Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 174 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
cl
U
برحسب بار هر کامیون
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
at pleasure
U
برحسب دلخواه برحسب میل
weapon carrier
U
کامیون حامل جنگ افزار کامیون حامل توپ
carryall truck
U
کامیون حمل بار و بسته کامیون اتلیه حمل بار
incompliance with
U
برحسب
in terms of
U
برحسب
in conformity with
U
برحسب
at the request of
U
برحسب
agreeably to
U
برحسب
in accordance with
U
برحسب
unitage
U
برحسب
lorries
U
کامیون
trucks
U
کامیون
lorry
U
کامیون
vehicular
U
کامیون
cl
U
کامیون پر
truck vehicle
U
کامیون
truckload
U
یک کامیون پر
road transport vehicle
U
کامیون
truckloads
U
یک کامیون پر
cl
U
کامیون کامیون
camion
U
کامیون
truck
U
کامیون
trucked
U
کامیون
trucking
U
کامیون
accidental
<adj.>
U
برحسب تصادف
adventitious
<adj.>
U
برحسب تصادف
casual
[not planned]
<adj.>
U
برحسب تصادف
by usage
U
برحسب عادت
coincidental
<adj.>
U
برحسب تصادف
at choice
U
برحسب دلخواه
contingent
[accidental]
<adj.>
U
برحسب تصادف
haphazardly
U
برحسب تصادف
pursuant to
U
مطابق برحسب
As the case may be .
U
برحسب مورد( آن)
to
U
برحسب مطابق
by hazard
<adv.>
U
برحسب اتفاق
by chance
<adv.>
U
برحسب اتفاق
coincidentally
<adv.>
U
برحسب اتفاق
to out ward seeming
U
برحسب فاهر
fortuitously
<adv.>
U
برحسب اتفاق
hit or miss
U
برحسب تصادف
incidentally
<adv.>
U
برحسب اتفاق
by happenstance
<adv.>
U
برحسب اتفاق
custom
U
برحسب عادت
random
<adj.>
U
برحسب تصادف
at random
<adv.>
U
برحسب اتفاق
stochastic
<adj.>
U
برحسب تصادف
stochastical
<adj.>
U
برحسب تصادف
as it happens
<adv.>
U
برحسب اتفاق
accidently
<adv.>
U
برحسب اتفاق
outwardly
U
برحسب فاهر
accidentally
<adv.>
U
برحسب اتفاق
percentage
U
برحسب درصد
percentages
U
برحسب درصد
by accident
<adv.>
U
برحسب اتفاق
by a coincidence
<adv.>
U
برحسب اتفاق
fortuitous
<adj.>
U
برحسب تصادف
haphazard
<adj.>
U
برحسب تصادف
tonnage
U
وزن برحسب تن
incidental
<adj.>
U
برحسب تصادف
motortruck
U
کامیون باری
trucks
U
کامیون بارکش
trucking
U
کامیون بارکش
wreckers
U
کامیون اخراجات
truckload
U
به اندازهی یک کامیون
truckman
U
راننده کامیون
wrecker
U
کامیون اخراجات
truckloads
U
به اندازهی یک کامیون
truck loading
U
سربار کامیون
small truck
U
کامیون کوچک
truckage
U
بارکشی با کامیون
truck trailer
U
ترایلر کامیون
teamster
U
کامیون ران
trucked
U
کامیون بارکش
dump truck
U
کامیون کمپرسی
van
U
کامیون سر بسته
trucker
U
راننده کامیون
truck
U
کامیون بارکش
carload
U
یک بار کامیون
truckers
U
راننده کامیون
high speed truck
U
کامیون پردور
vans
U
کامیون سر بسته
by chance
U
برحسب اتفاق یاتصادف
fortuitously
U
برحسب اتفاق اتفاقا
compass bearing
U
موقعیت برحسب قطبنما
tonnage
U
گنجایش کشتی برحسب تن
classis
U
تقسیم برحسب طبقه
mileage
U
سنجش برحسب میل
pounder
U
برحسب لیره کوبنده
ritually
U
برحسب ایین وشعائر
velocity
U
تندی برحسب زمان
velocities
U
تندی برحسب زمان
happy go lucky
U
برحسب تصادف لاقید
milage
U
سنجش برحسب میل
tonnage
U
برحسب شماره تن بارگیر
fot
U
تحویل روی کامیون
dump truck
U
کامیون زباله بر شهرداری
stake truck
U
کامیون نرده دار
tow truck
U
کامیون جرثقیل دار
tow car
U
کامیون جرثقیل دار
prioritize
U
برحسب ارجحیت ردهبندی کردن
prioritising
U
برحسب ارجحیت ردهبندی کردن
headings
U
حرکت برحسب قطب نما
prioritises
U
برحسب ارجحیت ردهبندی کردن
prioritised
U
برحسب ارجحیت ردهبندی کردن
age group competition
U
مسابقه برحسب گروه سنی
heading
U
حرکت برحسب قطب نما
prioritized
U
برحسب ارجحیت ردهبندی کردن
prioritizes
U
برحسب ارجحیت ردهبندی کردن
per standard compass
U
برحسب قطب نمای استاندارد
poundage
U
مقدار پولی برحسب لیره
pounder
U
وزن شده برحسب رطل
size distribution of income
U
توزیع درامد برحسب مقدار
hydrograph
U
منحنی ابگذری برحسب زمان
time cost curve
U
منحنی مخارج برحسب زمان
