English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 209 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
reverberation U برگشت امواج
reverberations U برگشت امواج
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
echo U برگشت امواج رادار
echoed U برگشت امواج رادار
echoes U برگشت امواج رادار
echoing U برگشت امواج رادار
reverberation U برگشت دادن امواج
reverberations U برگشت دادن امواج
doppler effect U اثر برگشت امواج روی فرستنده
Other Matches
confusion reflector U وسیله پخش امواج فریبنده سیستم انعکاس امواج گیج کننده
modulation U سوار کردن امواج انرژی روی امواج الکترومغناطیسی برای ارسال
modulate U مدوله کردن امواج الکترونیکی روی امواج مغناطیسی
modulating U مدوله کردن امواج الکترونیکی روی امواج مغناطیسی
modulates U مدوله کردن امواج الکترونیکی روی امواج مغناطیسی
radiation scattering U انحراف تشعشع اتمی یاالکترومغناطیسی یا حرارتی پخش امواج بصورت کروی پخش همه جانبه امواج
emission control U کنترل تشعشع امواج مغناطیسی یا صوتی دستگاه کم کننده تشعشع امواج
trapping U اختلاف در امواج رادار ممانعت از پخش امواج رادار
radiological monitoring U ارسال امواج تشعشعی یا رله امواج تشعشعی هستهای
back to battery U برگشت لوله به حالت اول عمل برگشت لوله توپ
ground swell U امواج
radio waves U امواج رادیویی
sky wave U امواج اسمانی
gravitational waves U امواج جاذبه
brain waves U امواج مغزی
pulse U امواج ضربانی
emissions U انتشار امواج
gravity waves U امواج ثقلی
ground waves U امواج زمینی
emission U انتشار امواج
tidal waves U امواج جزرومدی
spoondrift U ترشح امواج
hertzian waves U امواج هرتز
gravitational waves U امواج گرانشی
oscilloscope U اشکارسازی امواج
tosser U دستخوش امواج
interference U تداخل امواج
pulsed U امواج ضربانی
wander wave U امواج سیار
pulsing U ضربان امواج
transient wave U امواج سیار
crashing waves U امواج خروشان
incoherent waves U امواج همدوس
thermal waves U امواج گرمایی
the waves of the sea U امواج دریا
electromagnetic waves U امواج الکترومغناطیسی
electromagnetic waves U امواج الکترومگنتیک
interference area U ناحیه ی تداخل امواج
tidal wave U امواج جذر و مدی
wave band U دسته امواج رادیو
wave front U جبهه امواج رادیویی
the waves beats or the shore U امواج به ساحل می کوبد
the wares beat the shore U خوردن امواج به ساحل
pulsing U پرتاب امواج انرژی
bleeding U باند تداخل امواج
high freqyency aerial آنتن امواج بلند
hertzian wave U امواج هرتز hertz
conical scanning U ردیابی امواج به طورمخروطی
radio sextant U گیرنده امواج کیهانی
diathermy interference U تداخل امواج دیاترمی
interference zone U ناحیه ی تداخل امواج
propagation U پخش امواج یا اعلامیه
attenuation U افت قدرت امواج
conical scanning U انتشار مخروطی امواج
airwave U امواج رادیو و تلویزیون
spume U کف دریا [کف حاصل از برخورد امواج آب]
convergence zone U منطقه تقارب امواج سونارزیردریایی
surface reverbration U امواج برگشتی سطحی رادار
wave period U زمان تناوب امواج دریا
oscillator U تفکیک کننده امواج اشکارساز
oscillograph U دستگاه ثبت نوسان امواج
beach foam U کف دریا [کف حاصل از برخورد امواج آب]
cynometer U دستگاه اندازه گیری امواج
oscilloscope U دستگاه نشان دهنده امواج
ocean foam U کف دریا [کف حاصل از برخورد امواج آب]
oscillations U تفکیک امواج اشکار سازی
oscillation U تفکیک امواج اشکار سازی
inductive interference voltage U ولتاژ تداخل امواج القائی
sea foam U کف دریا [کف حاصل از برخورد امواج آب]
homing mine U مین حساس به انعکاس امواج
numbered wave U امواج پشت سر هم عملیات اب خاکی
assault waves U امواج هجومی نفرات و وسایل
awash U سرگردان بر روی امواج دریا
back scattering U توزیع معکوس امواج رادیویی
back scattering U پخش معکوس امواج رادیویی
beam width U عرض ستون امواج رادار
altitude delay U افت ارتفاع امواج رادار
radio navigation U ناوبری بااستفاده از امواج بی سیم
sweep jamming U امواج سیار پارازیت رادیویی
emitter U منتشر کننده پس دهنده امواج
coastal refraction U انعکاس ساحلی امواج رادیویی
radar imagery U عکاسی به وسیله امواج رادار
repeater jammer U دستگاه پخش پارازیت وفرستنده امواج
angstrom U واحد اندازه گیری طول امواج
sound box U جعبه تبدیل امواج صوتی به صدا
