Perdic | برگشت انحراف موقت | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 203 (11 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	lapse U	برگشت انحراف موقت
	lapses U	برگشت انحراف موقت
	lapsing U	برگشت انحراف موقت

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	deviations U	انحراف مغناطیسی یا انحراف محور قطب نما انحراف ازمسیر
	deviation U	انحراف مغناطیسی یا انحراف محور قطب نما انحراف ازمسیر
	drift U	انحراف انحراف گلوله انحراف مسیر سمبه
	drifted U	انحراف انحراف گلوله انحراف مسیر سمبه
	drifting U	انحراف انحراف گلوله انحراف مسیر سمبه
	drifts U	انحراف انحراف گلوله انحراف مسیر سمبه
	suspension of arms U	اعلام اتش بس موقت یا تعلیق موقت حالت جنگی
	protempore U	موقت شاغل مقامی بطور موقت
	yaw U	انحراف کشتی از مسیر خود انحراف
	preccession U	انحراف محور ژیروسکوپ انحراف ژیروسکوپی
	yawed U	انحراف کشتی از مسیر خود انحراف
	yaw U	انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
	yawed U	انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
	back to battery U	برگشت لوله به حالت اول عمل برگشت لوله توپ
	holding area U	منطقه لنگرگاه موقت در روی دریا منطقه توقف موقت کشتیها
	apparent wander U	انحراف سمت ژیروسکوپی انحراف سمت ژیروسکوپ دراثر چرخش زمین
	anti balance tab U	بالچهای که روی سطوح کنترل که در جهت انحراف سطح اصلی منحرف شده وگشتاور لازم برای انحراف سطح را افزایش میدهد وحرکت انرا در مقابل جریان هوا مشکل میسازد
	holding anchorage U	لنگر موقت در روی دریا یابندرگاه توقف موقت در روی دریا
	apparent recession U	انحراف سمت فاهری ژیروسکوپ انحراف فاهری محور ژیروسکوپ
	apogee U	زاویه انحراف ثقل موشک زاویه انحراف مرکز ثقل موشک در روی مسیر
	declination constant U	زاویه انحراف دستگاه انحراف دستگاه
	declinating station U	ایستگاه اندازه گیری انحراف مغناطیس دستگاهها ایستگاه اندازه گیری انحراف
	d.c. reinsertion U	برگشت سی دی
	returned U	برگشت
	tergiversation U	برگشت
	relapse U	برگشت
	right of reversion U	برگشت
	relapsed U	برگشت
	retrocession U	برگشت
	returns U	برگشت
	turnarounds U	برگشت
	returning U	برگشت
	return U	برگشت
	turnover U	برگشت
	retrocedence U	برگشت
	relapses U	برگشت
	capsizal U	برگشت
	d.c. restoration U	برگشت دی سی
	recovery U	برگشت
	recrudescence U	برگشت
	recrvdescence U	برگشت
	turnrounds U	برگشت
	recoveries U	برگشت
	turnaround U	برگشت
	back water U	برگشت اب
	recurrenge U	برگشت
	refluence U	برگشت
	reflux U	برگشت
	regression line U	خط برگشت
	relapsing U	برگشت
	regurgitation U	برگشت
	reoccur U	برگشت
	return line U	خط برگشت
	retrogression U	برگشت
	upturn U	برگشت
	drawback U	برگشت
	recoiled U	برگشت
	reverted U	برگشت
	reverts U	برگشت
	recoiling U	برگشت
	drawbacks U	برگشت
	turnabout U	برگشت
	turnabouts U	برگشت
	regression U	برگشت
	veers U	برگشت
	reversal U	برگشت
	veer U	برگشت
	veered U	برگشت
	reverting U	برگشت
	revert U	برگشت
	reversals U	برگشت
	recoil U	برگشت
	recoils U	برگشت
	back water curve U	منحنی برگشت اب
	retrogressed U	پس رفتن برگشت
	backspace U	برگشت به عقب
	image reversal U	برگشت تصویر
	rebounding U	ضربه برگشت
	backward reaction U	واکنش برگشت
	rebounds U	ضربه برگشت
	rebound U	ضربه برگشت
	rebounded U	ضربه برگشت
	retrogress U	پس رفتن برگشت
	reapparition U	برگشت عود
	payback period U	دوره برگشت
	retrogresses U	پس رفتن برگشت
	flyback pulse U	پالس برگشت
	grid return U	سیم برگشت
	irriversible U	برگشت ناپذیر
	irrevocability U	برگشت ناپذیری
	ground return U	برگشت زمینی
	turns U	برگشت شناگر
	turn U	برگشت شناگر
	irreversibility U	برگشت ناپذیری
