English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (15 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
retrofit U بروز در اوردن یا اضافه نمودن به یک سیستم موجودبه منظور بهبود ان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
add-ons U سخت افزار یا نرم افزاری که به سیستم کامپیوتری اضافه شده است تا آنرا بهبود بخشد
add-on U سخت افزار یا نرم افزاری که به سیستم کامپیوتری اضافه شده است تا آنرا بهبود بخشد
desk accessory U در یک سیستم Apple Macitosh امکان افزوده که سیستم را بهبود میبخشد
affixing U اضافه نمودن
affix U اضافه نمودن
affixes U اضافه نمودن
affixed U اضافه نمودن
expansion card U کارتی که به منظور نصب تراشه یا مدار اضافی به یک سیستم افزوده میشود تا این که قابلیت سیستم توسعه یابد
whitcomb body U جسم ایرودینامیکی که به هواپیما اضافه میشود و سبب بهبود توزیع حجم اریارول میگردد
runs U اجرای سیستم با فرفیت کمتر در صورت بروز خطا
redundancies U تامین قط عات اضافی در سیستم در صورت بروز خرابی
redundancy U تامین قط عات اضافی در سیستم در صورت بروز خرابی
run U اجرای سیستم با فرفیت کمتر در صورت بروز خطا
mark-downs U قیمت کالا را به منظور فروش پایین اوردن
mark-down U قیمت کالا را به منظور فروش پایین اوردن
customised U بهبود دادن به سیستم برای تط ابق با نیاز مشتری
customized U بهبود دادن به سیستم برای تط ابق با نیاز مشتری
customize U بهبود دادن به سیستم برای تط ابق با نیاز مشتری
customising U بهبود دادن به سیستم برای تط ابق با نیاز مشتری
customises U بهبود دادن به سیستم برای تط ابق با نیاز مشتری
interface human machine interface U امکانات بهبود رابط ه بین کاربرد و سیستم کامپیوتری
customizing U بهبود دادن به سیستم برای تط ابق با نیاز مشتری
customizes U بهبود دادن به سیستم برای تط ابق با نیاز مشتری
human computer U امکانات تامین بهبود ارتباط بین کاربر و سیستم کامپیوتر
HMI U امکاناتی برای بهبود ارتباط بین کاربرد سیستم کامپیوتری
HMI's U امکاناتی برای بهبود ارتباط بین کاربرد سیستم کامپیوتری
auto U توانایی کامپیوتر برای مقدار دهی اولیه و بار کردن مجدد سیستم عامل در صورت بروز خرابی یا قط ع
autos U توانایی کامپیوتر برای مقدار دهی اولیه و بار کردن مجدد سیستم عامل در صورت بروز خرابی یا قط ع
turnkey U سیستم کامپیوتر اماده برای یک منظور خاص اصلی جامع
dual U سیستم مرتب کردن قط عات RAM روی دو طرف کابلها به طوری که در صورت بروز خطا دو مسیر جداگانه بین سرور ها باشد
enhance U سیستم توسعه یافته توسط ماکروسافت برای بهبود کارایی پورت چاپگر موازی
enhanced U سیستم توسعه یافته توسط ماکروسافت برای بهبود کارایی پورت چاپگر موازی
enhancing U سیستم توسعه یافته توسط ماکروسافت برای بهبود کارایی پورت چاپگر موازی
enhances U سیستم توسعه یافته توسط ماکروسافت برای بهبود کارایی پورت چاپگر موازی
duplex U دو سیستم کامپیوتر مشخص که در یک برنامه online استفاده می شوند و یکی برای پشتیبانی دیگری در صورت بروز خرابی استفاده میشود
duplexes U دو سیستم کامپیوتر مشخص که در یک برنامه online استفاده می شوند و یکی برای پشتیبانی دیگری در صورت بروز خرابی استفاده میشود
retrofit U وسیله یا امکانی که به سیستم اضافه میشود.تا آنرا بروزکند
appliance computer U سیستم کامپیوتری آماده اجرا که خریداری میشود و به سرعت برای یک منظور کاربردی قابل استفاده است
pilot line operation U کار تولید حداقل کالاهای نظامی فقط به منظور حفظ سیستم تولید
transparently U مودمی که در صورت بروز وقفه , تمام وضعیت برنامه و ماشین را حفظ میکند. وقفه سرویس داده میشود و سیستم به وضعیت قبلی برمی گردد
transparent U مودمی که در صورت بروز وقفه , تمام وضعیت برنامه و ماشین را حفظ میکند. وقفه سرویس داده میشود و سیستم به وضعیت قبلی برمی گردد