sea return U امواج بازگشتی از دریا به صفحه رادار
balloon reflector U بالن منعکس کننده امواج الکترونیکی منعکس کننده امواج الکترونیکی بالن
beacons U امواج رادیویی برای هدایت هواپیما
beacon U امواج رادیویی برای هدایت هواپیما
carrier wave U موج حامل امواج رادار یا بی سیم
carrier frequency U فرکانس حامل امواج بی سیم یا رادار
oscilloscope U دستگاه نشان دهنده نوسان امواج
omnidirectional U گیرنده یا فرستنده امواج درجهت مناسب
operating signal U چانل موجوددر دستگاه امواج ارسالی
emission U تشعشع امواج پس دادن ساطع کردن
junk surf U امواج نامناسب برای موج سواری
influence mine U مین حساس به تاثیر امواج رادیویی
emissions U تشعشع امواج پس دادن ساطع کردن
warbling U وسیله تعیین اختلاف امواج صوتی دریافتی
scend U در اثر حرکت امواج بالا وپایین رفتن
coastal refraction U تغییر جهت امواج رادیویی در برخورد به ساحل
radar mile U زمان لازم برای رسیدن امواج به هدف
lotic U زیست کننده بر روی امواج سریع السیر
reverberation index U دستگاه نشان دهنده میزان امواج برگشتی
warbles U وسیله تعیین اختلاف امواج صوتی دریافتی
warbled U وسیله تعیین اختلاف امواج صوتی دریافتی
high frequency interference U تداخل امواج فرکانس بالا سیگنال مزاحم
equisignal zone U منطقهای که دارای امواج مغناطیسی یکسان است
warble U وسیله تعیین اختلاف امواج صوتی دریافتی
active mine U مین منفجر شونده از طریق انعکاس امواج
ground waves U امواج سطحی رسیده به رادار یادستگاههای مخابراتی
returns U برگشت
returning U برگشت
turnrounds U برگشت
right of reversion U برگشت
reoccur U برگشت
turnabout U برگشت
turnabouts U برگشت
recovery U برگشت
recoveries U برگشت
relapsing U برگشت
relapses U برگشت
relapsed U برگشت
relapse U برگشت
returned U برگشت
d.c. restoration U برگشت دی سی
turnover U برگشت
return line U خط برگشت
veers U برگشت
veered U برگشت
d.c. reinsertion U برگشت سی دی
retrocession U برگشت
retrogression U برگشت
back water U برگشت اب
return U برگشت
veer U برگشت
reversal U برگشت
turnarounds U برگشت
turnaround U برگشت
capsizal U برگشت
regression line U خط برگشت
reversals U برگشت
drawbacks U برگشت
drawback U برگشت
regurgitation U برگشت
recurrenge U برگشت
regression U برگشت
retrocedence U برگشت
refluence U برگشت
reflux U برگشت
recoil U برگشت
revert U برگشت
reverted U برگشت
recrvdescence U برگشت
recoiled U برگشت
reverts U برگشت
recoiling U برگشت
tergiversation U برگشت
recoils U برگشت
upturn U برگشت
recrudescence U برگشت
reverting U برگشت
electroencephalograph U دستگاه ثبت امواج الکتریکی مغز بوسیله برق
influence sweep U پاکسازی میدان مین بااستفاده از امواج رادار یارادیویی
sonar U دستگاه کاشف زیر دریایی بوسیله امواج صوتی
microphone U وسیلهای که امواج صوتی را به سیگنالهای الکتریکی تبدیل میکند
microphones U وسیلهای که امواج صوتی را به سیگنالهای الکتریکی تبدیل میکند
vor U وسیله تعیین جهت ارسال امواج فرستنده دشمن
banging U صدای ناشی از عبور ناپیوسته امواج فشاری در اتمسفر
CB U رادیوی موج کوتاه که میتواند این امواج را بگیرد
hypersonic U دارای سرعتی پنج یا شش برابر امواج صوتی در فضا
terrain return U انعکاس تشعشع امواج زمینی روی صفحه رادار
banged U صدای ناشی از عبور ناپیوسته امواج فشاری در اتمسفر
low frequency U امواج رادیویی دارای تناوب اندک دون بسامد
bangs U صدای ناشی از عبور ناپیوسته امواج فشاری در اتمسفر
bang U صدای ناشی از عبور ناپیوسته امواج فشاری در اتمسفر
irrevocability U برگشت ناپذیری
return flow U جریان برگشت
return current U جریان برگشت
reapparition U برگشت عود
regression time U زمان برگشت
image reversal U برگشت تصویر
repercussion U انعکاس برگشت
payback period U دوره برگشت
regression equation U معادله برگشت
regression coefficient U ضریب برگشت
return perion U زمان برگشت
rematch U مسابقه برگشت
irremeable U برگشت نا پذیر
irreversibility U برگشت ناپذیری
recurrence interval U زمان برگشت
grid return U سیم برگشت
return conductor U سیم برگشت
flyback pulse U پالس برگشت
nonlinear regression U برگشت غیرخطی
ground return U برگشت زمینی
linear regression U برگشت خطی
return cargo U محموله برگشت
regression analysis U تحلیل برگشت
return wire U سیم برگشت
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com