English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
cupholder U برنده گلدان جایزه در مسابقه نهایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
saving U قرارداد بین سوارکاران مسابقه برای تقسیم جایزه برنده
cups U گلدان جایزه مسابقات
cup U گلدان جایزه مسابقات
cupped U گلدان جایزه مسابقات
prizewinner U برنده جایزه
prizer U برنده جایزه
Nobel laureate U برنده جایزه نوبل
Nobel Prize winner U برنده جایزه نوبل
free-for-all U اسبیکه برنده جایزه شده وباید باسریعترین اسبهامسابقه بدهد
free-for-alls U اسبیکه برنده جایزه شده وباید باسریعترین اسبهامسابقه بدهد
winner's circle U محوطه نزدیک خط پایان درمسیر سوارکار و اسب برنده برای گرفتن جایزه
winner of a match U برنده مسابقه
victor U برنده مسابقه
victors U برنده مسابقه
prizefight U مسابقه مشت زنی جایزه دار
grey cup U مسابقه قهرمانی و جایزه اتحادیه فوتبال کانادایی
ashes U جایزه مخصوص مسابقه کریکت استالیا و انگلستان
finals U مسابقه نهایی
final U مسابقه نهایی
runner-up U دومین نفر یا تیم برنده مسابقه
runners-up U دومین نفر یا تیم برنده مسابقه
runner up U دومین نفر یا تیم برنده مسابقه
lap money U جایزه نقدی برای موفقیت درهر دور مسابقه اتومبیل رانی
photo finish U استفاده از عکس برای تعیین برنده مسابقه فشرده
maiden race U مسابقه بین اسبهایی که هرگز برنده نشده اند
surf off U دور نهایی مسابقه موج سواری
quarterfinalist U کسیکه در مسابقه یک چهارم نهایی شرکت میکند
selling race U مسابقه اسب دوانی که در ان اسب برنده بمعرض مزایده گذارده میشود
Bounty hunter U جایزه بگیر،کسی که کارش دستگیری خلافکارها برای گرفتن جایزه است
Zel-i Sultan vase U طرح گلدان ظل السلطان [این طرح بصورت تکراری و قرینه شامل یک گلدان و دسته های گل می باشد و مربوط به زمان سلطنت قاجار می باشد.]
awarded U جایزه دادن جایزه
awards U جایزه دادن جایزه
awarding U جایزه دادن جایزه
award U جایزه دادن جایزه
reward and rewarded U جایزه.جایزه داده شده
telic U نهایی دارای هدف نهایی
skull practice U کلاس تعلیم فنون مسابقه جلسه مشورت درباره مسابقه
hooligans U مسابقه جبرانی در مسیرخاکی برای اتومبیلهایی که در مسابقه اصلی شکست خورده اند
hooligan U مسابقه جبرانی در مسیرخاکی برای اتومبیلهایی که در مسابقه اصلی شکست خورده اند
tug of war U مسابقه طناب کشی مسابقه برای برتری یافتن
sack race U مسابقه دو درحالیکه پای مسابقه دهنده در کیسه پیچیده
vase U گلدان
urns U گلدان
vases U گلدان
jardiniere U گلدان
urn U گلدان
flower vase U گلدان
bough pot U گلدان
flowerpot U گلدان کوزهای
flowerpots U گلدان کوزهای
flower pot U گلدان کوزهای
flower pot U گلدان گلی
vessel U گلدان فرف
vessels U گلدان فرف
jardiniere U جعبه گلدان
opener U مسابقه نخست ازدو مسابقه متوالی
selling plater U اسب مسابقه قابل خرید پس از مسابقه
potting U گلدان درگلدان گذاشتن
potiche U گلدان گردن باریک
vases U گلدان نقره وغیره
pot U گلدان درگلدان گذاشتن
pot U در گلدان محفوظ داشتن
pots U گلدان درگلدان گذاشتن
urinals U گلدان ادرار شاشگاه
urinal U گلدان ادرار شاشگاه
pots U در گلدان محفوظ داشتن
potting U در گلدان محفوظ داشتن
repots U در گلدان بزرگتر کاشتن
repot U در گلدان بزرگتر کاشتن
repotted U در گلدان بزرگتر کاشتن
repotting U در گلدان بزرگتر کاشتن
vase U گلدان نقره وغیره
overpot U در گلدان زیاد بزرگ کاشتن
to plant out U از گلدان در اوردن ودرزمین کاشتن
prunt U بته مینایی روی گلدان و مانندان
urn U گلدان یا فرف محتوی خاکستر مرده
urns U گلدان یا فرف محتوی خاکستر مرده
prunt U الت بته چسبانی درروی گلدان
senior U مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
