English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 92 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
glitzier U براق و نورانی
glitziest U براق و نورانی
glitzy U براق و نورانی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
luminary U نورانی
luminaries U نورانی
luminous U نورانی
luciferous U نورانی
luculent U نورانی
transfigure U نورانی کردن
transfigured U نورانی کردن
luminaries U ادم نورانی
transfiguring U نورانی کردن
lumine U نورانی کردن
luminary U ادم نورانی
transfigures U نورانی کردن
light firing U اشتعال نورانی
aura U تشعشع نورانی
auras U تشعشع نورانی
luminosity U جسم نورانی فروغ
aureola U هاله نورانی اطراف خورشید و سایرستارگان
aureole U هاله نورانی اطراف خورشید و سایرستارگان
luminous energy U نیرویی که تبدیل به اشعه نورانی میشود
glossy U براق
flossy U براق
ganoidal U براق
ganoidean U براق
glace U براق
glazy U براق
splendidly U براق
splendid U براق
bright U براق
brighter U براق
brightest U براق
sheeny U براق
relucent U براق
shiny U براق
lucid U براق
nitid U براق
mirror finish U براق
gloss U براق
sleekest U براق
sleeker U براق
sleek U براق
silken U براق
mercerized U براق
lutestring U پارچه براق
glazed brick U اجر براق
lustring U پارچه براق
bright finish U صافکاری براق
glazes U براق کردن
glitter U براق شدن
angora cat U گربهء براق
glittered U براق شدن
glitters U براق شدن
glaze U براق کردن
buffs U براق کردن
buff U براق کردن
silvery U براق صاف
polishes U براق کردن
comprest tile U کاشی براق
polish U براق کردن
lusterware U فروف سفالین براق
ganoidal U دارای فلسهای براق
clear varnish coat U روکش لاکی براق
ganoidean U دارای فلسهای براق
azulejo U [کاشی سفالی براق]
jet-black U سیاه براق و تیره
beady eyes U چشمان ریز براق
emission theory U فرض اینکه نورعبارت است ازیک رشته ذرات سبک که ازجسم نورانی ریزش میکند
bright luster U صیقل کاری کاملا" براق
shine U براق کردن روشن شدن
rhinestone U سنگ مصنوعی بیرنگ و براق
chatoyant U سنگ براق وصیقلی وموجدار
glossily U بطور براق و جلا داده
shines U براق کردن روشن شدن
rhinestones U سنگ مصنوعی بیرنگ و براق
panne U پارچه فریفی شبیه مخمل براق
material dispersion U پراکنده شدن پالس نورانی درداخل یک فیبر نوری در نتیجه طول موجهای مختلف ساطع شده از یک منبع
tags U جسمی براق در انتهای قلاب برای جلب ماهی
brushed U برس خورده به طوری که کرک یا خواب آن شق و براق باشد
tag U جسمی براق در انتهای قلاب برای جلب ماهی
plasma display U صفحه نمایش با استفاده از خاصیت نورانی بدون گازهای متن صفحه
high resolution bit mapped display U تکنیک نمایش یک مکان واحدحافظه برای کنترل یک نقطه نورانی مشخص روی صفحه نمایش
wampum U صدف براق و زیبایی که سرخ پوستان امریکایی بجای پول مصرف میکردند
wampumpeag U صدف براق وزیبایی که سرخ پوستان امریکایی بجای پول مصرف میکردند
lasers U وسیله تولید نور با طول موج یکسان در یک اشعه باریک به وسیله برانگیختن یک ماده به حدی که فوتونهای نورانی منتشر کند
laser U وسیله تولید نور با طول موج یکسان در یک اشعه باریک به وسیله برانگیختن یک ماده به حدی که فوتونهای نورانی منتشر کند
opalite U ترکیبی که دارای رنگهای مختلف بوده و برای براق کردن نمای اجری بکار میرود
english shepherd U سگ گلهء انگلیسی که دارای اندازهء متوسط وبرنگ سیاه براق ودارای خالهای قهوهای یاخرمایی است
straw yellow U رنگ زرد براق مایل به قرمز رنگ زرد کهربایی
gas discharge display U صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
gas plasma display U صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com