Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (40 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
to sign on
U
برای سربازی اسم نویسی کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
levying
U
نام نویسی ازداوطلبان سربازی
levy
U
نام نویسی ازداوطلبان سربازی
levied
U
نام نویسی ازداوطلبان سربازی
levies
U
نام نویسی ازداوطلبان سربازی
enlisted
U
داوطلب خدمت سربازی نام نویسی کرده
enlisting
U
برای سربازی گرفتن
enlists
U
برای سربازی گرفتن
enlist
U
برای سربازی گرفتن
he was meant for a soldier
U
او برای سربازی در نظرگرفته بودند
he rose from the ranks
U
از پایه سربازی باینجارسید از رتبه سربازی ترقی کرد
to enrol
[oneself]
for a course
U
خود را برای دوره ای نام نویسی کردن
pascal
U
زبان برنامه نویسی ساخت یافته سطح بالا که برای میکروها و آموزش برنامه نویسی به کار می رود
directive
U
دستور برنامه نویسی که برای کنترل کردن مترجم زبان به کاپایلر و غیره است
directives
U
دستور برنامه نویسی که برای کنترل کردن مترجم زبان به کاپایلر و غیره است
bookings
U
نام نویسی و تهیه پرونده برای افراد ثبت نام کردن بلیط رزرو کردن
booking
U
نام نویسی و تهیه پرونده برای افراد ثبت نام کردن بلیط رزرو کردن
Beginner's All Purpose Symbolic Instruction Code
U
زبان برنامه سازی مط ح بالا برای توسعه برنامه به صورت محاورهای برای ایجاد یک مقدمه ساده برای برنامه نویسی کامپیوتری
setl
U
زبان سطح بالا که برای اسان کردن برنامه نویسی الگوریتم طراحی شده است
c
U
رقمی در سیستم عدد نویسی مبنای شانزده که متنافر باعدد 21 در سیستم دهدهی است نام یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که مناسب برای حل مسائل است
literacy
U
اصط لاحات مربوطه و قادر بودن برای استفاده از کامپیوتر برای برنامه نویسی و برنامههای کاربردی
pl/m
U
زبان برنامه نویسی که برای برنامه ریزی کردن ریزکامپیوترها بکار می رود
report program generator
U
زبان برنامه نویسی درکامپیوترهای شخصی برای آماده کردن گزارشات تجاری که به دادههای درون فایل , پایگاه داده ها و...امکان شامل شدن میدهد
to bear arms
U
سربازی کردن
to go to the wars
U
سربازی کردن
compiled
U
برنامه کامپیوتری که به ارتباط بین عملوند ها برای بار کردن و کامپایل و اجرای زمان برنامه نویسی سطح بالا نیاز ندارد
compile
U
برنامه کامپیوتری که به ارتباط بین عملوند ها برای بار کردن و کامپایل و اجرای زمان برنامه نویسی سطح بالا نیاز ندارد
compiles
U
برنامه کامپیوتری که به ارتباط بین عملوند ها برای بار کردن و کامپایل و اجرای زمان برنامه نویسی سطح بالا نیاز ندارد
compiling
U
برنامه کامپیوتری که به ارتباط بین عملوند ها برای بار کردن و کامپایل و اجرای زمان برنامه نویسی سطح بالا نیاز ندارد
to serve in the ranks
U
خدمت سربازی کردن
soldier
U
سپاهی سربازی کردن
soldiers
U
سپاهی سربازی کردن
to p a soldier to duty
U
سربازی را به پاسگاهی مامور کردن
apl
U
یک زبان برنامه نویسی سطح بالا زبان برنامه نویسی رویه گرای سطح بالا برای محاسبات علمی و ریاضی
planit
U
زبان برنامه نویسی برای اموزش محاورهای
prom
U
وسیله الکترونیکی برای برنامه نویسی PROM
proms
U
وسیله الکترونیکی برای برنامه نویسی PROM
sql
U
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و معروف استاندارد که برای تولید پرسش هایی برای داده از پایگاه داده ها به کار می رود
structure
U
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
structures
U
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
structuring
U
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
vdl
U
زبانی برای تعریف و معناشناسی زبانهای برنامه نویسی
