Perdic | برگ وپوست برخی گیاهان که هندیهای امریکایی بجای تنباکوبکارمیبرند | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (9 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	kinnikinnic U	برگ وپوست برخی گیاهان که هندیهای امریکایی بجای تنباکوبکارمیبرند

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	wampun U	خر مهرهای که هندیهای امریکای شمالی بجای زر وزیور بکار می برند
	kinnikinic U	برگ وپوست گیاهانی که سرخ پوستان امریکایی باتنباکوبکارمیبرند
	kinnikinnick U	برگ وپوست گیاهانی که سرخ پوستان امریکایی باتنباکوبکارمیبرند
	ergotism U	مرض قارچی برخی گیاهان دراثرسگاله مباحثه منطقی
	ipomoea U	حنس نیلوفر پیچ که برخی گیاهان دارویی نیز همچون جلب و جزو ان هستند
	wampumpeag U	صدف براق وزیبایی که سرخ پوستان امریکایی بجای پول مصرف میکردند
	wampum U	صدف براق و زیبایی که سرخ پوستان امریکایی بجای پول مصرف میکردند
	plot U	توانایی برخی کلمه پردازها برای تولید گراف با چاپ تعدادی حروف نزدیک تبه هم بجای پیکسهای جداگانه .
	plots U	توانایی برخی کلمه پردازها برای تولید گراف با چاپ تعدادی حروف نزدیک تبه هم بجای پیکسهای جداگانه .
	plotted U	توانایی برخی کلمه پردازها برای تولید گراف با چاپ تعدادی حروف نزدیک تبه هم بجای پیکسهای جداگانه .
	spot bowler U	بازیگری که بجای نشانه گیری به میلههای بولینگ بجای معینی روی مسیرهدفگیری میکند
	renumber U	خصوصیت برخی زبانهای کامپیوتری که به برنامه نویس امکان اختصاص دادن مقدار جدید به همه یا برخی از شماره خط های برنامه میدهد
	brunches U	غذایی که هم بجای ناشتا و هم بجای ناهارصرف شود
	brunch U	غذایی که هم بجای ناشتا و هم بجای ناهارصرف شود
	frankly U	رک وپوست کنده
	Bluntly. Without mincing words. U	صاف وپوست کنده
	man-to-man <idiom> U	مستقیم یارک وپوست کنده
	To give it straight from the shoulder. U	مطلبی راصاف وپوست کنده گفتن
	To give it to someone straight from the shoulder . To tell someonestraight U	صاف وپوست کنده مطلبی را به کسی گفتن
	straight from the shoulder <idiom> U	راست وپوست کنده گفتن ،بیغل غش صحبت کردن
	leaching U	دباغی بوسیله اب نمک وپوست درخت وغیره تصفیه خاک
	smokehouse U	محل دود دادن گوشت ماهی وپوست دباغی وغیره
	cretain U	برخی
	several U	برخی از
	some U	برخی
	certain U	برخی
	scundine quid U	از برخی جهات
	On certain considerations . U	طبق برخی ملاحظات
	attributing U	در برخی سیستم عامل ها
	attribute U	در برخی سیستم عامل ها
	source U	خصوصیت برخی bridge ها که
	attributes U	در برخی سیستم عامل ها
	flora U	گیاهان
	phytobentos U	گیاهان ته زی
	glue sniffing U	بو کردن برخی از انواع چسب
	ARQ U	قابل استفاده در برخی مودم ها
	O.K. U	در برخی سیستم ها به کار می رود
	phytology U	علم گیاهان
	phytoplankton U	گیاهان شناور
	potentilla U	گیاهان پنجهای
	herbaceous U	گیاهان علفی
	luxuriant vegetation U	گیاهان انبوه
	rampant vegetation U	گیاهان انبوه
	dicot U	گیاهان دو لپه
	dicoty U	گیاهان دو لپه
	dicotyledon U	گیاهان دو لپه
	phanerogamia U	گیاهان پیدازا
	dicotyledones U	گیاهان دولپه
	luxuriant vegetation U	گیاهان فراوان
	cereals U	گیاهان گندمی
	herbs U	گیاهان [در عطاری]
	halophytes U	گیاهان شورپسند
