English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
external label U برچسب خارجی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
interior label U بجای اینکه برچسب خارجی یا فیزیکی روی محفظه باشد
Other Matches
tag sort U مرتب سازی برچسب جورسازی برچسب
positive externalities U صرفه جوئیهای خارجی عوارض خارجی مثبت پی امدهای خارجی مثبت
tickets U برچسب برچسب زدن به
ticket U برچسب برچسب زدن به
exterior angle U زاویهء خارجی کثیرالاضلاع زوایای خارجی حاصله ازتقاطع یک خط بادوخط موازی
external symbol dictionary U فهرست علائم خارجی فرهنگ لغات نمادهای خارجی
impurity U جزء تشکیل دهنده خارجی ناخالصی ماده خارجی
foreign exchange U پول خارجی ارز خارجی
outwork U استحکامات خارجی دژ سنگرهای خارجی
wilson U پرش از لبه خارجی یک اسکیت و چرخش کامل در هوا وبازگشت روی لبه خارجی اسکیت دیگر
external diseconomies U عوامل زیان اور خارجی عوامل نامطلوب خارجی
exchanged stabilization fund U مقصودتاسیسی است در ان پول خارجی و داخلی یک کاسه میشود و به این وسیله مظنه ارز خارجی ثابت نگهداشته میشود تا تنزل پول داخلی باعث رکود تجارت و عدم اعتماد نشود
brand U برچسب
lable U برچسب
self-adhesive labels U برچسب
quasi- U برچسب
volume U برچسب
volumes U برچسب
labels U برچسب
brands U برچسب
branding U برچسب
labeling U برچسب
banderol U برچسب
banderole U برچسب
stigma U برچسب
stigmas U برچسب
labelled U برچسب
adhesive label U برچسب
label U برچسب
tags U برچسب
tag U برچسب
volume label U برچسب حجم
book plate U برچسب کتاب
book plates U برچسب کتاب
volume label U برچسب دیسک
labeled U برچسب دار
label U برچسب زدن
labeling U برچسب زدن
tape label U برچسب نوار
labelled U برچسب زدن
statement label U برچسب حکم
statement label U برچسب جمله
labels U برچسب زدن
tag file U فایل برچسب
tag file U پرونده برچسب
tally plate U برچسب ازمایش
tally plate U برچسب تست
bookplate U برچسب کتاب
bale breaker U برچسب عدل
label prefix U پیشوند برچسب
labelling U برچسب زنی
header label U برچسب سرامد
label record U مدرک برچسب
tag U برچسب زدن
file label U برچسب فایل
tags U برچسب زدن
file label U برچسب پرونده
lable U برچسب زدن
lable paper U کاغذ برچسب
lable record U رکورد برچسب
lablling U برچسب زنی
repeating label U برچسب یا مطلب مکرر
price tag U برچسب قیمت کالا
undefined label U برچسب تعریف نشده
string U برچسب مشخصات یک رشته
volume table of constants U جدول برچسب محتویات
tallied U جای چوبخط برچسب
labeled file U پرونده برچسب دار
tallies U جای چوبخط برچسب
trailer label U برچسب پشت بند
tally U جای چوبخط برچسب
tallying U جای چوبخط برچسب
data set label U برچسب مجموعه داده ها
tags U برچسب زدن بدنبال اوردن
labelled U چاپ آدرسهای روی برچسب
labels U چاپ آدرسهای روی برچسب
tag U برچسب زدن بدنبال اوردن
programmed label U برچسب برنامه ریزی شده
labeling U چاپ آدرسهای روی برچسب
label U چاپ آدرسهای روی برچسب
labels U برچسب زدن طبقه بندی کردن
vtoc U فهرست راهنما جدول برچسب محتویات
label U برچسب زدن طبقه بندی کردن
format U با استفاده فیلدهای عملوند و عملیات و برچسب
formats U با استفاده فیلدهای عملوند و عملیات و برچسب
dockets U لیست محتوای بسته بندی برچسب
docketing U لیست محتوای بسته بندی برچسب
docketed U لیست محتوای بسته بندی برچسب
docket U لیست محتوای بسته بندی برچسب
labeling U برچسب زدن طبقه بندی کردن
labelled U برچسب زدن طبقه بندی کردن
label U موضوع داده در رکورد که حاوی برچسب است
labelling U 1-برچسب گذاری روی چیزی . 2-چاپ برچسبها
labelled U موضوع داده در رکورد که حاوی برچسب است
labels U موضوع داده در رکورد که حاوی برچسب است
labeling U موضوع داده در رکورد که حاوی برچسب است
symbolic U نامی که برای برچسب متغیر یا محلی به کار رود
symbolically U نامی که برای برچسب متغیر یا محلی به کار رود
input/output U استفاده از برچسب برای مراجعه به وسیله ورودی /خروجی خاص
definitions U یات . 2-مقدار یا فرمولی که به یک متغیر یا برچسب نسبت داده شود
definition U یات . 2-مقدار یا فرمولی که به یک متغیر یا برچسب نسبت داده شود
operand U عدد یا آدرس فعلی که به جای برچسب یا محل اش استفاده شود
Best before: U تا این تاریخ مصرف شود : [برچسب روی کالاهای فاسد شدنی]
macro U تابع برنامه یا بلاک دستورات که توسط کلمه یا برچسب بیان شده است
stationery U شرکتی که حاوی مط الب نوشتنی , کاغذهای مخصوص , پاکت نامه , برچسب و..... باشد
literal U دستور کامپیوتر که حاوی شماره فعل یا آدرس استفاده شدنی است و نه برچسب یا محل آن
wordprocessing U استفاده از کامپیوتر برای تایپ , ویرایش و خروجی متن , صورت نامه , برچسب لیست , آدرس و...