authoring
U
زبان برنامه نویسی برای نوشتن برنامههای CAL و آموزشی
strudl
U
زبان برنامه نویسی که برای طراحی وتجزیه و تحلیل ساختارهابکار می رود
hypertalk
U
زبان برنامه نویسی برای کنترل پایگاه داده Hyper Card
pl/m
U
زبان برنامه نویسی سطح بالا مشتق شده از pl/1 برای استفاده در ریزپردازنده ها
cobol
U
Language BusinessOriented Common یک زبان برنامه نویسی سطح بالا برای کاربردهای تجاری
languages
U
زبان برنامه نویسی کامپیوتر با دستورات تو کار که برای نمایش گرافیک مفید هستند
pl/i
U
یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که برای ارتباط باکامپیوترها طراحی شده است
language
U
زبان برنامه نویسی کامپیوتر با دستورات تو کار که برای نمایش گرافیک مفید هستند
backus naur form
U
قرارداد ثبت شدهای که برای توضیح نحو یک زبان برنامه نویسی استفاده میشود
gpss
U
زبان برنامه نویسی مسئله گرا برای توسعه سیستمهای شبیه سازی بکار می رود
algol
U
یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که برای کدگذاری مسائل ریاضی وعددی بکار می رود
instructions
U
کلمهای در زبان برنامه نویسی که قابل فهم برای کامپیوتر است تا عملی را انجام دهد
instruction
U
کلمهای در زبان برنامه نویسی که قابل فهم برای کامپیوتر است تا عملی را انجام دهد
logo
U
زبان برنامه نویسی سطح بالا برای مقاصد آموزشی . با دستور گرافیکی که به سادگی استفاده می شوند
algol
U
زبان برنامه نویسی سطح بالا با استفاده از روشهای الگوریتمی برای برنامههای کاربردی ریاضی و تکنیکی
simscript
U
زبان برنامه نویسی سطح بالاکه مخصوصا" برای کاربردهای شبیه سازی طراحی شده است
mumps
U
یک زبان برنامه نویسی که مخصوصا" برای بکارگیری رکوردهای پزشکی طراحی شده است System assachusetsulti-Programming
language
U
زبان برنامه نویسی ساخته شده از توابع برای کارهای مختلف که توسط مجموعه دستوراتی فراخوانی میشود
languages
U
زبان برنامه نویسی ساخته شده از توابع برای کارهای مختلف که توسط مجموعه دستوراتی فراخوانی میشود
macro
U
استفاده از برچسب در زبان برنامه نویسی اسمبلی برای بیان به اسمبلر که تابع ماکرو در آن نقط ه وارد میشود
prolog
U
زبان برنامه نویسی سطح بالا که ازعملیات منط قی برای هوش مصنوعی وبرنامههای بازیابی داده استفاده میکنند
c
U
زبان برنامه نویسی سطح بالا برای برنامه نویس ساخت یافته
object oriented
U
زبان برنامه نویسی که برای برنامه نویس شی گرا مثل C++ به کار می رود
generation
U
مرحله بعدی طراحی سیستم کامپیوتری با استفاده از مدارهای VESI سریع و زبانهای برنامه نویسی قدرتمند برای امکان محاوره افراد
generations
U
مرحله بعدی طراحی سیستم کامپیوتری با استفاده از مدارهای VESI سریع و زبانهای برنامه نویسی قدرتمند برای امکان محاوره افراد
artspeak
U
یک زبان برنامه نویسی است برای کمک به استفاده کنندگان کم تجربه طراحی شده است
jump instruction
U
دستور برنامه نویسی برای خاتمه دادن به یک سری دستورات و هدایت پردازنده به بخش دیگر برنامه
naive user
U
شخصی که می خواهد کاری را با کامپیوتر انجام دهد امافاقد تجربه لازم برای برنامه نویسی با کامپیوتر میباشد
DirectSound
U
در ویندوز ماکروسافت استاندارد برنامه نویسی واسط ها برای کنترل نرم افزار بازی ها از سخت افزار صوتی
procedural
U
زبان برنامه نویسی سطح بالا که برنامه نویس عملیات لازم را برای بدست آوردن نتیحه وارد میکند
lisps
U
یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که اصولا" برای پردازش داده هایی است که شامل لیست هایی می باشند
lisping
U
یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که اصولا" برای پردازش داده هایی است که شامل لیست هایی می باشند
lisped
U
یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که اصولا" برای پردازش داده هایی است که شامل لیست هایی می باشند
lisp
U
یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که اصولا" برای پردازش داده هایی است که شامل لیست هایی می باشند
author language
U
زبان برنامه نویسی که به منظور طراحی برنامههای اموزشی برای سیستم CAI یافرمان توسط کامپیوتراستفاده میشود زبان تالیف
musicom
U
یک زبان برنامه نویسی تصنیفی که روش هایی برای تولید تصنیفهای موسیقی اصیل بعلاوه موسیقی ترکیبی ارائه میدهد
procedure
U
زبان برنامه نویسی سطح بالا که امکان برنامه نویسی تابعی را فراهم میکند
stenography
U
مختصر نویسی کوتاه نویسی
to register
[with a body]
U
اسم نویسی کردن
[خود را معرفی کردن]
[در اداره ای]
[اصطلاح رسمی]
modula
U
زمان برنامه نویسی سطح بالا مشتق شده از پاسکال که از روشهای برنامه نویسی تابعی و انتزاع داده استفاده میکند
structured programming
U
برنامه نویسی ساختار یافته برنامه نویسی ساختاری برنامه نویسی ساخت یافته
to enroll
[American English]
U
خود را اسم نویسی کردن
[ثبت نام کردن ]
to sign up
U
قراردادی را امضا کردن
[اسم نویسی کردن]
indexing
U
استفاده از کامپیوتر برای کامپایل کردن اندیس برای کتاب با انتخاب کردن کلمات و موضوعات مربوطه در متن
soldieing
U
سربازی
soldiering
U
سربازی
soliership
U
سربازی
soldier ship
U
سربازی
military
U
سربازی
soldierliness
U
سربازی
soldiership
U
سربازی
trade of war
U
سربازی
soldiery
U
سربازی
macroinstruction
U
دستور برنامه نویسی که به چندین دستور در تابع یا ماکرو برمی گردد. نرم افزار نشر Macromedia Derector برای PC و Macintosh با استفاده از زمان چاپ Lingo
register
U
اسم نویسی کردن
registers
U
اسم نویسی کردن
indorsation
U
پشت نویسی کردن
to take notes of
U
خلاصه نویسی کردن از
matriculates
U
نام نویسی کردن
enlisting
U
نام نویسی کردن
indorse
U
پشت نویسی کردن
enlist
U
نام نویسی کردن
type write
U
ماشین نویسی کردن
enroll
U
اسم نویسی کردن
enlists
U
نام نویسی کردن
registering
U
اسم نویسی کردن
indorse
U
فهر نویسی کردن
endorsing
U
فهر نویسی کردن
enlistment
U
نام نویسی کردن
enlistments
U
نام نویسی کردن
back
U
پشت نویسی کردن
backs
U
پشت نویسی کردن
matriculate
U
نام نویسی کردن
impanel
U
نام نویسی کردن
matriculated
U
نام نویسی کردن
enters
U
نام نویسی کردن
enter
U
نام نویسی کردن
entered
U
نام نویسی کردن
matriculating
U
نام نویسی کردن
endorsing
U
پشت نویسی کردن
endorse
U
پشت نویسی کردن
endorse
U
فهر نویسی کردن
endorsed
U
پشت نویسی کردن
endorsed
U
فهر نویسی کردن
endorses
U
پشت نویسی کردن
endorses
U
فهر نویسی کردن
languages
U
زبانی که برای برنامه نویسی طولانی و پیچیده است که هر دستور نشان دهنده یک دستور کد ماشین است
language
U
زبانی که برای برنامه نویسی طولانی و پیچیده است که هر دستور نشان دهنده یک دستور کد ماشین است
apt
U
یک سیستم برنامه نویسی که کاربردهای کنترل عددی برای کنترل برنامه ریزی شده اعمال ماشین استفاده میشود
levy in mess
U
نام نویسی از مردمان سالم برای جنگ بسیج مردمان سالم به طور اجباری
forth
U
نوعی برنامه نویسی جهت استفاده در برنامه نویسی وفیفهای
soldiering
U
زندگی سربازی
the soldier's occupation
U
شغل سربازی
to join the army
U
به سربازی رفتن
males of military age
U
مردان در سن سربازی
rations
U
جیره سربازی
ration
U
جیره سربازی
ammunition shoes
U
کفش سربازی
veteran service
U
خدمت سربازی
rationed
U
جیره سربازی
ammunition stocking
U
جوراب سربازی
to register
U
نام نویسی کردن
[ثبت کردن ]
subscribing
U
پذیره نویسی کردن سهام
underwrites
U
پذیره نویسی صادر کردن
