Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
leo
U
برج اسد که پنجمین صورت فلکی منطقه البروج است
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
zodiac
U
منطقه البروج دایره البروج
zodiacal
U
منطقه البروج دایره البروج
constellate
U
بشکل صورت فلکی درامدن جزء منظومه فلکی شدن
zodiac
U
منطقه البروج
capricorn
U
بزغاله نشانه دهم منطقه البروج
signs of the zodiac
U
صورتهای منطقه البروج برجهای دوازده گانه
asterism
U
صورت فلکی
constellation
U
صورت فلکی
constellations
U
صورت فلکی
celestial body
U
صورت فلکی
sagittarius
U
صورت فلکی قوس
argo
U
صورت فلکی سفینه
serpent
U
صورت فلکی حیه
serpents
U
صورت فلکی حیه
draco
U
صورت فلکی اژدها
constellations
U
هیئت صورت فلکی
lyra
U
صورت فلکی "بربط "
constellation
U
هیئت صورت فلکی
flying fishes
U
صورت فلکی ماهی پرنده
lynx
U
وشق صورت فلکی شمالی
lynxes
U
وشق صورت فلکی شمالی
lupus
U
صورت فلکی " گرگ " یا" سرحان "
flying fish
U
صورت فلکی ماهی پرنده
sirius
U
صورت فلکی شعرای یمانی
Crater
U
پیاله
[صورت فلکی]
[ستاره شناسی]
Cup
U
پیاله
[صورت فلکی]
[ستاره شناسی]
constellatory
U
وابسته بصورت اسمانی-مانند صورت فلکی
quintuplicate
U
پنجمین پنجمین واحد
fifth
U
پنجمین
fifths
U
پنجمین
circumpolar constellation
U
صورتهای فلکی دور قطبی صورتهای فلکی پیرا قطبی
quintessence
U
پنجمین و بالاترین عنصروجود
drop zone
U
منطقه پرش منطقه بارریزی منطقه ریزش
eclipic
U
دایره البروج
ecliptic
U
دایره البروج
epsilon
U
پنجمین حرف الفبای یونانی
e
U
پنجمین حرف الفبای انگلیسی
obliquity of ecliptic
U
میل دایره البروج
y
U
بیست و پنجمین حرف الفبای انگلیسی
inventory
U
از چیزی صورت برداشتن صورت ریز مواد اولیه موجودی انبار صورت تحریرترکه متوفی
damage area
U
منطقه تولید خطر مین منطقه خسارت منطقه خطر
submarine havens
U
منطقه عبور در عملیات غیررزمی زیردریایی منطقه اموزشی زیردریایی درمنطقه غیررزمی منطقه محدوده تامینی اطراف زیردریایی
sanctuaries
U
منطقه بی خطر عقب جبهه منطقه مبنا و پایگاه لجستیکی امن
sanctuary
U
منطقه بی خطر عقب جبهه منطقه مبنا و پایگاه لجستیکی امن
landing area
U
منطقه نشستن هواپیما منطقه پیاده شدن به ساحل
area of military significant fallout
U
منطقه الودگی شدید به موادرادیواکتیو منطقه ریزش شدیداتمی
service area
U
منطقه تعمیر و نگهداری منطقه عقب یکانهای نظامی
run up area
U
منطقه ازمایش موتورهواپیما قبل از پرواز منطقه در جا زدن
airspace reservation
U
منطقه پرواز مخصوص درفضای هوایی منطقه پروازمخصوص
staging area
U
منطقه بارگیری پرسنل و وسایل دربین راه منطقه سوخت گیری و اماده شدن برای پرواز
prohibited area
U
منطقه ممنوعه هوایی منطقه حفافت شده
polynia
U
منطقه یا جزیرهای از اب دریک منطقه وسیع یخ زده
grid zone
U
منطقه شبکه بندی نقشه منطقه نقشهای
leave area
U
منطقه استراحت پرسنل درپشت منطقه مواصلات
haven submarine
U
منطقه امن زیردریایی منطقه تامین زیردریاییها
firmamental
U
فلکی
celestial
U
فلکی
celestial body
U
صور فلکی
astro
U
نجومی فلکی
skid row
<idiom>
U
منطقه پایین شهر ،منطقه فقیرنشین
area oriented
U
بر مبنای خصوصیات منطقه با توجه به منطقه
concentration area
U
منطقه تمرکز عده ها منطقه تجمع
astrodome
U
نیم کره فلکی
June
U
ماه ژوئن پنجمین ماه سال مسیحی
celestial navigation
U
ناوبری بااستفاده از صور فلکی
andromeda
U
منظومه فلکی مراه المسلسله
zone of fire
U
منطقه اتش منطقه تیراندازی
remoter
U
خارج از منطقه منطقه دورافتاده
remote
U
خارج از منطقه منطقه دورافتاده
kill area
U
منطقه خطر منطقه تلفات
remotest
U
خارج از منطقه منطقه دورافتاده
sector
U
منطقه عمل منطقه مسئولیت
crossing area
U
منطقه گذار منطقه پایاب
sectors
U
منطقه عمل منطقه مسئولیت
combat zone
U
منطقه رزمی منطقه نبرد
tropopause
U
منطقه چاه هوایی جوی بین استراتوسفر و تروپوسفر منطقه سکته هوایی
holding area
U
منطقه لنگرگاه موقت در روی دریا منطقه توقف موقت کشتیها
ranging
U
تجسس کردن منطقه هدف با هواپیما یا گشت زنی در منطقه هدف
motif
U
گلی خاص در زمینه فرش
[این طرح ها با توجه به منطقه بافت دارای اشکال و ابعاد مختلفی بوده و تا حدودی مشخص کننده منطقه بافت می باشد.]