	linear regression U	برگشت خطی
	nonlinear regression U	برگشت غیرخطی
	turning points U	نقطه برگشت
	retrogressing U	پس رفتن برگشت
	re- U	برگشت دادن
	downward travel U	ضربه برگشت
	flashbacks U	برگشت شعله
	flashback U	برگشت شعله
	regressive U	برگشت کننده
	re U	برگشت دادن
	turning point U	نقطه برگشت
	irremeable U	برگشت نا پذیر
	reverberation U	برگشت امواج
	revocable U	قابل برگشت
	irreversible U	برگشت ناپذیر
	reversibility U	برگشت پذیری
	reverses of fortune U	برگشت روزگار
	turnaround documents U	مستندات برگشت
	retrocessive U	برگشت کننده
	turnaround form U	شکل برگشت
	retrocedent U	برگشت کننده
	turnaround documents U	اسناد برگشت
	short return U	برگشت کوتاه
	reverberations U	برگشت امواج
	retrograde U	برگشت دهنده
	retrogressive U	برگشت کننده
	reflectors U	برگشت دهنده
	reflector U	برگشت دهنده
	track return U	مدار برگشت
	turn around time U	زمان برگشت
	reversible U	برگشت پذیر
	irrevocably U	بطور بی برگشت
	turnaround time U	زمان برگشت
	returnable U	قابل برگشت
	back U	درعقب برگشت
	repercussion U	انعکاس برگشت
	regression time U	زمان برگشت
	recurrence interval U	زمان برگشت
	return flight U	پرواز برگشت
	regression equation U	معادله برگشت
	regression coefficient U	ضریب برگشت
	regression analysis U	تحلیل برگشت
	return cargo U	محموله برگشت
	return conductor U	سیم برگشت
	return wire U	سیم برگشت
	rematch U	مسابقه برگشت
	return pipe U	لوله برگشت
	irrevocable U	غیرقابل برگشت
	armstand dive U	بالانس برگشت
	backs U	درعقب برگشت
	return flow U	جریان برگشت
	return current U	جریان برگشت
	return perion U	زمان برگشت
	adhoc U	موقت
	makeshift U	موقت
	pontoons U	پل موقت
	interim U	موقت
	pontoon U	پل موقت
	pontoon bridge U	پل موقت
	provisional U	موقت
	temporary U	موقت
	pro tempore U	موقت
	intrim U	موقت
	trips U	رفت یا برگشت فنر
	backstroke U	برگشت عقب زنی
	regurgitation U	برگشت خون استفراع
	ratchet effect U	اثر برگشت ناپذیر
	regressed U	پس رفت کردن برگشت
	revert U	برگشت به وضعیت طبیعی
	plotter repeatability U	قابلیت برگشت رسام
	capital recovery factor U	ضریب برگشت سرمایه
	payback period U	دوره برگشت سرمایه
	cycle time U	زمان رفت و برگشت
	regress U	پس رفت کردن برگشت
	tripped U	رفت یا برگشت فنر
	back stroke U	ضربه برگشت پیستون
	revocable credit U	اعتبار قابل برگشت
	reverberation U	برگشت دادن امواج
	throw back U	برگشت به خصال نیاکان
	deceleration U	فرایند برگشت پذیر
	total reflux head U	سر تقطیر برگشت کامل
	turnaround cycle U	مدت رفت و برگشت
	day return U	بلیط رفتو برگشت
	He came back with his tail between his legs. U	دست از پ؟ درازتر برگشت
	reverts U	برگشت به وضعیت طبیعی
	reverting U	برگشت به وضعیت طبیعی
	return ticket U	بلیط رفت و برگشت
	reverted U	برگشت به وضعیت طبیعی
	revocable letter of credit U	اعتبار قابل برگشت
	reversibility principle U	اصل برگشت پذیری
	trip U	رفت یا برگشت فنر
	atavism U	برگشت بخوی نیاکان
	reverberations U	برگشت دادن امواج
	regress U	برگشت [به حالت کم توسعه]
	nonreimbursable U	غیر قابل برگشت
	renewable energy U	انرژی برگشت پذیر
	microscopic reversibility U	برگشت پذیری میکروسکوپی
	magnetic yoke U	سیم برگشت مغناطیسی
	flip turn U	برگشت انتهای استخر
	grid return U	سیم برگشت شبکه
	irreversible steels U	فولادهای برگشت ناپذیر
	high inverse voltage rectifier U	یکسوکننده با برگشت قوی
	irreversible reaction U	واکنش برگشت ناپذیر
	irreversible process U	فرایند برگشت ناپذیر
	introversion U	برگشت بسوی درون
	step backwards U	برگشت [به حالت کم توسعه]