس ازتسلیم کالا به شرکت کشتیرانی و پرداخت هزینه حمل از خودسلب مسئولیت میکند و حق بیمه تا مقصد به عهده خریدار است
IBM
U
بزرگترین شرکت کامپیوتری در جهان که اولین سیستم بر پایه PC را روی پردازنده PC ایجاد کرد
insurance company
U
شرکت بیمه
employer's liability insurance company
U
شرکت بیمه
What's your insurance company?
U
شرکت بیمه شما کدام است؟
underwriter
U
صادر کننده سند بیمه دریایی خریدار سهام خریداری نشده شرکت
underwriters
U
صادر کننده سند بیمه دریایی خریدار سهام خریداری نشده شرکت
He is giving her French lessons in exchange for English lessons
U
به اودرس فرانسه می دهد ودرعوض انگیسی می گیرد
lutine bell
U
زنگ که ازکشتی قدیمی لوتین برداشته شده و در دفتر شرکت بیمه لویدز نصب گردیده و برای اعلام خبرهای مهم انرا به صدا در می اورند
valued policy
U
بیمه نامه دریایی که در ان مبلغ بیمه دقیقا" تعیین و ذکر میشود
self insurance
U
بیمه شدگی توسط خویشتن بیمه شدن پیش خود
continuation clause
U
مادهای که درقرارداد بیمه ذکر گردیده وبراساس ان قراداد بیمه تمدیدمی گردد
exclusion clause
U
مادهای از قرارداد بیمه که در ان مواردی که مشمول بیمه نمیگردد ذکر شده است
excess loss cover
U
بیمه مجدد ان قسمت از زیان که بیش از مقدار بیمه شده قبلی است
accomodation line
قبول یک نوع خطر به وسیله بیمه گزار وقتی با بیمه نامه های دیگری همراه است
open policy
U
بیمه نامهای که در ان قیمت کالای بیمه شده معین نشده ودر وقت تلف شدن تعیین میشود
reassurances
U
بیمه اتکایی بیمه ثانوی
reassurance
U
بیمه اتکایی بیمه ثانوی
policy
U
بیمه نامه ورقه بیمه
policies
U
بیمه نامه ورقه بیمه
letterhead
U
مشخصات شرکت که برروی نامههای ان شرکت چاپ شده است
letterheads
U
مشخصات شرکت که برروی نامههای ان شرکت چاپ شده است
compaq computer corporation
U
شرکت کامپیوتری کامپک شرکت سازنده انواع گوناگون ریزکامپیوتر سازگار باریزکامپیوتر
supreme
U
بزرگترین
best
U
بزرگترین
maximus
U
بزرگترین
eldest
U
بزرگترین
limited company
U
شرکت با مسئولیت محدود شرکت سهامی
constituent company
U
شرکت وابسته به شرکت یاشرکتهای دیگر
lion's share
U
بزرگترین سهم
line of most gradient
U
خط بزرگترین شیب
one's biggest worry
[problem number one]
U
بزرگترین نگرانی
fall line
U
بزرگترین خط شیب کوه
maximum
U
بزرگترین وبالاترین رقم
He is my eldest son.
U
او بزرگترین پسر من هست.
maximum
U
منتهی درجه بزرگترین
lion share
U
بزرگترین یا بهترین بخش
high
U
رقمی با بزرگترین وزن در یک عدد
princessroyal
U
بزرگترین دختر پادشاه انگلیس
highest
U
رقمی با بزرگترین وزن در یک عدد
highs
U
رقمی با بزرگترین وزن در یک عدد
infimum
U
بزرگترین کران بالا
[ریاضی]
greatest lower bound
[glb, GLB]
U
بزرگترین کران بالا
[ریاضی]
great circle
U
بزرگترین دایره محیط یک کره
gorilla
U
بزرگترین میمون شبیه انسان
gorillas
U
بزرگترین میمون شبیه انسان
greatest common measure
U
بزرگترین بخش یاب مشترک
london in size
U
پس از لندن نیویورک بزرگترین شهراست
eagle owl
U
شاه جغد:بزرگترین جغداروپایی
petticoats
U
قسمت خارج از بزرگترین دایره هدف
He is the greatest scientist on earth.