seniors U مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
match play U مسابقه گلف بین دو نفر یا دوتیم مسابقه بولینگ بین دونفر
awarding U جایزه
priase U جایزه
trophies U جایزه
awards U جایزه
guerdon U جایزه
award U جایزه
premium U جایزه
awarded U جایزه
premiums U جایزه
bonus U جایزه
prize man U جایزه بر
trophy U جایزه
rewards U جایزه
prised U جایزه
meed U جایزه
prizing U جایزه
prizes U جایزه
prise U جایزه
prized U جایزه
prises U جایزه
bonuses U جایزه
rewarded U جایزه
reward U جایزه
bounty U جایزه
prising U جایزه
rewardable U جایزه
prize U جایزه
cinerarium U [گلدان یا ظرف زیبا شبیه جعبه برای نگهداری خاکستر مردگان]
premium for excellence U جایزه فضیلت
laureate U جایزه دار
export bounty U جایزه صدور
oscar U جایزه اسکار
nobel prize U جایزه نوبل
money U جایزه نقدی
Nobel Prize U جایزه نوبل
testimonial U پاداش جایزه
purses U جایزه نقدی
considerations U جایزه قیمت
pursing U جایزه نقدی
prizing U انعام جایزه
pursed U جایزه نقدی
purse U جایزه نقدی
head money U جایزه اوردن سر
prizes U انعام جایزه
testimonials U پاداش جایزه
consideration U جایزه قیمت
prize U انعام جایزه
prized U انعام جایزه
testimonialize U جایزه دادن
to win laurels U جایزه گرفتن
semifinal U مربوط به دوره نیمه نهایی دوره نیمه نهایی
booby prize U جایزه تسلی بخش
outland trophy U جایزه دانشگاهی بازیگرفوتبال
rewarder U جایزه یا پاداش دهنده
booby prizes U جایزه تسلی بخش
brilliancy prize U جایزه درخشندگی شطرنج
coronate U جایزه یا انعام دادن
Ig Nobel Prize U جایزه ایگ نوبل
the export of ... is granted the premium. U صدور ... جایزه دارد.
pewter U جام پیروزی جایزه
handicap U مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
handicaps U مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
prize poem U شعری که جایزه برده است
eclipse award U جایزه سوارکار ممتاز سال
despatch money U جایزه بارگیری یا تخلیه سریع
salvage money U جایزه نجات کشتی یا محموله
edward j. neil award U جایزه بوکسور ممتاز سال
dispatch money U جایزه یا انعام بارگیری یاتخلیه سریع
golden shoe U بهترین جایزه گلزن فصل اروپا
stable U گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
stables U گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
heuristic U پی برنده
winnings U برنده
incisor tooth U برنده
conductive U برنده
winners U برنده
winner U برنده
winning U برنده
discoverers U پی برنده
vehicle U برنده
trenchant U برنده
vehicles U برنده
mutilator U برنده
scissile U برنده
deferent U برنده
discoverer U پی برنده
high proof U برنده
cutters U برنده
foretooth U برنده
cutting U برنده
incisory U برنده
incisive U برنده
cutter U برنده
portative U برنده
prize fight U جنگ با مشت برای گرفتن پول یا جایزه
user U بکار برنده
dark horses U برنده غیرمترقبه
shoo-in <idiom> U برنده مطلق
incisively U بطور برنده
lacerative U برنده یا درنده
medalist U برنده مدال
raider U یورش برنده
dissolvent U حل کننده برنده
medallists U برنده مدال
decisions U برنده با امتیاز
resolutive U تحلیل برنده
dark horse U برنده غیرمترقبه
perseus U برنده سر دیو
deferent U بیرون برنده
users U بکار برنده
medallist U برنده مدال
booster U بالا برنده
propelling U پیش برنده
cutting head U نوک برنده
matrolinous U بارث برنده
heiress U ارث برنده زن
raiders U یورش برنده
heiresses U ارث برنده زن
medalists U برنده مدال
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com