subscribe
U
پذیره نویسی کردن سهام
to check in
U
نام نویسی کردن
[هتل]
underwritten
U
پذیره نویسی صادر کردن
underwrite
U
پذیره نویسی صادر کردن
recruitment
U
تجدیدنیرو نام نویسی کردن
underwriting
U
پذیره نویسی صادر کردن
underwrote
U
پذیره نویسی صادر کردن
subscribes
U
پذیره نویسی کردن سهام
subscribed
U
پذیره نویسی کردن سهام
keyword
U
1-کلمه دستور در زبان برنامه نویسی برای انجام عملی . 2-کلمه مهم در عنوان یا متنی که محتوای آن را می نویسد. 3-کلمهای که در رابط ه با متنی باشد
draft order
[American English]
U
دستور به خدمت
[سربازی]
call-up order
U
دستور به خدمت
[سربازی]
ranker
U
افسر سربازی کرده
conscientious objection
U
خودداری از خدمت سربازی
pamphleteer
U
جزوه نویس رساله نویسی کردن
check-in
U
نام نویسی کردن مراسم ورود
underwrite policy
U
بیمه نامه را فهر نویسی کردن
check in
U
نام نویسی کردن مراسم ورود
to enrol somebody at a school
U
کسی را در آموزشگاه ای نام نویسی کردن
pamphleteers
U
جزوه نویس رساله نویسی کردن
check-ins
U
نام نویسی کردن مراسم ورود
to enrol somebody
U
کسی را نام نویسی کردن
[ثبت نام کردن]
[درفهرست وارد کردن]
general discharge
U
ترخیص عمومی از خدمت سربازی
fusileer
U
سربازی که تفنگ چخماقی داشت
to be reduced to the ranks
U
بپایه سربازی تنزل یافتن
fusilier
U
سربازی که تفنگ چخماقی داشت
certificate of service
U
برگ پایان خدمت سربازی
matriculating
U
در دفتر دانشگاه یا دانشکده نام نویسی کردن
matriculate
U
در دفتر دانشگاه یا دانشکده نام نویسی کردن
matriculates
U
در دفتر دانشگاه یا دانشکده نام نویسی کردن
matriculated
U
در دفتر دانشگاه یا دانشکده نام نویسی کردن
militarists
U
صاحب روح سربازی یانظامی گری
militarist
U
صاحب روح سربازی یانظامی گری
ranker
U
افسر سربازی کرده نظامی حرفهای
zeroes
U
پاک کردن محتوای وسیله قابل برنامه نویسی
zero
U
پاک کردن محتوای وسیله قابل برنامه نویسی
zeros
U
پاک کردن محتوای وسیله قابل برنامه نویسی
enlisted
U
داوطلب خدمت سربازی سرباز وفیفه افراد
ensign
U
سربازی که حامل پرچم است رنگ ابی کمرنگ
ensigns
U
سربازی که حامل پرچم است رنگ ابی کمرنگ
preatorian
U
وابسته به متعلق گارد ویژه سربازی که جزگاردویژه است
to scramble for something
U
هجوم کردن با عجله برای چیزی
[با دیگران کشمکش کردن برای گرفتن چیزی]
modular programming
U
برنامه نویسی پیمانهای برنامه نویسی واحدی
intubation
U
فرو کردن لوله در حنجرهای برای برای نگاه داشتن .....دیفتری و مانندان
liberal education
U
اموزش و پرورشی که برای روشن کردن فکر باشد نه برای مقاصد پیشهای
bread and point
U
سیب زمینی و نانش برای خوردن و بقیه اش برای نگاه کردن است
auto
U
توانایی یک مدار برای احساس کردن و انتخاب خودکار نرخ صحیحی برای یک خط
personal
U
متصل یا وصل در سیستم برای مشخص کردن یا تامین اجازه برای کاربر
autos
U
توانایی یک مدار برای احساس کردن و انتخاب خودکار نرخ صحیحی برای یک خط
potatoes and point
U
سیب زمینی یا نانش برای خوردن و بقیه اش برای نگاه کردن است
diagnostics
U
اطلاع و پیام سیستم پس از تشخیص خطا برای کمک به کاربر برای تصحیح کردن آن
turnaround time
U
زمان لازم برای فعال کردن برنامه برای تولید که کاربر خواسته است
weight belt
U
کمربند با وزنه هایی برای سنگین کردن بدن غواص برای رفتن به عمق موردنظر
conferencing
U
اتصال چندین کامپیوتر وترمینال به هم برای اجازه دادن به گروهی از کاربران برای ارتباط برقرار کردن
skimming
U
محصولی را با قیمت بالاعرضه کردن برای اطمینان ازمقاومت ان و متعاقبا" تخفیف تدریجی دادن برای توسعه فروش
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com