U
بزرگترین دانشمند روی زمین است
petticoat
U
قسمت خارج از بزرگترین دایره هدف
longboat
U
بزرگترین قایق داخل کشتی بازرگانی
international finance corporation
U
شرکت مالی بین المللی شرکت تاسیس شده به وسیله بانک جهانی که هدفش تشویق و ترویج موسسات تولیدی بخش خصوصی درکشورهای توسعه نیافته است
parent company
U
شرکت مادر شرکت مرکزی
private
U
رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
privates
U
رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
outsource
U
به کار گرفتن شرکت دیگر برای مدیریت و تامین شبکه برای شرکت شی
maximum
U
بزرگترین حجم داده که هر لحظه ارسال میشود
America Online
U
بزرگترین تامین کننده سرویس اینترنت در جهان
msb
U
بیت در کلمه که بزرگترین مقدار یا وزن را نشان می ده .
long boat
U
بزرگترین کرجی که وابسته بکشتی بازرگانی است
maximum
U
بزرگترین عددی استفاده میشود یا مجاز است
maximum
U
بزرگترین عدد کاربران که سیستم در هر لحظه می پذیر
dragger
U
شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
accross the slope system
U
شبکهای زیرزمینی که در ان زهکش ها خط بزرگترین شیب را قطع می کنند
keyth rope system
U
شبکه زیرزمینی که زهکشهاخط بزرگترین شیب را قطع نماید
most significant bit
U
بیتی در کلمه که نشان دهنده بزرگترین مقدار یا وزن است .
components
U
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
component
U
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
paperless
U
شرکت الکترونیکی یا شرکتی که از کامپیوتر و سایر قط عات الکترونیکی برای کارهای شرکت استفاده میکند و از کاغذ استفاده نمیکند
addressing
U
بزرگترین محلی که یک برنامه مشخص یا CPU میتواند مستقیما به آن دستیابی داشته باشد
first fit
U
تابع یا الگوریتمی که اولین و بزرگترین بخش از حافظه خالی را انتخاب میکند تا یک صفحه
houses
U
1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
housed
U
1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
house
U
1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
business group
U
شرکت سهامی
[شرکت]
body corporate
U
شرکت شرکت سهامی
association for computing machinery
U
بزرگترین جامعه جهانی اموزشی و علمی جهت توسعه مهارتهای فنی وصلاحیتهای حرفهای متخصصان کامپیوتر
lord chancellor
U
بزرگترین لرد انگلیس که بامورقضایی رسیدگی کرده ومهردارسلطنتی ومشاورمخصوص پادشاه ورئیس مجلس اعیان میباشد
army component
U
نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
microprocessors
U
بزرگترین آدرس در ح CPU که مستقیما قابل آدرس دهی است بدون روشهای خاص
microprocessor
U
بزرگترین آدرس در ح CPU که مستقیما قابل آدرس دهی است بدون روشهای خاص
component command
U
قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
aids to trade
U
بیمه
underwriters
U
بیمه گر
insurer
U
بیمه گر
insurance
U
حق بیمه
insurance
U
بیمه
assurer
U
بیمه گر
insurer, underwriter
U
بیمه گر
insurance premium
U
حق بیمه
insurance permium
U
حق بیمه
premiums
U
حق بیمه
underwriter
U
بیمه گر
level premium
U
حق بیمه
insurers
U
بیمه گر
cost,insurance,freight and exchange(cif&
U
بیمه
assurance
U
بیمه
assurances
U
بیمه
premium
U
حق بیمه