comparative cover
U
پوشش گاه بگاه منطقه یاوسایل پوشش نسبی منطقه
axial route
U
مسیر طولی منطقه عقب جاده طولی منطقه مواصلات
demolition target
U
منطقه تخریب منطقه در نظر گرفته شده برای تخریب
clandestine assembly area
U
منطقه تجمع قوای زیرزمینی منطقه تجمع نیروی پنهانی
line crosser
U
فراری از منطقه دشمن به خطوط خودی نفوذکننده به منطقه خودی
locals
U
چاپگری که به صورت فیزیکی به کامپیوتر وصل است و نه به صورت منبع اشتراکی در شبکه
local
U
چاپگری که به صورت فیزیکی به کامپیوتر وصل است و نه به صورت منبع اشتراکی در شبکه
separation zone
U
منطقه واسطه حد فاصل یکانها منطقه جداسازی یکانها
airspace prohibited area
U
منطقه ممنوعه هوایی منطقه منع پرواز هوایی
demilitarization
U
تشکیل منطقه بی طرف تشکیل منطقه غیر نظامی
launching area
U
منطقه شروع پرواز منطقه شروع عملیات اب خاکی
demolition guard
U
نگهبان منطقه تخریب مسئول حفافت منطقه تخریب
defense coastal area
U
منطقه ساحلی مورد پدافند منطقه پدافندی ساحلی
printers
U
وسیلهای که داده ورودی به صورت الکتریکی را به صورت قابل خواندن چاپ شده تبدیل میکند
printer
U
وسیلهای که داده ورودی به صورت الکتریکی را به صورت قابل خواندن چاپ شده تبدیل میکند
island bases
U
پایگاههای داخل منطقه پدافندی هوایی پایگاهی داخل منطقه حیاتی پایگاههای جزیرهای دریایی
sweep
U
تجسس منطقه با رادار مین روبی کردن پاک کردن منطقه عملیات پاک سازی
plastic bubble keyboard
U
صفحه کلید که کلیدهای آن به صورت حبابهای کوچک روی ورقه پلاستیکی هستند که در صورت انتخاب مدار را کامل می کنند
packets
U
روش ارسال داده روی شبکه گسترده به صورت بستههای کوچک که بعدا به صورت درست سوار می شوند در مرحله دریافت
packet
U
روش ارسال داده روی شبکه گسترده به صورت بستههای کوچک که بعدا به صورت درست سوار می شوند در مرحله دریافت
numeric
U
که در بسیاری صفحه کلیدهای کامپیوتر به صورت گروه جداگانه برای واد کردن حجم زیادی از داده به صورت اعداد به کار می رود
island
U
منطقه حیاتی پدافند هوایی منطقه حیاتی
islands
U
منطقه حیاتی پدافند هوایی منطقه حیاتی
intersectional service
U
قسمت پشتیبانی داخل منطقه مواصلات یکان پشتیبانی منطقه مواصلات
barrage jamming
U
تولید پارازیت به صورت پرده ممانعتی پخش پارازیت به صورت توده وسیع
watt
U
واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود
watts
U
واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود
discretionary
U
آنچه در صورت نیاز لازم و در صورت عدم نیاز زیادی باشد
air defense action area
U
منطقه پوشش پدافند هوایی منطقه عمل پدافند هوایی
area assessment
U
ارزیابی اطلاعاتی منطقه عملیات ارزیابی منطقه ازنظر اطلاعاتی
area of operational interest
U
منطقه مورد توجه عملیاتی منطقه مورد نظر عملیاتی
air surface zone
U
منطقه عملیات هوادریایی منطقه تک هوادریایی
rom
U
دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان قطعه ROM با فرفیت بالا استفاده میشود. داده به صورت دودویی ذخیره میشود به صورت سوراخهای حکاکی شده روی سطح آن که سپس توسط لیزر خوانده می شوند
chargeable accessions
U
استخدام به صورت پرسنل کادر استخدام به صورت پیمانی
line astern
U
صورت بندی ستون هوایی صورت بندی یک ستونه
dat
U