	herbicidal U	کشنده گیاهان
	rampant vegetation U	گیاهان فراوان
	cereal U	گیاهان گندمی
	rugger U	گیاهان گل سرخ
	Some friends who shall be nameless. U	برخی از دوستان که اسمشان رانمی برم
	podesta U	رئیس شهرداری در برخی شهرهای ایتالیا
	landgravine U	لقب برخی از شاهزادگان المانی است
	canopy U	تاج پوشش گیاهان
	canopies U	تاج پوشش گیاهان
	indigofera U	گیاهان نیل دارsnake
	halophytes U	گیاهان شوری پذیر
	herbist U	فروشنده گیاهان طبی
	herborist U	فروشنده گیاهان طبی
	fleabane U	گیاهان پیر بهاروبرنجاسف
	gypso halophytes U	گیاهان شوراگچی شوراگچیان
	magnolias U	ماگنولیاسه ها گیاهان ماگنولیا
	lobelia U	خانواده گیاهان لوبلیا
	loggerhead U	گیاهان جنس قنطوریون
	trashes U	خاکروبه زوائد گیاهان
	trashing U	خاکروبه زوائد گیاهان
	herbs U	شاخ وبرگ گیاهان
	herb U	شاخ وبرگ گیاهان
	understory vegetation U	گیاهان زیر درختی
	greenery U	گیاهان سبز گلخانه
	herbalist U	فروشنده گیاهان طبی
	saltbush U	خانواده گیاهان قازایاغی
	trash U	خاکروبه زوائد گیاهان
	herbalists U	فروشنده گیاهان طبی
	chromogen U	دانههای رنگی گیاهان
	chromogen U	رنگ پذیری گیاهان
	magnolia U	ماگنولیاسه ها گیاهان ماگنولیا
	dead hedge U	پرچین گیاهان خشک
	antiplant agent U	عامل ضد رویش گیاهان
	nurseryman U	پرورنده گیاهان زارع
	mold U	قارچ انگلی گیاهان
	trashed U	خاکروبه زوائد گیاهان
	ghost U	نشانگر دوم که در برخی برنامه ها استفاده میشود
	ghosts U	نشانگر دوم که در برخی برنامه ها استفاده میشود
	Brit U	نوزاد شاه ماهی و برخی ماهیهای دیگر
	herd book U	نژادنامه برخی جانوران همچون گاو وخوک
	Brits U	نوزاد شاه ماهی و برخی ماهیهای دیگر
	yank U	امریکایی
	American U	امریکایی
	yanking U	امریکایی
	yanks U	امریکایی
	Yankees U	امریکایی
	Yankee U	امریکایی
	yanked U	امریکایی
	un-American U	ضد امریکایی
	Americans U	امریکایی
	aquariums U	نمایشگاه جانوران و گیاهان ابزی
	aquarium U	نمایشگاه جانوران و گیاهان ابزی
	ratsbane U	گیاهان سمی قاتل موش
	grubbing U	ریشه کنی گیاهان در زمین
	guava U	گیاهان و بتههای جنس psidium
	guavas U	گیاهان و بتههای جنس psidium
	aquaria U	نمایشگاه جانوران و گیاهان ابزی
	styloipodium U	ته خامه گیاهان خانواده هویج
	vegetable kingdom U	جهان گیاهان مولود نباتی
	pteridophyte U	گیاهان اوندی خانواده سرخس
	pteridophyta U	گیاهان اوندی خانواده سرخس
	hemp nettle U	گیاهان جنس کله گربه
	hock U	گیاهان پنیرک شاهدانه صحرایی
	heterophyte U	گیاه انگل گیاهان دیگر
	feverweed U	دستهای از گیاهان خانواده بوقناق
	gerbera U	گیاهان سر بره وکلب جهنم
	defoliation U	از بین بردن برگ گیاهان
	cutin U	پوشش خارجی بعضی گیاهان
	photodynamic U	اثر روشنایی در جنبش گیاهان
	physic garden U	باغ گیاهان طبی یا دارویی
	biota U	زندگی گیاهان وجانوران یک ناحیه
	slash and burn U	بریدن و سوزاندن گیاهان جنگلی
	phytopathologic U	وابسته به اسیب شناسی گیاهان
	photodynamics U	اثر روشنایی در جنبش گیاهان
	G-strings U	پارچهی باریک که برخی رقاصههابا آن ستر عورت میکنند
	G-string U	پارچهی باریک که برخی رقاصههابا آن ستر عورت میکنند
	semicolon U	که انتهای خط برنامه یا عبارت را در برخی زبان ها نشان میدهد.
