Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 158 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
escaped slave
U
برده فراری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
escapee
U
فراری
runaway
U
فراری
rampant
<adj.>
U
فراری
refugees
U
فراری
fugitive
U
فراری
evacuee
U
فراری
fugitives
U
فراری
absconder
U
فراری
volatileness
U
فراری
elusive
U
فراری
run away
U
فراری
defectors
U
فراری
defector
U
فراری
deserters
U
فراری
deserter
U
فراری
refugee
U
فراری
lamster
U
فراری
evacuees
U
فراری
lamister
U
فراری
flyaway
U
فرار فراری
bleeder current
U
جریان فراری
to put to flight
U
فراری کردن
bleeder resistor
U
مقاومت فراری
straggler
U
فراری سرگردان
stragglers
U
فراری سرگردان
gleanings
U
ریزه فراری
The fujitive ( elusive ) prisoner .
U
زندانی فراری
runaway
U
شخص فراری
lamister
U
فراری ازقانون
lamster
U
فراری ازقانون
induction relay
U
رله فراری
fugitively
U
بشکل فراری
fugitiveness
U
پناهنده یا فراری
run away
U
گریختن شخص فراری
fugitive
U
سرباز فراری گریخته
fugitives
U
سرباز فراری گریخته
stern chase
U
تعاقب کشتی فراری
desert from military service
U
فراری از خدمت نظام
slacker
U
فراری ازخدمت نظام
slackers
U
فراری ازخدمت نظام
scatback
U
توپدار سریع و فراری
wetback
U
مهاجر فراری مکزیکی
low test
U
دارای خاصیت فراری
An apple a day keeps the doctor away.
<proverb>
U
غذای خوب طبیب را فراری می دهد.
Gasoline is volatile .
U
بنزین ماده فراری است ( زود می پرد )
male salve
U
برده
wrapt
U
برده
bondman
U
برده
bondsman
U
برده
bondservant
U
برده
slaves
U
برده
villain
U
برده
serfs
U
برده
serf
U
برده
slaving
U
برده
slaved
U
برده
villains
U
برده
slave
U
برده
internees
U
فراری ازخطوط دشمن افراد وارد شده به منطقه
evacuees
U
فراری یا پناهندهای که درموقع جنگ محل خودراتخلیه میکند
evacuee
U
فراری یا پناهندهای که درموقع جنگ محل خودراتخلیه میکند
internee
U
فراری ازخطوط دشمن افراد وارد شده به منطقه
neutrino
U
ذره کوچک فراری با جرم درحال سکون صفر واپسین 5/0
fumigant
U
ماده فراری که بعنوان ضدعفونی برای دفع افات بکارمیرود
In this contract , there are no loopholes for either party .
U
دراین قرار داد هیچ را ؟ فراری برای طرفین نیست
master slave
U
ارباب و برده
slaveholding
U
مالکیت برده
slaveholder
U
صاحب برده
conspicuious consumption
U
بکار برده شد
mameluke
U
برده بنده
manumission
U
ازادی برده
slave merchant
U
برده فروش
slaveholder
U
برده دار
slave computer
U
کامپیوتر برده
enslaving
U
برده کردن
slave trade
U
برده فروشی
above
U
نام برده
slavery
U
برده داری
abrogates
U
از میان برده
allottee
U
سهم برده
overwrought
U
کار برده
enslaves
U
برده کردن
enslaved
U
برده کردن
slaveholding
U
برده داری
slaver
U
برده فروش
slaver
U
تاجر برده
abrogate
U
از میان برده
named
U
نام برده
dealing in slaves
U
برده فروشی
enslave
U
برده کردن
setting free
U
ازاد کردن برده
slave mode
U
حالت پیرو یا برده
proslavery
U
طرفداری از برده فروشی
To emancipate a slave.
U
برده ای را آزاد کردن
named here under
U
نام برده درزیر
master slave system
U
سیستم ارباب و برده
rapt
U
برده شده مجذوب
bond servant
U
برده بدون مزدواجرت
echeloned displacement
U
تغییرموضع رده برده
above named
U
نام برده شده
manumission
U
ازاد کردن برده
emancipation
U
ازاد کردن برده
prize poem
U
شعری که جایزه برده است
echeloned displacement
U
تغییر مکان رده برده
lastmentioned
U
اخر از همه نام برده
holandric
U
منحصرا از طرف پدر ارث برده
This letter has been tampered with .
U
در این نامه دست برده شده
His name is never mentioned anywhere .
U
اسمی ازاو درجایی برده نمی شود
My legs fell asleep
[are numb]
.
U
ساق پاهایم خوابشان برده
[سر شده اند]
.
