Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
outer directed
U
برون وابسته
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
exogamous
U
وابسته به برون همسری یابرون پیوندی
pericardiac
U
وابسته به برون شامه دل
pericardial
U
وابسته به برون شامه دل
Other Matches
phallic
U
وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
syzygial
U
وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
bureaucratic
U
وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
olympian
U
اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
subglacial
U
وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
telepathic
U
وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
choral
U
وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
dialectological
U
وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
outputs
U
برون ده
outhaul line
U
برون کش
exogenous
U
برون زا
extrados
U
برون سو
outcrops
U
برون زد
without
U
برون
output
U
برون ده
outcrop
U
برون زد
outsides
U
برون
outside
U
برون
vehicular
U
وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
puritanical
U
وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
lexicographic
U
وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
rectal
U
وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
phylar
U
وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
sothic
U
وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
offline
U
برون خطی
output
U
برون داد
eccentricities
U
برون مرکزی
extrapolations
U
برون یابی
exvia
U
برون زیست
exogenous
U
برون زاد
copper extraction
U
برون کشیدن مس
effusion
U
برون ریزی
the out ward eye
U
چشم برون
self contained
U
برون بی نیاز
acting out
U
برون ریزی
immigration
U
برون کوچی
outputs
U
برون داد
extrovert
U
برون گرای
extroverts
U
برون گرای
exudation
U
برون نشست
extroversion
U
برون گرایی
extraterritoriality
U
برون مرزی
exocathection
U
برون پردازی
extrapolation
U
برون یابی
exteroceptive
U
برون تنی
objectivism
U
برون گرایی
epithelium
U
برون پوش
off line
U
برون خطی
egest
U
برون کردن
out flow
U
برون ریز
effuent
U
برون ریز
ectorderm
U
برون پوست
ectoparasite
U
انگل برون زی
effusion
U
برون تراوی
effusions
U
برون ریزی
exocrine
U
برون تراو
exogamy
U
برون پیوندی
exogamy
U
برون همسری
extraterritorial
U
برون مرزی
extratensive
U
برون نگر
extrajection
U
برون اندازی
extragalactic
U
برون کهکشانی
extrafusal
U
برون دوکی
extracyclic
U
برون حلقهای
exterritorial
U
برون مرزی
externality
U
برون بودگی
exopsychic
U
برون روانی
exogenous variable
U
متغیر برون زا
exogenous
U
برون روینده
exogen
U
گیاه برون رو
effusions
U
برون تراوی
eccentricity
U
برون مرکزی
accommodations
U
برون سازی
accommodation
U
برون سازی
drive!
U
برون!
[با ماشین]
evacuation
U
برون بری
evacuation
U
برون ریزی
suburban
U
برون شهری
out group
U
برون گروه
purge
U
برون ریزی
emigration
U
برون کوچی
outlier
U
برون هشته
outsight
U
برون بینی
physiognomy
U
برون چهر
pericardium
U
برون شامه دل
suburb
U
برون شهر
purges
U
برون ریزی
purged
U
برون ریزی
objectives
U
برون ذات
objective
U
برون ذات
discharge
U
برون ریزی
discharges
U
برون ریزی
physiognomies
U
برون چهر
superficial degradation
U
برون تباهی
oversea
U
برون مرزی
exocrine gland
U
غده برون ریز
exosomatic method
U
روش برون تنی
off line operation
U
عملکرد برون خطی
to reveal itself
U
از پرده برون افتادن
discharge of affect
U
برون ریزی هیجانی
peritoneum
U
برون شامه روده ها
exterritoriality
U
حقوق برون مرزی
exogamy
U
برون زاد اوری
outward looking policy
U
سیاست برون نگر
extragalactic nebula
U
ابری برون کهکشانی
extragalactic nebula
U
سحابی برون کهکشانی
high seas
U
ابهای برون مرزی
extraspectral hue
U
فام برون طیفی
outbreeding
U
برون زاد اوری
off line storage
U
حافظه برون خطی
offline storage
U
انباره برون خطی
offline operation
U
عمل برون خطی
extrapolate
U
برون یابی کردن
out of line coding
U
کدگذاری برون خطی
extrapolated
U
برون یابی کردن
epicarp
U
پوست میوه برون بر
extrapolates
U
برون یابی کردن
supinator muscle
U
عضله برون گردان
extrapolating
U
برون یابی کردن
extraterritoriality
U
حقوق برون مرزی
offset distance
U
فاصله برون محوری
outputs
U
برون گذاشت برونگذار
ectoplasm
U
اکتوپلاسم برون مایه
extrapyramidal system
U
دستگاه برون هرمی
output
U
برون گذاشت برونگذار
State Department
U
وزارت برون مرز
cliquy
U
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
monarchic
U
وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
cliquey
U
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
supervisory
U
وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
kinetic
U
وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
erotic
U
وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
pericarditis
U
اماس برون شامه قلب
extrapyramidal motor system
U
دستگاه حرکتی برون هرمی
basset
U
نوعی سگ شکاری پا کوتاه برون زد
external rectus
U
عضله مستقیم برون چشمی
with out book
U
برون سند کتابی ازبر
off page connector
U
اتصال دهنده برون صفحهای
exudate
U
ترشح التهابی برون نشست
extrinsic eye muscles
U
عضلات برون چرخشی چشم
overseas
U
ماموریت برون مرزی یا خارج از کشور
to let out
U
اجازه برون امدن دادن اشکارساختن
oversea command
U
یکان خارج از کشور فرماندهی برون مرزی
lithic
U
وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
frontal
U
وابسته به پیشانی وابسته بجلو
zygose
U
وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
sister services
U
یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
differentiating cicuit
U
مداری که ولتاژ برون گذاشت ان تقریبا با میزان تغییرولتاژ متناسب است
ectoplasm
U
طبقه خارجی سیتوپلاسم که بدون دانه و نسبتا سفت است برون مایه
morphic
U
وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
hermitical
U
وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
Neanderthal
U
وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
associate
U
وابسته وابسته کردن
associated
U
وابسته وابسته کردن
associating
U
وابسته وابسته کردن
associates
U
وابسته وابسته کردن
differentiator
U
وسیلهای که برون گذاشت ان با مشتق سیگنال درون گذاشت متناسب است
epistemologycal
U
وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
popliteal
U
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
physico chemical
U
وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
poplitaeal
U
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
evertor
U
عضله برون گرداننده عضله راجعه
life cycle hypothesis
U
فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
elfin
U
وابسته به جن
pertinent
U
وابسته
pyretic
U
وابسته به تب
federating
U
وابسته
federates
U
وابسته
federated
U
وابسته
related
U
وابسته
commissarial
U
وابسته به
carpal
U
وابسته به مچ
comprador
U
وابسته
diphtheric
U
وابسته به
cantabrigian
U
وابسته به
congenerous
U
وابسته
thereof
U
وابسته به ان
adjective
U
وابسته
thereof=of that
U
وابسته به ان
aquatic
U
وابسته به اب
syncop
U
وابسته به غش
attache
U
وابسته
federate
U
وابسته
pertianing
U
وابسته
affiliating
U
وابسته
akin
U
وابسته
of kin
U
وابسته
affiliates
U
وابسته
affiliated
U
وابسته
affiliate
U
وابسته
cephalic
U
وابسته به سر
adjectives
U
وابسته
pertaining
U
وابسته
hanger on
U
وابسته
contingent
U
وابسته
attributable
U
وابسته به
germane
U
وابسته
sexual organs
U
وابسته به
febile
U
وابسته به تب
dependent
U
وابسته
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com