	page of presence U	لقب هایی که به برخی گماشتگان خانواده سلطنتی میدهند
	printed U	فاهر نوشتن در برخی چاپگرها یا برای متنهای خاص
	history U	خصوصیت برخی برنامه ها که کارهایی که کاربر انجام داده
	prints U	فاهر نوشتن در برخی چاپگرها یا برای متنهای خاص
	histories U	خصوصیت برخی برنامه ها که کارهایی که کاربر انجام داده
	print U	فاهر نوشتن در برخی چاپگرها یا برای متنهای خاص
	in payment of U	بجای
	in return for U	بجای
	in exchange for U	بجای
	in his stead U	بجای او
	in lieu of U	بجای
	vice- U	بجای
	vice U	بجای
	Instead of you U	بجای تو
	in the room of U	بجای
	lieu U	بجای
	vises U	بجای
	vices U	بجای
	per pro U	بجای
	instead of U	بجای
	phytoplankton U	زندگی گیاهان شناور بر سطح دریا
	styloipodium U	گرده بالای میوه گیاهان چتری
	thremmatology U	علم پرورش گیاهان وجانوران اهلی
	lysimiter U	دستگاه اندازه گیری تبخیر گیاهان
	planker U	گیاهان و جانورانی که دستخوش جنبش اب دریاهستند
	herbarium U	مجموعه گیاهان خشک گیاه دان
	herbal U	مجموعه یاکلکسیون انواع گیاهان گیاهی
	oligophagous U	تغذیه کننده از گیاهان معدود وخاصی
	Plants store up the sun's energy. U	گیاهان انرژی خورشید را ذخیره میکنند.
	green roof U	[سقف ساختمان تزئین شده با گیاهان]
	flora U	کلیه گیاهان یک سرزمین گیاه نامه
	american whipping U	بست امریکایی
	american make U	ساخت امریکایی
	Native Americans U	امریکایی آغازین
	peccary U	گراز امریکایی
	Native American U	امریکایی آغازین
	un-American U	غیر امریکایی
	americanization U	امریکایی شدن
	moon flower U	یکجورنیلوفرپیچ امریکایی
	withe rod U	بداغ امریکایی
	divi divi U	سماق امریکایی
	puttyroot U	ثعلب امریکایی
	colin U	بلدرچین امریکایی
	cannabis sativa U	حشیش امریکایی
	cabbage palm U	فوفل امریکایی
	butter nut U	یکجورگردوی امریکایی
	cotton tail U	خرگوش امریکایی
	towhee U	سهره امریکایی
	moor hen U	اب کوپیل امریکایی
	eight ball billiard U	بیلیارد امریکایی
	adders mouth U	تعلب امریکایی
	Americanisms U	رسم امریکایی
	Americanisms U	اصطلاح امریکایی
	Americanism U	رسم امریکایی
	Americanism U	اصطلاح امریکایی
	johnny jump up U	گل بنفشه امریکایی
	moorhens U	اب کوپیل امریکایی
	moorhen U	اب کوپیل امریکایی
	condors U	کرکس امریکایی
	condor U	کرکس امریکایی
	alpha privative U	الف سالبه که در سر برخی واژههای انگلیسی نیز درمی اید
	overseer of the poor U	ماموری که رسیدگی به بی نوایان و برخی کارهای دیگریک ناحیه میکند
	numeric U	حرفی که در برخی حالت برای نشان دادن یک عدد است .
	knight marshal U	کسیکه در خانواده سلطنتی دارای برخی مامریتهای قضایی باشد
	page of bonour U	لقب هایی است که به برخی گماشتگان خانواده سلطنتی میدهند
	Some parent spoil their children . U	برخی پدر ومادرها بچه هایشان را لوس بار می آورند
	s 00 bus U	یک وسیله استاندارد اتصال میان برخی ریزکامپیوترها وتجهیزات جانبی
	borrowed U	عملیات در برخی فرآیندهای ریاضی از قبیل تفریق از عدد کوچکتر
	borrow U	عملیات در برخی فرآیندهای ریاضی از قبیل تفریق از عدد کوچکتر
	dowsing rod U	چوبی که برخی برانندکه بوسیله ان میتوان باب یافلزات زیرزمین پ
	lanugo U	کرکی که در روی جنین انسان و برخی جانوران دیده میشود