redundancies U نسخه برداری از یک ویژگی به منظور جلوگیری از خرابی سیستم که نتیجه بد عمل کردن ان ویژگی است
redundancy U نسخه برداری از یک ویژگی به منظور جلوگیری از خرابی سیستم که نتیجه بد عمل کردن ان ویژگی است
DIMM U سیستم مرتب کردن قط عات حافظه RAM در دوطرف کارت کوچک که قابل درج روی تخته اصلی کامپیوتر است تا حافظه اصلی بروز شود
maths U CI مخصوص که به سیستم اضافه میشود تا توابع ریاضی را سریع تر از CPU استاندارد انجام دهد
math U CI مخصوص که به سیستم اضافه میشود تا توابع ریاضی را سریع تر از CPU استاندارد انجام دهد
push up stack U سیستم صف ذخیره سازی موقت که آخرین موضوع اضافه شده در انتهای لیست فرار می گیرد
systems analysis U 1-بررسی فرایند یا سیسیتم برای مشاهده اینکه آیا میتواند در حین اجرا کاراتر باشد. 2-بررسی سیستم موجود با هدف بهبود یا جایگزینی آن
author language U زبان برنامه نویسی که به منظور طراحی برنامههای اموزشی برای سیستم CAI یافرمان توسط کامپیوتراستفاده میشود زبان تالیف
trapdoor U فاصلهای عمدی در یک سیستم پردازش اطلاعات که به منظور جمع اوری تغییر یا خراب کردن اتی اطلاعات بوجود امده است
trapdoors U فاصلهای عمدی در یک سیستم پردازش اطلاعات که به منظور جمع اوری تغییر یا خراب کردن اتی اطلاعات بوجود امده است
smalltalk U یک سیستم زبان و نرم افزارکه برای هر چه بیشتر اسان نمودن استفاده از کامپیوترتوسط افراد عامی طراحی شده است اسمال تاک
crash conversion U تبدیل یک سیستم به سیستم دیگر به وسیله به پایان بردن عملیات سیستم قدیمی به هنگام اجرا شدن سیستم جدید
overtime U وقت اضافی اضافه کار اضافه کاری ساعت فوق العاده
market socialism U سوسیالیسم مبتنی بر بازار سیستم اقتصادی که در ان وسایل تولید در مالکیت عمومی بوده اما نیروهای بازار در این سیستم مکانیسم هماهنگ کننده را بوجود می اورند . سیستم اقتصادی یوگسلاوی مثال مشخصی ازاین نوع سیستم میباشد
runs U اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود
run U اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود
blessed folder U در یک سیستم Apple Maciontosh پرونده سیستم که حاوی فایل هایی است که به طور خودکار در هنگام روشن شدن سیستم بار شدند
sysgen U فرایند تغییر سیستم عامل عمومی دریافت شده ازفروشنده به سیستم مناسبی که نیازهای یکپارچه استفاده کننده را براورده می سازدتولید سیستم
peripheral U که به سیستم کامپیوتری اصلی متصل است . 2-هر وسیلهای که امکان ارتباط بین سیستم و خودش را فراهم کند ولی توسط سیستم اجرا نمیشود
outbreak U بروز
accession U بروز
outbreaks U بروز
d. by d. U روز بروز
incidence U میزان بروز
screen update U بروز دراوردن صفحه
prophylactic U مانع بروز مرض
accesses U بروز مرض حمله
flashes U بروز ناگهانی جلوه
flashed U بروز ناگهانی جلوه
She went to the bad. U بروز سیاه نشست
accessing U بروز مرض حمله
master file maintenance U فرایند بروز دراوردن
flash U بروز ناگهانی جلوه
access U بروز مرض حمله
accessed U بروز مرض حمله
integrated U نرم افزار مثل سیستم عامل و پردازشگر کلمه که در سیستم کامپیوتری ذخیره شده است و طبق نیازهای سیستم است
governmentalize U تحت کنترل حکومت در اوردن بصورت دولتی در اوردن
adjourning U موکول بروز دیگر شدن
adjourns U موکول بروز دیگر شدن
adjourn U موکول بروز دیگر شدن
adjourned U موکول بروز دیگر شدن
What a mes I made of my life . U دیدی چه بروز خودم آوردم
to press against any thing U بر چیزی فشار اوردن بچیزی زور اوردن
jargonize U بزبان غیر مصطلح یا امیخته در اوردن یا ترجمه کردن بقالب اصطلاحات خاص علمی یافنی مخصوص در اوردن
auxiliary U پشتیبان یا وسیله جانبی در صورت بروز مشکل
auxiliaries U پشتیبان یا وسیله جانبی در صورت بروز مشکل
shut off mechanism U وسیلهای که در صورت بروز خرابی فرایند را متوقف میکند