accident insurance
U
بیمه تصادفات
accident insurance
U
بیمه حوادث
actuaries
U
متخصص بیمه
to u. a policy of insurance
U
سند بیمه
unemployment insurance
U
بیمه بیکاری
actuary
U
کارشناس بیمه
assurable
U
بیمه کردنی
life insurance
U
بیمه عمر
insure
U
بیمه کردن
assurances
U
بیمه عمر
term insurance
U
بیمه موقت
insurance policies
U
سند بیمه
life insurance
U
بیمه زندگی
national insurance
U
بیمه اجتماعی
life assurance
U
بیمه جان
insurance policy
U
قرارداد بیمه
assures
U
بیمه کردن
assuring
U
بیمه کردن
insurance
U
پول بیمه
insurance policy
U
بیمه نامه
actuaries
U
کارشناس بیمه
insurance policy
U
سند بیمه
wagering policy
U
بیمه قماری
assured
U
بیمه گزار
insurance policies
U
بیمه نامه
national insurance
U
بیمه ملی
actuary
U
متخصص بیمه
insurance policies
U
قرارداد بیمه
assurances
U
گستاخی بیمه
assurance
U
بیمه عمر
assured
U
بیمه شده
assurance
U
گستاخی بیمه
life assurance
U
بیمه عمر
assure
U
بیمه کردن
coinsurance
U
بیمه اتکایی
policy holder
U
دارنده بیمه
credit insurance
U
بیمه اعتبار
deductible
U
فرانشیز بیمه
fire insurance
U
بیمه حریق
pension insurance
U
بیمه بازنشستگی
old age insurance
U
بیمه بازنشستگی
health insurance
U
بیمه بهداشت
health insurance
U
بیمه تندرستی
contingency insurance
U
بیمه احتیاطی
comprehensive insurance
U
بیمه کامل
comprehensive insurance
U
بیمه جامع
coinsurance
U
بیمه مشترک
insured
U
بیمه گذار
insured
U
بیمه شده
insured
U
بیمه شونده
property insurance
U
بیمه دارائی
reinsurance
U
بیمه مجدد
health insurance
U
بیمه بهداشتی
insurance broker
U
دلال بیمه
insurance broker
U
واسطه بیمه
insurance certificate
U
بیمه مشترک
insurance certificate
U
بیمه اتکایی
insurance certificate
U
گواهی بیمه
insurance cover
U
پوشش بیمه
insurant
U
بیمه گذار
insured, policy holder
U
بیمه شده
joint insurance
U
بیمه اشتراکی
insurance agent
U
نماینده بیمه
insurance agent
U
عامل بیمه
insurable
U
قابل بیمه
hull insurance
U
بیمه بدنه
marine insurance
U
بیمه بحری
marine insurance
U
بیمه دریایی
industrial insurance
U
بیمه صنعتی
insurability
U
بیمه برداری
insurable
U
بیمه شدنی
insurable
U
بیمه کردنی
leading insurer
U
بیمه گر اصلی
co insurance
U
بیمه مشترک
reinsurer
U
بیمه گر اتکائی
blanket insurance
U
بیمه کلی
liability insurance
U
بیمه تعهدی
cargo insurance
U
بیمه محمولات
cargo insurance
U
بیمه بار
liability insurance
U
بیمه بدهی
cargo insurance
U
بیمه محموله
reinsurance
U
بیمه اتکایی
reinsurance
U
بیمه اتکائی
social insurance
U
بیمه اجتماعی
assurer
U
بیمه کننده
premium
U
وثیقه حق بیمه
policy
U
بیمه نامه
policies
U
بیمه نامه
class d allotment
U
کسورات بیمه
premium
U
مبلغ بیمه
premiums
U
مبلغ بیمه
premiums
U
وثیقه حق بیمه
reinsure
U
دوباره بیمه کردن
marine insurance
U
بیمه حمل دریایی
indemnify
U
غرامت بیمه زیان
insure
U
بیمه بدست اوردن
socialized medicine
U
بیمه پزشکی همگانی
public liability insurance
U
بیمه تعهدات عمومی
all risk insurance
U
بیمه تمام حوادث
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com