back berm U سکوی پایه خارجی خاکریز سکوی شیببر پایه خارجی خاکریز
texts U پردازش کلمات یا استفاده از صفحه کلید کامپیوتر , ویدایش و خارج کردن متن به صورت حروف , برچسب ها و..
transistor U هر لایه یک emitler برچسب شده در ترمینال , base شدت جریان را کنترل میکند بین emitter,collector
transistors U هر لایه یک emitler برچسب شده در ترمینال , base شدت جریان را کنترل میکند بین emitter,collector
text U پردازش کلمات یا استفاده از صفحه کلید کامپیوتر , ویدایش و خارج کردن متن به صورت حروف , برچسب ها و..
macro U استفاده از برچسب در زبان برنامه نویسی اسمبلی برای بیان به اسمبلر که تابع ماکرو در آن نقط ه وارد میشود
scanner U وسیلهای که اسکن میکند. اسکنر که میلهای را روی برچسب محصول می خواندبا استفاده از اشعه لیزر ودیود نوری
scanners U وسیلهای که اسکن میکند. اسکنر که میلهای را روی برچسب محصول می خواندبا استفاده از اشعه لیزر ودیود نوری
labeled cargo U کالای برچسب دار کالای علامت داری که معمولا خطرناک است
interior label U برچسب مشخصات ذخیره شده روی رسانه ذخیره سازی
foreign U خارجی
alien U خارجی
aliens U خارجی
extras U خارجی
outsider U خارجی
outsiders U خارجی
peripheral U خارجی
extern U خارجی
international line U خط خارجی
outside U خارجی
exotic U خارجی
exterior U خارجی
gringos U خارجی
outer U خارجی
outward U خارجی
gringo U خارجی
abextra U خارجی
outsides U خارجی
oversea U خارجی
exoteric U خارجی
exosphere U خارجی
extraneous U خارجی
exteriors U خارجی
exogenous U خارجی
external U خارجی
externals U خارجی
extra U خارجی
extra- U خارجی
outboard U خارجی
label U اتیکت چسباندن برچسب زدن علامت زدن
labels U اتیکت چسباندن برچسب زدن علامت زدن
labeling U اتیکت چسباندن برچسب زدن علامت زدن
labelled U اتیکت چسباندن برچسب زدن علامت زدن
external armature U ارمیچر خارجی
concrete object U عین خارجی
external security U امنیت خارجی
external benefits U فواید خارجی
external circuit U مدار خارجی
external combustion U احتراق خارجی
external command U فرمان خارجی
external sort U جورکردن خارجی
external store U انباره خارجی
external storage U حافظه خارجی
exterior ballistics U بالیستیک خارجی
exterior varnish U جلای خارجی
external storage U انباره خارجی
exterior varnish U لاک خارجی
external reperence U ارجاع خارجی
external reference U ارجاع خارجی
external control U کنترل خارجی
external force U نیروی خارجی
external docuhentation U مستندات خارجی
external delay U تاخیر خارجی
ectoparasite U انگل خارجی
external cost U هزینه خارجی
outboard profile U نیمرخ خارجی
external load U بار خارجی
external reference U مرجع خارجی
exosphere U قسمت خارجی جو
external interrupt U وقفه خارجی
extrinsic factor U عامل خارجی
external pressure U فشار خارجی
external operation U عملیات خارجی
external menory U حافظه خارجی
external memory U حافظه خارجی
external symbol U علامت خارجی
outer connection U اتصال خارجی
spillover benefits U منافع خارجی
spillover costs U هزینههای خارجی
spillover effects U اثرات خارجی
superior conjunction U مقارنه خارجی
superior planets U سیارههای خارجی
negative externalities U زیانهای خارجی
load curve U خم بار خارجی
facade نمای خارجی
apophyge U منحنی خارجی
apophysis U منحنی خارجی
inflow of foreign funds U ورودسرمایههای خارجی
immission U انتشار خارجی
renvoi U تبعیدشخص خارجی
overseas trade U معاملات خارجی
overseas agent U نماینده خارجی
outer fix U رمپ خارجی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com