maintainability U توانایی ترمیم سریع و کارا در صورت بروز خرابی
to effuse U از خود بیرون [بروز] دادن [مانند مایع نور بو یا کیفیت]
grasps U بچنگ اوردن گیر اوردن
grasp U بچنگ اوردن گیر اوردن
grasped U بچنگ اوردن گیر اوردن
proceedings U بهبود ها
improvements U بهبود
recovery U بهبود
revival U بهبود
recovery upturn U بهبود
remission U بهبود
improvement U بهبود
revivals U بهبود
recoveries U بهبود
improvement U بهبود
progression U بهبود
advance U بهبود
advances U بهبود ها
progress U بهبود
mending U بهبود
circuits U وسیلهای که عناصر را با قط ع برق در صورت بروز شرایط غیر عادی محافظت میکند
circuit U وسیلهای که عناصر را با قط ع برق در صورت بروز شرایط غیر عادی محافظت میکند
quick recovery U بهبود سریع
tempered U حالت بهبود
ameliorator U بهبود دهنده
to look oneself again U بهبود یافتن
recovery time U زمان بهبود
temper U حالت بهبود
tempers U حالت بهبود
improvements U بهبود دادن
tempering quality U قابلیت بهبود
meliorism U بهبود طلبی
pull through <idiom> U بهبود یافتن
up and about <idiom> بهبود یافتن
betterment U اصلاح بهبود
to restorative to health U بهبود دادن
restore to health U بهبود دادن
ameliorative U بهبود یابنده
modifying U بهبود دادن
modify U بهبود دادن
pick up health U بهبود یافتن
It'll be OK. <idiom> U بهبود میابد!
upgrade U بهبود امکانات
upgrading U بهبود امکانات
meliorate U بهبود یافتن
meliorist U بهبود گرای
upgraded U بهبود امکانات
look oneself again U بهبود یافتن
upgrades U بهبود امکانات
improvable U بهبود پذیر
modifies U بهبود دادن
improvability U بهبود پذیری
improvement U بهبود دادن
LSD U لیسرجیک اسید دی اتیل آمید [دارویی توهم زا که در برخی باعث بروز حال عرفانی میشود]
improvised U بهبود سازی شده
recover U بهبود یافتن بازیابی
spontaneous recovery U بهبود خود به خودی
recoverable error U خطای قابل بهبود
spontaneous remission U بهبود خود به خودی
welfare state U دولت بهبود بخش
recovers U بهبود یافتن بازیابی
recovering U بهبود یافتن بازیابی
recuperation U بهبود جبران خسارت
To recover. To get well. U خوب شدن ( بهبود یا فتن )
vulnerary U بهبود دهنده داروی زخم
digital darkroom U برنامهای برای بهبود تصویر
uprating U بهبود میزان کارائی [مهندسی]
views U منظور
pricking U منظور
intention U منظور
pricked U منظور
prick U منظور
with a view to U به منظور
with the view of U به منظور
purposes U منظور
with the intention of U به منظور
scope U منظور
purpose of the dam U منظور از سد
pricks U منظور
sake U منظور
intentions U منظور
viewing U منظور
viewed U منظور
view U منظور
aim U منظور
aimed U منظور
aims U منظور
objectless U بی منظور
meanings U منظور
meaning U منظور
purpose U منظور
purposeless U بی منظور
declaratory statute U هدف ازتصویب این نوع قانون برطرف کردن شک و تردیدی است که در مورد بعضی قوانین بروز میکند
standbys U سیستم ثانویی سیستم اصلی , که وقتی سیستم اصلی خراب شود استفادهمی شود
standby U سیستم ثانویی سیستم اصلی , که وقتی سیستم اصلی خراب شود استفادهمی شود
army ready material program U برنامه بهبود امادگی رزمی اماد
intentions U قصد و منظور
objective U هدف منظور
objectives U منظور ازعملیات
objective U منظور ازعملیات
allocates U منظور کردن
intention U قصد و منظور
to make allowance U منظور کردن
laid on <past-p.> U منظور شده
to what purpose U برای چه منظور
objectives U هدف منظور
get at <idiom> U منظور داشتن
allocating U منظور کردن
scope U منظور از عملیات
scope U منظور مفاد
intent U معنی منظور
appropriated <adj.> <past-p.> U منظور شده
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com