Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
unattended
U
بدون متصدی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
necrologist
U
متصدی فهرست مردگان متصدی تهیه اگهی در باره مرگهای تازه
air dispatcher
U
متصدی بارریزی هوایی متصدی پرتاب بار از هواپیما
taximan
U
متصدی تاکسی کردن هواپیماها متصدی عبور ومرور هواپیماها روی باند
without any reservation
U
بدون هیچ قید وشرط بدون استثنا مطلقا
informally
U
بدون تشریفات بدون رعایت مراسم اداری یا قانونی
unformed
U
بدون شکل منظم هندسی بدون سازمان
flat
U
ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
flattest
U
ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
independently
U
آزاد یا بدون کنترل یا بدون اتصال
of no interest
U
بدون اهمیت
[بدون جلب توجه]
Taoism
U
روش فکری منسوب به lao-tseفیلسوف چینی که مبتنی است بر اداره مملکت بدون وجوددولت و بدون اعمال فرمها واشکال خاص حکومت
parataxis
U
مرتب شدن بدون ربط منطقی توالی دو عبارت یا جمله بدون ربط یا عوامل دستوری دیگر
lynch law
U
مجازات بدون دادرسی که مردم از پیش خود معین کنند, مجازات مجرمین بدون رسیدگی قضایی وقانونی
achylous
U
بدون کیلوس بدون قیلوس
offhand
U
بدون مقدمه بدون تهیه
unstressed
U
بدون اضطراب بدون کشش
unbranched
U
بدون انشعاب بدون شعبه
quartermasters
U
متصدی
quartermaster
U
متصدی
incumbents
U
متصدی
runner
U
متصدی
clerks
U
متصدی
clerk
U
متصدی
in charge
U
متصدی
runners
U
متصدی
responsible
U
متصدی
warden
U
متصدی
incumbent
U
متصدی
users
U
متصدی ها
vacant
U
بی متصدی
operators
U
متصدی
operator
U
متصدی
operators
U
متصدی ها
user
U
متصدی
operator
U
متصدی
salesperson
U
متصدی فروش
time keeper
U
متصدی اوقات
radar man
U
متصدی رادار
radar operator
U
متصدی رادار
radarman
U
متصدی رادار
radio operator
U
متصدی بی سیم
salespeople
U
متصدی فروش
receptionist
U
متصدی پذیرش
yard man
U
متصدی محوطه
fitter
U
متصدی نصب
operator console
U
پیشانه متصدی
winch driver
U
متصدی دوار
fitters
U
متصدی نصب
receiver
U
متصدی دریافت
operator command
U
فرمان متصدی
receivers
U
متصدی دریافت
radioman
U
متصدی بی سیم
operator
U
متصدی دستگاه
auctioneer
U
متصدی حراج
auctioneer
U
متصدی مزایده
auctioneers
U
متصدی مزایده
operators
U
متصدی ماشین
operators
U
متصدی دستگاه
salespersons
U
متصدی فروش
ruling
U
رایج متصدی
rulings
U
رایج متصدی
signalman
U
متصدی علائم
signal man
U
متصدی علائم
operator
U
متصدی ماشین
auctioneers
U
متصدی حراج
harbour master
U
متصدی بندر
curators
U
نگهبان متصدی
turf accountants
U
متصدی شرطبندی
ammunition handler
U
متصدی مهمات
officer
U
مامور متصدی
adman
U
متصدی اعلانات
officers
U
مامور متصدی
suppliers
U
متصدی ملزومات
supplier
U
متصدی ملزومات
freshwater king
U
متصدی اب شیرین کن
groundskeeper
U
متصدی زمین
curator
U
نگهبان متصدی
cataloguer
U
متصدی کاتالوگ
cataloger
U
متصدی کاتالوگ
acting
U
کفیل متصدی
machine operator
U
متصدی ماشین
chartulary
U
متصدی بایگانی
litter bearer
U
متصدی برانکارد
infirmarian
U
متصدی بیمارستان
hold captain
U
متصدی انبار کشتی
boiler maker
U
متصدی دیگ بخار
titular
U
متصدی دارای عنوانی
time keeper
U
متصدی اوقات کار
titular charge daffaires
U
متصدی شغل سیاسی
ammunition handler
U
متصدی جابجایی مهمات
pressman
U
متصدی ماشین چاپ
forwarding agent
U
متصدی حمل ونقل
pressmen
U
متصدی ماشین چاپ
wagoner
U
متصدی حمل ونقل
watertender
U
متصدی مخازن اب ناو
contracting officer
U
افسر متصدی پیمان
common carrier
U
متصدی حمل ونقل
prontonotary
U
متصدی امضاء احکام
data entry operator
U
متصدی داده دهی
army postal clerk
U
متصدی پست ارتشی
church warden
U
متصدی دارایی کلیسا
word processing operator
U
متصدی پردازش کلمه
fish warden
U
متصدی امور شیلات
forwarder
U
متصدی حمل و نقل
biddy
U
متصدی نظافت خانه
liquidators
U
متصدی امورتصفیه شرکت
heater
U
متصدی گرم کردن
turf accountant
متصدی شرط بندی
officer
U
متصدی ضابط عدلیه
keypunch operator
U
متصدی منگنه زنی
prothonotary
U
متصدی امضاء احکام
liftman