سیستم ضبط صورت به صورت اطلاعات دیجیتال روی نوار مغناطیسی که تولید مجدد با کیفیت بالا دارد ونیز نوار با فرفیت بالا برای سیستم پشتیبانی
aerospace projection operations
U
عملیات مخصوص گسترش منطقه فضای هوایی عملیات مخصوص توسعه منطقه فضای هوایی
basic
U
بخشی از سرویس ISDN که شامل دو کانال انتقال داده است . که داده را به صورت کیلو بایت در ثانیه ارسال میکند و یک کانال کنترلی دارد که میتواند اطلاعات کنترلی جانبی را به صورت کیلو بایت در ثاینه منتقل کند
basics
U
بخشی از سرویس ISDN که شامل دو کانال انتقال داده است . که داده را به صورت کیلو بایت در ثانیه ارسال میکند و یک کانال کنترلی دارد که میتواند اطلاعات کنترلی جانبی را به صورت کیلو بایت در ثاینه منتقل کند
approach formation
U
صورت بندی تقرب به باند صورت بندی تقرب به دشمن
automatic programming
U
روندی که طی ان کامپیوتر به صورت خودکار برنامه مبدابه زبان برنامه نویسی را به برنامه مقصد به کد ماشین ترجمه میکند برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه سازی خودکار
shingles
U
منطقه
belts
U
منطقه
territory
U
منطقه
belted
U
منطقه
local
<adj.>
U
منطقه ای
regional
<adj.>
U
منطقه ای
locale
U
منطقه
locales
U
منطقه
area
U
منطقه
belt
U
منطقه
territories
U
منطقه
blocks
U
منطقه
region
U
منطقه
zones
U
منطقه
areas
U
منطقه
districts
U
منطقه
regions
U
منطقه
block
U
منطقه
blocked
U
منطقه
zone
U
منطقه
district
U
منطقه
sectors
U
منطقه
sector
U
منطقه
separation zone
U
منطقه حد
danger zone
U
منطقه خطر
area of war
U
منطقه نبرد
sector of responsibility
U
منطقه مسئولیت
zine of saturation
U
منطقه اشباع
area of influence
U
منطقه اثر
area command
U
فرماندهی منطقه
area of war
U
منطقه جنگ
danger area
U
منطقه خطرناک
danger area
U
منطقه خطر
hachuring
U
منطقه هاشورزده
area of responsibility
U
منطقه مسئولیت
area search
U
کاوش منطقه
area security
U
تامین منطقه
sensitive zone
U
منطقه حساس
seepage area
U
منطقه تراوش
service area
U
منطقه سرویس
observing sector
U
منطقه دیدبانی
sector
U
منطقه واگذاری
area of operation
U
منطقه عملیات
sectors
U
منطقه واگذاری
off limits
U
منطقه ممنوعه
drop zone
U
منطقه فرود
exclusion area
U
منطقه ممنوعه
frigid zone
U
منطقه منجمده
free zone
U
منطقه ازاد
zone
U
منطقه عمل
area of fire
U
منطقه اتش
assembly area
U
منطقه تجمع
regionalism
U
منطقه سازی
floral zone
U
منطقه گیاهی
assembling area
U
منطقه تجمع
dead spot
U
منطقه ساکت
area of influence
U
منطقه نفوذ
defended area
U
منطقه زیرپدافند
zone
U
منطقه ناحیه
area support
U
پشتیبانی منطقه
demilitarized zone
U
منطقه غیرنظامی
firing area
U
منطقه تیراندازی
demilitarized zone
U
منطقه بی طرف
defense sector
U
منطقه پدافندی
sector of fire
U
منطقه اتش
defiladed area
U
منطقه پوشیده
zone
U
منطقه دفاعی
forward area
U
منطقه جلو
zone of action
U
منطقه عمل
dispersal area
U
منطقه پراکندگی
seepage area
U
منطقه نفوذ
zone of aeration
U
منطقه هواگیر
destruction site
U
منطقه تخریب
defense zone
U
منطقه پدافند
feasible region
U
منطقه امکانپذیر
zones
U
منطقه دفاعی
zones
U
منطقه عمل
zone of fire
U
منطقه تیر
area fire
U
تیر منطقه
area interdiction
U
ممانعت در منطقه
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com