love set
U
بازنده محض بدون حتی یک گیم برده
truck trailer
U
ارابه بی موتوری که توسط کامیون برده شود
he took her in to dinner
U
انزن را بسفره خانه برده پهلویش نشست
slave driver
U
نظارت کننده بر کار برده ها کارفرمای سخت گیر
aposteriori
U
از معلول بعلت رسیده از مخلوق بخالق پی برده استنتاجی
slave drivers
U
نظارت کننده بر کار برده ها کارفرمای سخت گیر
in tow
<idiom>
U
برده شدن ازجایی به جای دیگر ،همراهی با کسی
latifundium
U
ملک کشاورزی باوسایل اولیه که برده ها در ان کارمیکرده اند
hologynic
U
منحصرا از مادر ارث برده بصورت صفت مغلوب
primary products
U
محصولاتی که به عنوان مواد اولیه بکار برده میشود
photoresist
U
فرایند بکار برده شده در تولیددستگاههای نیمه هادی
paroli
U
دوبرابر داو بوسیله افزودن پول برده بدان
direct materials costs
U
هزینههای مواد اولیهای که مستقیما در کالا بکار برده میشود
roman a clef
U
داستان واقعی که نام شخصیتهای ان بطور ناشناس برده شده
built up frog
U
قطعهای شبیه به قلب که برای ریلها به کار برده میشود
dense binary code
U
کدی که تمام حالتهای ممکن الگوی دودوئی در ان بکار برده میشود
prized
U
کشتی یا کالایی که به موجب حقوق جنگی در دریا به غنیمت برده شود
bar winding
U
میله هایی که به عنوان سیم پیچی در رتور به کار برده میشود
prizes
U
کشتی یا کالایی که به موجب حقوق جنگی در دریا به غنیمت برده شود
prize
U
کشتی یا کالایی که به موجب حقوق جنگی در دریا به غنیمت برده شود
telescopic chimney
U
دود کشی که تیکههای انراتوی هم برده انرا کوتاه وبلند میکنند
prizing
U
کشتی یا کالایی که به موجب حقوق جنگی در دریا به غنیمت برده شود
leviathan
U
جانور بزرگ دریایی که درکتاب عهد عتیق نام برده شده نهنگ
reentrant
U
روالی که میتواند توسط چندین برنامه مستقل بطورهمزمان بکار برده شوددرون رو
leviathans
U
جانور بزرگ دریایی که درکتاب عهد عتیق نام برده شده نهنگ
newton raphson
U
اصطلاحی که به یک رویه محاورهای بکار برده شده درحل معادلات اطلاق میشود
beansprouts
U
جوانهی سویا و یا لوبیای مانگ که در سالاد و خوراکهای چینی به کار برده میشود
bed plate
U
پایه یا شاسی فولادی پیش ساخته که به عنوان فونداسیون به کار برده میشود
liberty party
U
حزب مخالف سیستم برده داری که در سال 0481 در ایالات متحده امریکاتشکیل شد
beansprout
U
جوانهی سویا و یا لوبیای مانگ که در سالاد و خوراکهای چینی به کار برده میشود
fet
U
Transistor Effect Field نیمه هادی که به عنوان یک عنصر حافظه بکار برده میشود
reflex
U
یک برنامه تحلیلی پایگاه داده که برای ایجاد و کنترل اطلاعات به شکل یک لیست بکار برده میشود
reflexes
U
یک برنامه تحلیلی پایگاه داده که برای ایجاد و کنترل اطلاعات به شکل یک لیست بکار برده میشود
flowcharting symbol
U
علامتی برای نمایش عملیات داده ها روند کار یا وسائل روی یک نمودار گردش کاربکار برده میشود
serf
U
درسیستم فئودالی به رعایای وابسته به زمین اطلاق می شد اگر چه برده نبودند لیکن فاقد ازادی واقعی محسوب می شدند
serfs
U
درسیستم فئودالی به رعایای وابسته به زمین اطلاق می شد اگر چه برده نبودند لیکن فاقد ازادی واقعی محسوب می شدند
good riddance to bad rubbish
<idiom>
U
وقتی تو خوشحالی از اینکه چیزی یا کسی به جای دیگری برده بشه یا فرستاده بشه
dictatorship
U
این لفظ را مارکس به شکل دیکتاتوری پرولتاریاdictatorship prolotarian به کار برده است که مفهوم ان " حکومت مطلقه طبقه رنجبر یا کارگر " میباشد
dictatorships
U
این لفظ را مارکس به شکل دیکتاتوری پرولتاریاdictatorship prolotarian به کار برده است که مفهوم ان " حکومت مطلقه طبقه رنجبر یا کارگر " میباشد
ebcdic
U
کد کامپیوتربرای نشان دادن یک الگوی خاص از هشت بیت باینری یک کد 8 بیتی که برای نمایش اطلاعات در کامپیوتر مدرن بکار برده میشود
black wash
U
نوع دیگری ازگرافیت و کک و ذغال سخت یامواد الی است که با مایعی بطور معلق و برای پوشش ماهیچههای تر و قالبهای ماسهای به کار برده میشود
line crosser
U
فراری از منطقه دشمن به خطوط خودی نفوذکننده به منطقه خودی
mask
U
یک کلمه ماشینی حاوی الگوئی از بیت ها بایت ها یاکاراکترها که برای استخراج یا گزینش قسمت هایی ازکلمات ماشینی دیگر بکار برده میشود
masks
U
یک کلمه ماشینی حاوی الگوئی از بیت ها بایت ها یاکاراکترها که برای استخراج یا گزینش قسمت هایی ازکلمات ماشینی دیگر بکار برده میشود
scitovsky double criterion
U
که براساس ان تغییری ایده ال استکه دران کسانیکه بهره برده اند بتوانندکسانیراکه زیان میبرند جبران نموده و در مقابل زیان کنندگان قادر نباشند که ازتغییر جلوگیری نمایند
dictatorship of proletariat
U
اصطلاحی است که بوسیله کارل مارکس برای توصیف مرحلهای از سوسیالیسم بکار برده شد .در این مرحله طبقه بورژوا یا سرمایه داران قدرت را از دست می دهند و کارگران قدرت را دراختیار می گیرند .
pareto criterion
U
ضابطه پاراتو بر اساس این معیار که دراقتصاد رفاه بکار برده میشودان تغییر و وضعیتی نسبت به قبل بهتر خواهد بود که بتوان حداقل وضعیت یک فرد رابهبود بخشید بدون اینکه به دیگران صدمهای وارد اید
carnet
U
اسنادی که در حمل بین المللی بکار برده میشود وموقع عبور محموله توسط کامیون از مرزهای متعددمحموله را از پرداخت حقوق گمرکی بین راه معاف می داردومحموله درمقصد باز وحقوق گمرکی مربوطه پرداخت می گردد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com