U
اسانسورچی متصدی اسانسور
heaters
U
متصدی گرم کردن
plate layer
U
متصدی تعمیر خط اهن
peripheral equipment operator
U
متصدی تجهیزات جانبی
orchardman
U
متصدی باغ میوه
orchardist
U
متصدی باغ میوه
majordomo
U
متصدی امور خانوادگی
oilking
U
متصدی سوخت و اب کشتی
mess treasurer
U
متصدی صندوق باشگاه
my p
U
متصدی پیش ازمن
stevedores
U
متصدی بارگیری و تخلیه
teletypist
U
متصدی دوره نگاره
liquidator
U
متصدی امورتصفیه شرکت
stoker
U
متصدی سوخت کوره
officers
U
متصدی ضابط عدلیه
carrier
U
متصدی حمل و نقل
carriers
U
متصدی حمل و نقل
stevedore
U
متصدی بارگیری و تخلیه
engineman
U
درجه دار متصدی موتور
pantler
U
متصدی ابدارخانه و خوراک خانه
checkman
U
متصدی کنترل اب دیگ بخار
vigorish
U
سود متصدی شرط بندی
stickboy
U
متصدی نگهداری چوبهای هاکی
time keeper
U
متصدی ثبت اوقات کار
throttleman
U
متصدی دستگیره سرعت ناو
bee-keeper
U
متصدی نگهداری از زنبور عسل
bee-keepers
U
متصدی نگهداری از زنبور عسل
pointers
U
متصدی کنترل درجه توپ
pointer
U
متصدی کنترل درجه توپ
blast furnaceman
U
مسئول یا متصدی کوره بلند
stevedores
U
متصدی یانافر بارگیری وباراندازی
signal box
U
توقف گاه متصدی علائم
weeder
U
متصدی چیدن علف هرزه
to put in possession
U
مالکیت دادن متصدی کردن
proetor
U
متصدی امور قضایی وکشوری
gamekeeper
U
متصدی جانوران شکاری قرقچی
gamekeepers
U
متصدی جانوران شکاری قرقچی
fireman
U
متصدی اتش خانه موتور
firemen
U
متصدی اتش خانه موتور
account executive
U
متصدی رسیدگی به حساب مشتریها
stevedores
U
متصدی بارگیری و حمل و نقل
stevedore
U
متصدی یانافر بارگیری وباراندازی
signal boxes
U
توقف گاه متصدی علائم
forwarder's receipt
U
رسید متصدی حمل و نقل
stenotypisht
U
متصدی دستگاه ضبط سخنرانی
harbour master
U
مسئول بندر متصدی لنگرگاه
stevedore
U
متصدی بارگیری و حمل و نقل
billposter
U
متصدی نصب اعلانات بدیوارهاوغیره
machinists
U
ماشینیست متصدی دستگاه تراش
machinist
U
ماشینیست متصدی دستگاه تراش
brakeman
U
متصدی ترمز ماشین وترن وغیره
lictor
U
پیشرو حاکم وغیره متصدی مجازات
king of arms
U
متصدی تشخیص وتعیین نشانهای خانوادگی
aviarist
U
کسی که مرغداری میکند متصدی مرغان
vertical control operator
U
متصدی اندازه گیری تراز وارتفاع
sacristan
U
متصدی حفافت فروف مقدسه کلیسا
sacrist
U
متصدی نگهداری فروف مقدسه کلیسا
common carrier
U
متصدی حمل ونقل حامل مشترک
clerk of the scale
U
متصدی توزین سوارکار ووسایلش پس از مسابقه
pollster
U
متصدی اخذرای یا مراجعه به اراء عمومی
pollsters
U
متصدی اخذرای یا مراجعه به اراء عمومی
major-domo
U
متصدی امور خانوادگی دراسپانیا و ایتالیا
pointers
U
متصدی کنترل ارتفاع لوله توپ
major-domos
U
متصدی امور خانوادگی دراسپانیا و ایتالیا
pointer
U
متصدی کنترل ارتفاع لوله توپ
major domo
U
متصدی امور خانوادگی دراسپانیا و ایتالیا
master of ceremonies
U
متصدی تفریحات یا معرف نطاق جلسه
masters of ceremonies
U
متصدی تفریحات یا معرف نطاق جلسه
hotwalker
U
متصدی گرداندن اسب بعد ازمسابقه
verderor
U
متصدی قضائی امور وابسته به جنگلهای سلطنتی
raid clerk
U
نگهبان یا متصدی مرکزاطلاعات سیستم اعلام خطرهوایی
verderer
U
متصدی قضائی امور وابسته به جنگلهای سلطنتی
propety man
U
متصدی اثاثیهای که در روی صفحه نمایش بکار میرود
property master
U
متصدی اثاثیهای که در روی صفحه نمایش بکار میرود
verger
U
متصدی نشان دادن محل جلوس مردم در کلیسا
lord of misrule
U
متصدی وسرپرست تفریحات ونمایشات مخصوص عید تولد مسیح
parish clerk
U
کشیش یا عامی که متصدی برخی کارهای کلیسای بخش می گرد د
recoilless
U
جنگ افزار بدون عقب نشینی بدون عقب نشینی
inoperculate
U
بدون سرپوش جانور بدون سرپوش
bartenders
U
کسی که در بار مشروبات برای مشتریان می ریزد متصدی بار
bartender
U
کسی که در بار مشروبات برای مشتریان می ریزد متصدی بار
aerographer's mate
U
کمک ثبات هواشناسی متصدی چارت هواشناسی
central
U
متصدی مرکز تلفن مرکزی مرکزی
to a certainty
U
بدون شک
goalless
U
بدون گل
without
U
بدون
ex-
U
بدون
ex
U
بدون
but
U
بدون
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com