proration
U
توزیع برحسب مدت یانسبت
prioritizing
U
برحسب ارجحیت ردهبندی کردن
transvaluation
U
سنجش ارزش برحسب معیارجدیدی
Bobtail
[tractor unit]
[American English]
U
تراکتور
[کامیون بدون تریلر]
free on truck
U
تحویل کالا روی کامیون
tonner
U
کامیون دارای فرفیت معینی
candlepower
U
میزان شدت نور برحسب تعدادشمع
seeds
U
رده بندی برحسب مهارت وقدرت
gauge pressure
U
فشار در عمق معین برحسب فشارسنج
kilovoltage
U
نیروی برق برحسب هزار ولت
seed
U
رده بندی برحسب مهارت وقدرت
heading
U
سمت حرکت قایق برحسب قطبنما
headings
U
سمت حرکت قایق برحسب قطبنما
dumper
U
ماشین حمل زباله کامیون تخلیه کن
to jackknife truck-trailers
U
تا شدن کامیون در جاده
[بیشتر در تصادفات]
truck mixing
U
مخلوط کردن بتن روی کامیون
transvaluate
U
سنجیدن ارزش برحسب معیار جدیدی نوسنجیدن
voltage
U
نیروی الکتریک برحسب ولت اختلاف سطح
percentile
U
محاسبه شده بقرار هر صدی برحسب درصد
functional shift
U
تغییر یک کلمه یا عبارت برحسب مقتضیات دستوری
permittivity
U
واحد اندازه گیری الکتریسیته برحسب فاراده
voltages
U
نیروی الکتریک برحسب ولت اختلاف سطح
transvalue
U
سنجیدن ارزش برحسب معیار جدیدی نوسنجیدن
ready-mix truck
U
کامیون مخلوط کن
[ساخت و ساختمان]
[حمل و نقل]
transit-agitator truck
U
کامیون مخلوط کن
[ساخت و ساختمان]
[حمل و نقل]
transit-truck mixer
U
کامیون مخلوط کن
[ساخت و ساختمان]
[حمل و نقل]
cement truck
U
کامیون مخلوط کن
[ساخت و ساختمان]
[حمل و نقل]
truck trailer
U
ارابه بی موتوری که توسط کامیون برده شود
sizes
U
سایز ساختن یارده بندی کردن برحسب اندازه
size
U
سایز ساختن یارده بندی کردن برحسب اندازه
footage
U
طول چیزی برحسب فوت مقدار فیلم بفوت
metric system
U
سیستم اندازه گیری که واحدهای ان برحسب متر یک باشد
volt ampere
U
اندازه گیری نیروی برق برحسب ولتاژ و امپر
dilly
U
وسائط نقلیه مختلف از قبیل ارابه و کامیون و غیره
truck mixer
U
بتن سازی که روی کامیون نصب شده است
ready-mix truck
U
کامیون بتون مخلوط کن
[ساخت و ساختمان]
[حمل و نقل]
transit-truck mixer
U
کامیون بتون مخلوط کن
[ساخت و ساختمان]
[حمل و نقل]
transit-agitator truck
U
کامیون بتون مخلوط کن
[ساخت و ساختمان]
[حمل و نقل]
cement truck
U
کامیون بتون مخلوط کن
[ساخت و ساختمان]
[حمل و نقل]
cabin altitude
U
فشار کابین برحسب فشارمعادل ارتفاع بالای سطح زمین
ladder tournament
U
مسابقه برحسب مقام و قدرت بازیگر در جدول تقدم و تاخر
poundage
U
وزن چیزی برحسب پوند یا رطل محصور سازی حیوانات
container
U
صندوقهای فلزی بزرگ بااندازههای استانداردکه جهت حمل کالا با کامیون
containers
U
صندوقهای فلزی بزرگ بااندازههای استانداردکه جهت حمل کالا با کامیون
pH
U
علامت لگاریتم منفی برای غلظت یون هیدروژن برحسب گرم اتم درهر لیتر
wheelbases
U
فاصله بین محور جلوو محور عقب اتومبیل برحسب اینچ
wheelbase
U
فاصله بین محور جلوو محور عقب اتومبیل برحسب اینچ
amperage
U
شدت جریان برق میزان نیروی برق برحسب امپر
planck law
U
مقدار کوانتوم برحسب واحدهای انرژی برابراست با حاصلضرب مقدارثابت کوانتوم در فکانس
jackknifing
[with trailer or semi-trailer]
U
تا شدن
[به ۹۰ درجه و بیشتر ]
کامیون در حال حرکت
[با تریلر یا تریلر مسقف]
book value
U
ارزش هر شیی برحسب انچه دردفترحساب نشان داده شود ارزش سهام طبق دفاتر
linear programming
U
برنامه ریزی خطی طرح ریزی عملیات صنعتی ونظامی برحسب خطوط مشخص ومعین
characteristic diagram for the steel
U
دیاگرام مشخصه فولاد دیاگرامی که تغییر شکلهای فولاد را برحسب مقادیرمشخصه تنشهای نظیر انهانشان میدهد
prorata
U
برحسب نسبت معین بهمان نسبت
cab
U
جای راننده کامیون جای لوکوموتیوران
cabs
U
جای راننده کامیون جای لوکوموتیوران
spoonerism
U
اشتباه در تلفظ حروف تعویض حروف در تلفظ برحسب تصادف
carnet
U
اسنادی که در حمل بین المللی بکار برده میشود وموقع عبور محموله توسط کامیون از مرزهای متعددمحموله را از پرداخت حقوق گمرکی بین راه معاف می داردومحموله درمقصد باز وحقوق گمرکی مربوطه پرداخت می گردد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com